گروههایی که هم در دولت و هم در صداوسیما نفوذ دارند، عموماً از جبهه پایداری هستند. این نیروها کسانی هستند که در دولت کارشکنی میکنند و حضورشان در رسانه ملی بسیار پررنگ است.
ندای گیلان:گروههایی که هم در دولت و هم در صداوسیما نفوذ دارند، عموماً از جبهه پایداری هستند. این نیروها کسانی هستند که در دولت کارشکنی میکنند و حضورشان در رسانه ملی بسیار پررنگ است.
محمدامین قانعیراد در رابطه با روند تغییرات رسانه ملی گفت: صداوسیما سالهاست خطمشی ثابت خود را ادامه میدهد و تغییر مدیریت هیچ تأثیری بر این خطمشی نگذاشته. گهگاهی نیرویی تازه نفس جایگزین نیروهای گذشته شده اما باز همان مسیر را طی میکند.
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران و عضو هئیت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور گفت: بهنظر خطمشی رسانه ملی توسط حلقهها و گروههای پنهان تعیین میشود، این درحالیست که این مسیر باید توسط گروههایی که ازنظر ژورنالیسم حرفهای هستند؛ تعیین شود تا این رسانه از گزند گروههای سیاسی و اقتصادی و حزبی در امان بماند. رسانه باید استقلال خود را حفظ و آن را تضمین کند تا بتواند نقش ملی بودن خود را به خوبی ایفا کند.
او ادامه داد: بعد از انقلاب این نگاه وجود داشت که تاکنون رسانهی ابزارِ دست حکومت بوده. روی این موضوع هم حساسیتهای زیادی وجود داشت. به همین دلیل شورای نظارتی که متشکل از سه قوه نظام جمهوری اسلامی ایران بود تشکیل شد. این شورا تشکیل شد و قرار بر این بود که رسانه ملی به دست دولت و حکومت نیفتد یا مبادا دولت؛ جهتِ خاصِ خودش را بر رسانه حاکم کند. اما درحال حاضر به درستی معلوم نیست که شورای نظارت چه نقشی دارد؟
قانعیراد با بیان اینکه جای جامعه مدنی در شورای نظارت خالیست؛ افزود: جامعهی مدنی متشکل از گروههای مختلف غیردولتی از دانشگاهها و رسانهها و سازمانهای غیردولتی است که باید در این شورا حضور داشته باشند، اما جایشان خالی است. در رسانه ملی؛ گروهها و حلقههای پنهان و آشکاری شکل پیدا کرده که جریانهای خاصی را پیش میبرند. صداوسیما دیگر نقش روزنامهنگاری حرفهای و رسانه بودن حرفهای و عنوان ملی را ندارد. ملی بودن، رویکردی فراگیر و همهجانبه ایجاد میکند. در واقع یک رسانه ملی باید از یکسو موضع بیطرف داشته باشد و جامعه ایران را در عرصههای مختلف آن نشان دهد و ازسوی دیگر نباید داوری و قضاوت کند. باید برای شعور و بلوغ فکری مردم احترام قائل شد. رسانه ملی نباید به شیوه یکجانبه وقایع را بازنمایی کند و درباه آنان داوریهای قاطع کند.
او افزود: رسانه ملی با نگاهی از بالا به پایین، واقعیتهای موجود در جامعه را تحریف میکند و درنهایت با یک داوری محکم و با زبانی آمیخته به زبان خشونت و تحکم میخواهد این داوری یکجانبه را رواج دهد. اما امروز باتوجه به تحولاتی مثل بالا رفتن سطح تحصیلات مردم، دسترسی به رسانههای مختلف داخلی و خارجی و وجود شبکههای اجتماعی که در جامعه ما رخ داده؛ مردم اینگونه قضاوتهای یکجانبه را نمیپذیرند.
