کسانی باید وکیل شوند و قانون بنویسند که اصول توسعه و توسعه پایدار را بدانند و بدان اعتقاد و التزام داشته باشند.
نداي گيلان: میشود امیدوارانه گفت که امروزه محیط زیست مورد توجه جامعه ایرانی قرار گرفته اما نه آن چنان که باید باشد. هنوز تبدیل به کانون توجه نشده است. واقعیت غم انگیز این است که با توجه به اینکه ناقوس نابودی محیط زیست ایران مدتهاست که به صدا در آمده است اما هنوز بسیاری از آحاد ملت از مردم عادی گرفته تا اقشار تاثیرگذار، از دستگاههایمسئول تا مسئولان دستگاهها آن را نمیشنوند یا نمیخواهند که بشنوند. شاید هم خود را و مملکت را به قضا و قدر سپردهاند.
کافی است که هشدارها و درحقیقت، واقعیتها را مرور کنیم:
-دو سوم از خاک ایران به سرعت در حال تبدیل شدن به بیابان است.
– آبهای زیر زمینی ما ته کشیده است. هزاران حلقه چاه مجاز و غیر مجاز حفر شدهاند که نباید میشدند.
– تنها کشوری در دنیا هستیم که بیش از ۹۰ درصد از آبهای تجدید پذیر استفاده میکنیم.
– دریاچه ارومیه خشکیده است.
– مرداب انزلی نفسهای آخرش را میکشد. آخرین پیش بینی برای خشک شدن کامل مرداب سال ۹۶ است.
– چیزی از جنگلها باقی نمانده است. سالانه ۳۰۰۰هکتار از جنگلهای ما نابود میشوند.
– هر روزه شاهد آتش سوزی جنگلها هستیم.
– خیلی از گونههای گیاهی و جانوری از بین رفتهاند.
– رودخانهها کمرشان شکسته است.
– در کشاورزی به بحث مزیت نسبی توجه نمیشود به همین دلیل مصرف آب در بخش کشاورزی بالا (۹۰ درصد) و بازده کم است.
– آلودگی هوا و سونامی سرطان همچنان میتازند.
– کسی تمایل به مصرف ماهیان دریای کاسپین به دلیل آلودگی آب آن را ندارد.
– تهران رکورددار فرونشست زمین است.
– رانش زمین و فرسایش خاک چند برابر استاندارد جهانی است.
– زرجوب و گوهر رود رشت آلودهترین رودخانههای جهان هستند.
– اغلب سد سازیهای ما جواب نداده و باعث خشک شدن تالابها گردیده است.
-پسماندها هنوز هم یکی از مشکلات بزرگ شهری هستند.
-فاضلابها هنوز بدون تصفیه در رودخانهها رها میشوند.
– ریز گردها نفس کشیدن را بر ملت دشوار کردهاند.
همه اینها یعنی هشدار، یعنی بحران، یعنی بیدارباش! آری یعنی بیدار شویم و راهها و برنامههای اشتباه را تکرار نکرده و راه درست را پیدا کنیم. راه صحیحی که سرزمین آباء و اجدادیمان را ازنابودی نجات دهد یا حداقل آنرا در همین مرحله نگهدارد تا روند تخریب فلات ایران از آنچه که هست فراتر نرود!
در تدوین سیاستهای کلی محیط زیست که اخیرًا در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسید تاکید بر مدیریت جامع، هماهنگ و نظاممند در حوزه محیط زیست شده است.
در مصاحبهای که با نماینده جایکا در تالاب انزلی داشتم نوع فعالیت و ماموریت ایشان را پرسیدم. گفتند که تلاش ما در جهت ایجاد مدیریت هماهنگ در این حوزه است. این یعنی هنوز بزرگترین مشکل ما ایراد در ساختار اداری کشور است. تعدد دستگاههای تصمیم گیر وموازی در این موضوع مشکل حاد ایجاد کرده است. تا نظام اداری ما یکپارچه نشود، دستگاههای موازی از تداخل وظایف منع نشوند، دستگاههای مسئول و مسئولیت پذیر مشخص نگردند، دخالتهای بیجا و تخریب گر دستگاهها و افراد سیاست پیشه حذف نگردد، چگونه میتوانیم از تخریب طبیعت جلوگیری کنیم؟ چگونه موفق به جبران خرابیها خواهیم شد؟ گرچه جبران بسیاری از این خرابیها و آسیبها دیگر شدنی نیست.
به همین دلیل نیاز به مجلسی داریم که نمایندگان آن دیدگاه زیست محیطی داشته باشند. احتیاج به نماینده حساس به این حوزه داریم. کسانی باید وکیل شوند و قانون بنویسند که اصول توسعه و توسعه پایدار را بدانند، بدان اعتقاد و التزام داشته باشند و در جهت ایجاد مدیریت جامع، هماهنگ و نظاممند در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی قانون وضع نموده یا قوانین را اصلاح نمایند. مدیرانی را برای دستگاههای دولتی برگزینند که به موارد فوق اشراف، اعتقاد و التزام داشته باشند. منابع حیاتی (از قبیل هوا، آب، خاک و تنوع زیستی) را بشناسند و حفظ آنها اولویت اول آنها باشد. آمایش سرزمین را جدی بگیرند؛ در اصلاح شرایط زیستی و نهایتاًدر ایجاد نظام ملی، هماهنگ و یکپارچه مدیریت محیط زیست که اکنون تبدیل به سیاست کلی در نظام شده است بکوشند.
افرادی باید نماینده مجلس شوند که باور داشته باشند محیط زیست یک مسئله محلی یا منطقه ای یا حتی ملی نیست این یک مسئله جهانی است. چالش بین المللی پیش روی ماست و به عنوان یک مسئله امنیت ملی بدان بنگرند. آری چالش پیش روی ما در آینده نزدیک با جامعه جهانی مسائل محیط زیست خواهد بود.
محیط زیست نباید سیاسی شود بلکه سیاست مداران ما و تصمیم گیرندگان سیاسی باید نگاه محیط زیستی داشته باشند. به هزار و یک دلیل محیط زیست نباید سیاسی شود. سیاسیون نباید از محیط زیست بعنوان ابزار کسب محبوبیت و تخریب رقیبان استفاده کنند. هزینه کردن از محیط زیست برای سیاستمداران راحت است. استفاده ابزاری از گیاهان، جانوران، حیوانات، تالابها، جنگلها که در مقابل انسانهای طماع، کهقدرت دفاع از خود را ندارند برای سیاستمداران کم هزینه است. از محیط زیست نباید برای سیاست هزینه شود بلکه این سیاست مداران هستند که باید از خود و سیاست برای حفظ محیط زیست رنجور و بیمار ما هزینه کنند.
نباید محیط زیست سیاسی شود. راه را اشتباه نرویم، سیاست مداران ما باید محیط زیستی شوند. بنابراینای کاندیداهای محترم مجلس شورای اسلامی که در اقصی نقاط کشور مجدانه کمر همت بستهاید تا بر صندلی سبز بهارستان تکیه بزنید. آن صندلی جایگاه مهمی است و مسئولیت سنگینی بردوش شما میگذارد. اوضاع محیط زیست ما در برخی موارد حتی فراتر از بحران قرار دارد پس از همین الان نسبت خود با محیط زیست را روشن کنید.
Saturday, 23 November , 2024