زن جوانی که پس از دوستی با مردان غریبه در تلگرام همسر و کودک خردسالش را رها کرده و از خانه فرار کرده بود هیچ وقت فکر نمی کرد بلایی بزرگ در انتظارش باشد…
خواهرم ازدواج کرده و صاحب فرزند است. او مدتی پیش با شوهرش اختلافهایی پیدا کرد. به قهر به خانه پدریمان بازگشت. فرزندش نیز نزد خانواده شوهرش بود. وی چند روز پیش با من در خانه دعوا کرد و بدون این که حرفی بزند از خانه بیرون رفت.
وی افزود : هرچه منتظر ماندیم خبری از او نشد. به تلفن همراهش زنگ زدیم که خاموش بود. بیمارستانها، کلانتریها و هر جایی را که گمان میکردیم ممکن است باشد، جستوجو کردیم اما ردی از او نبود حتی شهرهای اطراف را گشتیم که بیفایده بود. این در حالی بود که حتی یکی از اقواممان که همراه ما در جستوجوی خواهرم بود، در جریان تصادف فوت کرد. هنوز موفق به یافتن وی نشدیم.
همزمان با شکایت این مرد، با دستور قضایی تحقیقات ماموران پلیس آگاهی برای یافتن وی آغاز شد تا این که در جریان تجسسهای پلیسی، ماموران اطلاعاتی به دست آوردند که نشان میداد، مینا در تلگرام با چند نفر در ارتباط بوده است
همین سرنخ کافی بود که ماموران احتمال دهند این زن باید فریب مردی را خورده و بعد از دعوا کردن با برادرش، از خانه فرار کرده باشد.
جستوجوها در این باره ادامه داشت تا این که چند روز بعد زن جوان با خانوادهاش تماس گرفت و مدعی شد در دام دو مرد گرفتار شده و آنها طلاهایش را سرقت کردهاند. زن جوان بعد از صحبت با اعضای خانوادهاش، به خانه بازگشت.
زن جوان به افسر تحقیق گفت: از چندی پیش در تلگرام عضو گروهی شدم که چند مرد عضو آن بودند. فریب یکی از آنها را خوردم و بعد از فرار از خانه با او قرار گذاشتم. او و دوستش به محل قرار آمدند. آنها از من خواستند شب به گرمخانه بروم و برای این که طلاهایم سرقت نشود، طلاها را نزد آنها بگذارم. قرار شد آنها طلاهایم را بفروشند تا با آن بتوانم جایی را برای زندگی اجاره کنم. دو متهم طلاهایم را سرقت کرده و فقط 50 هزار تومان به من دادند. روزها در خیابانها آواره بودم و شبها به گرمخانه میرفتم.
با توجه به اظهارات این زن جوان، دو سارق تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند تا این که یکی از آنها بازداشت شد. دیروز این متهم با انتقال به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران در جریان تحقیقات به قاضی پرونده گفت: من با این زن جوان در تلگرام آشنا شدم. او دروغ میگوید. یک بار به مغازهام آمد که از او خواستم نزد خانوادهاش بازگردد که قبول نکرد. حتی مواد غذایی به او دادم که برای چند روزی داشته باشد. او فقط گردنبند طلایش را به من فروخت و بابت آن 700 هزارتومان پرداخت کردم. سرقتی در کار نبود. نمیدانم بقیه طلاهایش را به چه کسی داده است.
مرد جوان با دستور قضایی بازداشت و برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل شد. جستوجوی پلیس برای یافتن همدست وی ادامه دارد
Wednesday, 5 February , 2025