جامعه به رسانه ملی اعتماد ندارد
قانعیراد با اشاره به اینکه رسانه ملی با وجود تمام هزینهها و گسترش کمی خود تاکنون موفق نبوده است؛ گفت: باید دید که تحلیلهای صداوسیما چقدر در بین مردم جا افتاده است و چه تعداد از آنان چنین تحلیلهایی را قبول دارند؟ متأسفانه رسانه ملی در این راه اصلاً موفق نبوده. شاهدیم که هر آنچه را که قصد داشته در میان مردم رواج دهد و آن را جا بیندازد، بیشتر باعث دوری و فاصله گرفتن مردم با آن موضوع شده و مردم آن را قبول نکردهاند. جامعه اعتماد خود را از رسانه ملی بهعنوان یک نهاد بیطرف که باید قدرت تفکر را به جامعه منتقل کند و فکر کردن را بیاموزد، از دست داده است. مردم خوب و بد را تشخیص میدهند.
او در پاسخ به این سوال که باتوجه به نزدیکی انتخابات مجلس؛ نگاه جانبدارانه رسانه ملی از گروهی خاص که پرچم جبهه پایداری در دستشان است و جامعه آنها را باعنوان دلواپس میشناسد؛ چه مفهومی دارد؛ بیان کرد: معمولاً در ماههایی که به انتخاب نزدیک میشویم، رسانه ملی یک موضع جانبدارانه از یک جریان و یک کاندیدای خاص دارد. اما در روزهای نزدیک به انتخابات این رسانه سعی میکند در مردم شور ایجاد کند و حتی از برخی خط قرمزهای خود هم عبور میکند. مثل نشان دادن بانوان بدحجابی که پرچم حزب و گروه خاصی را در دست دارند. صداوسیما با انجام این میخواهد شور و شوق ایجاد کند اما بعد از رأیگیری؛ باز مردم و کاندیدای منتخب مردم را تنها میگذارد و حتی ممکن است مردم را هم متهم کند. این همان اتفاقی است که در انتخابات سال 92 شاهدش بودیم. بعد از انتخاب آقای روحانی بهعنوان رییسجمهور، این رسانه شخص رییسجمهور و مردمی که به او رأی داده بودند را تنها گذاشت. درست به همین دلیل از برنامهها و خواستههای مردم در این رسانه حمایت نمیشود.
نفوذ جبهه پایداری در صداوسیما و دولت
او ادامه داد: گروههایی که هم در دولت و هم در صداوسیما نفوذ دارند، عموماً از جبهه پایداری هستند. گویا خودِ دولت هم نخواسته تغییر چندانی در حضور این افراد ایجاد کند. از طرفی دیگر فشار عدهای غالبا از اعضای مجلس که از اصولگرایان تندرو هستند، دولت را وادار به ملاحظهکاری کرده است. این نیروها کسانی هستند که در دولت کارشکنی میکنند و حضور آنان در رسانه ملی بسیار پررنگ است. این افراد در هر حال حاضر قصد جبران شکست خود در انتخابات 92 را دارند. رسانه ملی بهعنوان یک نهاد بیطرف نمیتواند به فعالیت خود ادامه دهد. اگر به دنبال چنین چیزی است باید دست به برگزاری گفتگوهایی به دور از قضاوتهای تحکمی برای باز شدن برنامههای مختلف سیاسی و جناحی بزند. باید اجازه دهد که افراد از حزبها و جناحهای مختلف حرف خود را بزنند و درنهایت تصمیمگیری را به عهده مردم بگذارند. گفتگوهای سیاسی در رسانه ملی، خواسته یا ناخواسته به یک نوع همگرایی ملی دامن میزند. جامعه معلمان، کارگران، دانشگاهیان و محیط زیست باید در رسانه حضور پیدا کنند و بگویند که از نماینده خود چه میخواهند و انتظارشان از او چیست؟ درواقع صداوسیما باید این شرایط را تبدیل به یک فرصت کند.
