به گزارش ندای گیلان،دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است و اصولگرایان در عمل ثابت کرده‌اند به راحتی از این عرصه سیاسی مهم نمی‌گذرند. البته به راحتی نگذشتن از این میدان باعث نشده مشکلات تکراری و ملال آور همیشگی سر راه آنها نباشد. مشکلاتی خود خواسته، که گاهی تامل به آنها پیش فرضی بوجود می آورد مبنی بر اینکه جناح اصولگرا و سیاسیون آنها حتی الفبای سیاست را هم به درستی یاد نگرفتند و هر بار با احساسات و هیجانی که البته به گفته برخی از تحلیلگران خودی شان از سر” هضم شدن در قدرت” برمی گردد، در آزمون های سیاسی ورود می کنند.

‌معمولا راست‌ها از مدت ها قبل از رسیدن به روز حساس و سرنوشت ساز نشست می گذارند و برنامه و اصول می چینند، تشتت آرا همیشگی در میان اصولگرایان آنان را وادار می کند تا سعی کنند اینبارشان را دیگر متفاوت برگزار کنند و به فکر ایجاد وحدتی باشند که به آرزویی دست‌ نیافتنی برای این جناح سیاسی کشور تبدیل شده است.

تکرار مکررات شکست

از نخستین گام های همیشگی اصولگرایان در آستانه هر انتخاباتي دست‌ به‌ دامان ريش‌سفيدان خود شدن است تا با شيخوخيت بتوانند ميان نحله‌هاي مختلف فکري اين جريان وحدتي هرچند تاکتيکي براي رسيدن به يکي از ارکان‌ قدرت کسب کنند؛ این تلاش دست‌کم از انتخابات نهم رياست‌جمهوري به اين‌سو بی نتیجه مانده است و گاها دامنه اختلافات تا حدي زياد شد که در مقطعي به قهر ريش‌سفيدان هم می انجامید.

‌اصولگرايان سنتي فکر می کنند که می توانند با مدل دیرینه خود و با محوريت جامعتين به وحدت برسند، مدلي که پيش از اين بارها و بارها با شکست مواجه شده است. گويا آنان راهبرد ديگري را هرگز براي خود تصور نمي‌کنند راهبردي که بتواند اصولگرايان را از بن بست خارج کند. این روزهای باقی مانده تا انتخابات 96 هم جای خالی یک «شيخ و پدر معنوي» یا شخصی که حرف آخر را بزند، در بین آنها کاملا محسوس است.

چندپارگی از درون انکار از بیرون

چندپارگی و سردرگمی در اردوگاه اصولگرایان قصه هر زمانی است. تا چندی پیش بسیاری از رسانه های اصولگرا تحلیل و کارشناسی های خود را به این سمت بردند که تلقین چندپارگی اصولگرایان‌، استراتژی اصلاح طلبان است.

چند پارگی که شاید تا قبل از آن به دلیل حضور بی رمق اصلاح طلبان در انتخابات، به چشم نیامد اما این تفرقه در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم با انسجام اصلاح طلبان همراه شد و در نتیجه اصولگرایان با انتخاب شدن حسن روحانی که مورد حمایت اصلاح طلبان بود، طعم شکست در انتخابات را چشیدند و حالا دو مانده با انتخاب رئیس جمهور دوازدهم کشور، حتی حضور شناسنامه دار و چراغ روشن اصلاح طلبان هم منجر به انسجام جریان اصولگرا نشده است.

هدف اصلی رفع دغدغه اصولگرایان

بعد از حرف و حدیث های بسیار، اصولگرایان برای ورود به انتخابات این دوره تصمیم بر ایجاد تشکلی جدید گرفتند، تشکلی که فقط در نام جدید بود و اعضای آن را همان افراد گوشه و کنار احزاب مختلفی تشکیل می دادند که تفکر و اندیشه آنها برای همگان مشخص و واضح بود. “جمنا؛ یا همان جبهه مردمی نیروهای انقلاب” . این قدم نورسیده با اینکه هیچگاه ادعای پس زدن جامعیتن را نداشت اما در عمل آنچه از ساز و کار و روند مشاهده می شود، خلاف این مساله را نمود دارد.

جانشینی جمنا یک شوخی ساده

حسن بیادی تحلیلگر و فعال اصولگرا در رابطه با نقش جامعتین در انتخابات آینده و درستی یا نادرستی این نگاه که جمنا جایگزین مناسبى برای جامعتین هست يا خير؛ به عصر ایران پاسخ داد: نقش جامعتين همانطور كه از نامشان مشخص است نه تنها متعلق به همه جامعه اسلامى است بلكه مي توانند بازوهاى توانمند براى جايگاه رهبرى و ناظر و حاميانى صديق براى نظام مقدس جمهورى اسلامى باشند اما متاسفانه در اين دو دهه گذشته شأن و مقام واقعى اين جايگاه رفيع توسط بعضى از گروههاى سياسى تماميت خواه و تندرو تنزل و مصادره بمطلوب شده است و معلوم نيست پشت پرده اين حركت مذبوحانه چه كسانى هستند كه قدرت سياسى و اجتماعى جامعتين روز به روز در حال افول مي باشد حتى در شهر مقدس قم.

