به گزارش ندای گیلان، دکتر صادق زیباکلام همنشین گرمابه و گلستان اصلاح طلبان که از چهره های منتقد و از تاریخ خوانده های خوش زبان کشور است در این روزها پس اعتماد دوباره مردم به دکتر حسن روحانی رییس جمهور اعتداگرای دولت تدبیر و امید، سکان هجمه به برخی اطرافیان رییس جمهور را در دست گرفته و آنچه از نوع سخنانش بر می آید بیش از آنکه که گفته هایش برآمده از ابتکار و خاستگاه او داشته باشد، دلواپسی هایی است که از احساس تلقین شده به این چهره ملی به نمایش درآمده است که یکی از کلید واژه های این خاستگاه اساسی پیوند یک چهره ملی با مطالباتی محفلی است و وقتی عمیق تر به  انتقاد او از دکتر محمدباقر نوبخت این مرد اعتدالی و سخنگوی متین دولت تدبیر و امید نگریسته می شود به این نکته اشاره دارد که دل اصلاح طلبان رشت از این مرد همراه رییس جمهور خون است! درست همین کلیدواژه بیان از یک ارتباط احساسی و رگلاژشده آقای زیباکلام از سوی برخی دوستان اصلاح طلب محفلی ایشان دارد. آقای زیباکلام با بیان اینگونه انتقادات سطحی و احساسی اش مردم گیلان را به یاد نقطه مقابل و اما رفتار مشابه شخصیت اصولگرایی می اندازدکه چندی پیش در همین مسجد مهدیه رشت در جمع اصولگرایان رشتی داد سخن می داد و با واژگانی دور از شان یک منتقد و الفاظی رکیک، او هم به نوازش مرد اعتدال دولت یعنی دکتر نوبخت پرداخته بود. وقتی در دوسوی این داستان اهداف طراحی شده را مورد ارزیابی قرار می دهیم جز یک نکته عاید نمی شود و آن هم قرار گرفتن اعتدالگرایی و مردان اعتدال دولت در لبه تیغ های قیچی افراط گرایان اصولگرایی و اصلاح طلبی است و شاید همین رفتارهای این دو طیف بود که مردم در دو انتخابات و با دوتجربه هشت ساله رویکرد ها به روش اعتدال و مردان اعتدالی روی آوردند.  زیرا اگر دولت اصولگرای محمود احمدی نژاد حاصل تندروی های برخی از جماعت اصلاح طلب در دوران طلایی سید محمدخاتمی بود، روی کار آمدن دولت تدبیر و امید با گفتمان اعتدالی حسن روحانی که منشا این تفکر هم در همان حزب اعتدال و توسعه به دبیرکلی دکتر نوبخت نهفته است هم پاسخ مردم به رفتارها و رویکردهای اصولگرایانی بود که جامعه را یکه تاز تندروی ها و افراط گرایی های خود در آن دوران پر منابع دولت اصولگرایان کرده بودند که هر کدام از این دو جریان تندرو در برهه هایی که کشور در دست مدیریتی آن ها افتاد، چه رفتارها که در مسیر خلاف منافع ملی و شقه شقه کردن مردم با حذف نیروهای کارآمد و خالی کردن دولت از دلسوزان نکردند.

اکنون نیز آنچه در این میانه روشن است؛ تقسیم کاری نانوشته است که از سوی دوجریان  اصلاح طلبی و اصولگرایی البته از نوع افراط گرایان آن ها در برخورد با دولت تدبیر و امید و مردان اعتقادی به این رویکرد که در راس آن ها رییس جمهور محترم حضور دارد شده است. اصولگرایان افراطی در پیش از رقابت های انتخاباتی سعی در شعله ورکردن تخریب ها داشتند که با رای مردم و اعتماد دوباره به رفتار اعتدالی و برنامه ریزی های دولت تدبیر و امید تیرشان به سنگ خورد اما اینبار آن دسته از اصلاح طلبان افراطی که دستآوردهای آنان در هشت سال دولت اصلاحات پناه آوردن مردم به دامان اصولگرایان بود در پس از انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری دست به کار شدند تا شاید با در دست گرفتن برخی کرسی ها در دولت، مسیر تقسیم سازی های قدرت  را به محفل فردی خود ببرند.

اما چهره های نام آنشایی چون دکتر زیباکلام که روشنگری های او در مسیر اعتلای جامعه بر کسی پوشیده نیست باید هشیارتر از آن باشند که سهم اعتبار ملی خود را هزینه خاستگاه های محفلی عده ای کند که جز به محفل خویش نمی اندیشند زیرا اگر غیر از این بود حداقل در همین آزمون تشکیل ستاد دکتر روحانی در رشت و بستن فهرستی برای انتخابات شورای این شهر فراگیرتر از آن عمل می کردند تا امروز مورد انتقاد از تقسیم سازی های محفلی و خانوادگی نباشند و نکته آخر اینکه درسی را که باید همه دوستان علاقه مند به توسعه ایران اسلامی از همین اتفاق چند روز گذشته حمله تروریست ها به تهران؛ قلب کشور بگیرند این است که هنوز بازی تمام نشده که عده ای بدنبال جمع آوری غنایم شده اند هنوز در پشت احد بدخواهان در کمین نشسته اند تا ضربه به پیکره واحد ملت بزنند و با تخریب چهره ها مسیر ها را منحرف و به اهداف ملی ضربه بزنند و به منافع باندی خود برسند که در این سال ها همان کردند.

امروز زمان انسجام و همبستگی بیشتر برای آبادانی ایران است و در این آبادانی هم مردم سهیم هستند همه آن 42 میلیون ایرانی که پای صندوق های رای آمده اند برای اعتلای ایران اسلامی با تاکید بر منابع و قدرت داخلی حضور یافتند و پیروز اصلی ملتی است که باور دارد راه سعادت ایران اسلامی فقط حفظ سرمایه ها بویژه داشته های منابع انسانی است پس بیاییم اگر نقدی بر نوع عملکرد ها و رفتارها داریم نقادانه و با تعهد و تخصص به نقد بنشینیم نه آنکه با بهره گیری از اعتباری که از همین مردم کسب شده به تخریب چهره های ماندگار مردمی بپردازیم.

نوبخت و نوبخت ها بهانه اند ودرس گرفتن از تاریخی که خود می آموزند بسیار در این برهه از زمان حیاتی است