قانعیراد افزود: با این کار، نمایندگان میآموزند که مردم از آنان چه انتظاراتی دارند. این میتواند فرصتی باشد برای صورتبندی خواستهها و تعامل بیشتر این جامعه مدنی با مردم. اما رسانه ملی نه تنها این نقش را انجام نمیدهد بلکه ایجاد آسیب و مشکل نیز میکند. درواقع صداوسیما باید یک حس آرامش و امنیت خاطر به مخاطب خود ببخشد. باید این اعتماد را در مردم به وجود بیاورد که مسئولان به فکر آنها هستند و جامعه در چارچوب و نظم خاص خود اداره میشود. رسانه ملی این نقشها را به صورت آشکار و پنهان بازی میکند، اما پیامهای او به مخاطب منتقل نمیشود؛ در عوض با قضاوتهایی یکجانبه و خشونتهای کلامی، این احساس را در مخاطب پدید میآورد که به خواستههای او در رسانه ملی توجهی نمیشود و به همین جهت نیازهای خود را در رسانههای دیگر دنبال میکند و این اتفاق در طولانیمدت به جامعه آسیب میرساند.
جامعه نیاز به آرامش دارد/ گفتوگو بین مردم و سیاسیون قطع است
رییس انجمن جامعهشناسی ایران با بیان اینکه جامعه نیاز به یک همگرایی دارد و این چیزی است که رسانه ملی میتواند ایجاد کند؛ گفت: جامعه نیاز به ستارههای محبوب و گروههای مرجع دارد. این رسانه است که نقش جذب گروههای مرجع و ستارههای محبوب را ایفا میکند و اشخاص محبوبی که در رسانه هستند با مخاطبین وسیع؛ در خانوادهها نفوذ دارند و میتوانند یک نوع همگرایی ایجاد کنند. درحال حاضر مردم بیش از همیشه به دنبال برنامههای شاد و موزیکال و سریالهای کمیک هستند؛ البته این برنامهها را از شبکههای ماهوارهای میبینند اما بیش از همیشه افسرده و غمگین هستند. صرف دیدن برنامه شاد نمیتواند انسان را به آرامش برساند. در برنامههای ماهوارهای سانسور وجود ندارد اما با این وجود مردم احساس آرامش و شادی نمیکنند چون پیامی برای مردم آرامشبخش است که از رسانه ملی و مورد اعتماد آنان منتقل شود. جامعه ما نیاز به آرامش دارد.
او با اشاره به اینکه بازتاب تنوع جامه در رسانه، وظیفه صداوسیماست؛ گفت: نقش گفتوگو همانقدر که در خانواده مهم است در رسانه نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. رسانه ملی نهادی است که باید این گفتگو را بین مردم و سیاسیون ایجاد کند. متأسفانه این کانال ارتباطی قطع است و تا وقتی این ارتباط قطع باشد، شاهد عدم خرسندی و بیاعتمادی بین مردم هستیم.
باید از همین امروز به اصلاحطلبان تبریک گفت
قانعیراد در پاسخ به این سوال که آیا اصلاحطلبان این حق را محفوظ ندارند که از این رسانه و کارکرد چند ساله آن بهخصوص در ایام انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و حتی شورای شهر شکایت کنند؛ گفت: باوجود رسانههای متنوع و شیوههای متعددی که امروز وجود دارد، اصلاحطلبان پیام خود را به گوش مردم میرسانند. برخی رسانههای رسمی و بخشی از مطبوعات کشور متعلق به اصلاحطلبهاست. این رویکرد صداوسیما که اصلاحطلبان را از این رسانه ملی کنار گذاشته، نه تنها آنان را تضعیف نمیکند بلکه به پیروزی آنان کمک میکند. این رویکرد ازسوی رسانه ملی مردم را بیشتر به اصلاحطلبان جذب میکند. از همین امروز باید به اصلاحطلبان تبریک گفت!
او ادامه داد: رسانه ملی باید بداند که نادیده گرفتن قشر بزرگی از جامعه، نقش ملی بودن را از او میگیرد. این رسانه ملی نیست بلکه یک رسانه حزبی، جریانی و محفلی است. مسئولان چطور راضی میشوند که این نهاد مهم ملی تبدیل به یک رسانه جناحی شود؟ چرا مردم باید به این رسانه بیاعتماد باشند؟ داشتن رسانه ملی حق مسلم ماست. ما حق داریم رسانهای داشته باشیم که تنوع اجتماعی جامعه را بازتاب دهد و مخاطبان این رسانه صدای خود را بشنوند.
ایلنا
Saturday, 23 November , 2024