بیادی گفت: ” بنظر حقير چنانچه جامعتين بخواهند مي توانند با تلاشى جامع و برنامه اى پويا به همراه جوانگرايى در اعضاء و دورى از افراطيون جايگاه قبلى خود را به دست آورند در انتخابات آينده مي تواند يك سنجش خوبى براى آن بزرگواران باشد واين گروه و جبهه جديدالتأسيس هم هنوز جايگاه خود را نيافته اند و اينكه بتوانند جايگزين مناسبى براى جامعتين باشند به يك شوخى ساده شبيه است.

چرخش احمدی نژادها

به هر صورت در تمام اظهار نظرهای اصولگرایان روی آوردن اصولگرایان به جمنا و پس زدن جامعتین رد و نادرست خوانده می شود و همه متفق القول بر این نظر هستند که؛ ” ائتلاف جمنا قرار است برای وحدت و اتحاد اصولگراها باشد نه تفرقه و شکاف” و حضور جمنا مانعی در جهت شیخوخیت جامعه روحانیون مبارز و مدرسین محسوب نمی شود. پیش از این ابوالقاسم رئوفیان فعال سیاسی اصولگرا در خصوص محوریت جامعتین در تصمیم گیری های جمنا به عصر ایران گفته بود: «نقش جامعتین به حمایت صرف تقلیل پیدا کرده است و این نشانده دهنده بی نقشی ایشان در تشکل جمنا است».

در نهایت می توان گفت: اگر کنار گذاشته شدن جامعتین در عمل با فرض ضعیفی هم واقعیت داشته باشد، چنانچه اصولگرایان در نتیجه گیری به ماحصل و برآیند مثبتی برسند تجربه موفقی را پیش رو خواهند داشت تا آنها را به اهدافشان برساند. اما این در حالی است که تنها مشکل حال حاضر اردوگاه اصولگرایان از بازی خارج کردن جامعیتن باشد که اینطور نیست و به تازگی لیست نهایی نامزدهای انتخاباتی توسط جمنا مشخص شد و برخی از رسانه های اصولگرا ترتیب اسامی و افراد را اینگونه اعلام کردند؛ “رئیسی، فتاح، قالیباف، جلیلی، ضرغامی، زاکانی، بابایی، بذرپاش، قاسمی، نیکزاد، رضایی، زاهدی، میرسلیم، خوش چهره”

“تعدد زوجات در این سطح و در این زمان کم باقی مانده نشانه خوبی برای پیروزی و رسیدن به نقشه های تعیین شده نیست. نکته ی قابل تامل دیگر هم ورود طیف احمدی نژادی ها به فضای انتخاباتی است”.

کارشکنی فرزند راستی برای بزرگان اصولگرا

بیادی در پاسخ به اینکه؛ ایا احمدی نژاد مانعی برای وحدت اصولگرایان محسوب می شود یا خیر به عصر ایران می گوید: «روش و منش سياسى آقاى دكتر احمدى نژاد با ديگر اصولگرايان سازگار نيست و آنان را در شأن و سطح خود نمي داند و بايد بطور جدى توجه داشت توانائى ايشان در امور ارتباطات و سيستم هاى واقعى و مجازى سياسى و اجتماعى و تكنيك تبليغات با ديگران قابل مقايسه نیست و در نظرسنجى ها هنوز هم از پرطرفدارترين مسئولين كشور است و ناگفته نماند به هر دليلى ايشان در خارج از كشور مخصوصاً در آسياى شرقى و آفريقا ر آمريكاى جنوبى داراى شهرت بنفع جمهورى اسلامى و مبارزه با آمريكا هستند اگرچه مخالفين و منتقدینی جدى هم دارند».

احمدی نژاد با راه انداختن نمایش کاشت درخت به شکل غرس نهال با پیت حلبی و معرفی حمید بقایی به دور از جامعتین و جمنا و تشکل های دیگر اصولگرا پا به میدان رقابت انتخابات گذاشت. این در حالی است که وی مدتی قبل از حضور در این عرصه سیاسی از سوی مقام معظم رهبری نهی شده بود. او تا کنون سه بیانیه مختلف در مورد فعالیت های خود در دوران ریاست جمهوری و البته در شکل جوابیه و پرسش از حسن روحانی منتشر کرده است و در آخرین تحرک این گروه رحیم مشایی به رئیس دولت اصلاحات نامه نوشت.

با در نظر گرفتن تمام آنچه که می گذرد؛ اگر اصولگرایان حداقل تفاهم را در ائتلاف با جمنا هم داشته باشند مشخصا هیچگونه تعامل و تفاهمی با دسته دولت نهم و دهم ندارند و البته این بازی دو طرفه است. ایجاد فضای چند قطبی پیش از آنکه برای اصلاح طلبان خطرناک باشد، شانس هر گونه موفقیتی را از راست منشان خواهد گرفت. نمی توان احمدی نژاد را فردی بی تاریخچه دانست او نامزد اصولگرایان بود و ریشه راستی دارد، بیشترین فعالیت خود را در دوره ریاست جمهوری در راستای پاسخگویی به منویات آنها انجام داد. اما در حال حاضر اصولگرایان او را طرد کردند و او هم در جواب با فعالیت های انتخاباتی بیشترین کارشکنی را در حق متولیان و حامیان سابق خود می کند.