نوعروس اصفهانی 2 روز بیشتر داماد را تحمل نکرد و طلاق گرفت از همان شب عروسی داماد از من خواسته های عجیبی داشت.
مدام از پوششم ایراد می گرفت و می گفت مثل امل ها لباس می پوشم. می خواست در جمع دوستانش اعتقاداتم را زیر پا بگذارم تا او به قول خودش عقب مانده خطاب نشود و … اما انجام این کارها از عهده من خارج بود. بارها سعی کردم با حرف مجابش کنم اما کوتاه نمی آمد به همین دلیل تصمیم به طلاق گرفتم. راستش طلاق در خانه ما تعبیر وحشتناکی داشت. به همین خاطر خانواده ام به شدت مخالفت کردند. آنها حتی به تهدید خودکشی من توجه نکردند و چون دیدم هیچ راهی ندارم قرص خریدم و با حل کردن آنها در آب اقدام خودکشی کردم اما مادرم فهمید و زود به دادم رسید. بعد از این اتفاق مجوز طلاقم از سوی پدرم صادر شد. اما از وقتی جدا شدم بیشتر از اینکه شاد باشم غمگینم و روزی صد بار از اینکه خودکشی کردم به خودم لعنت می فرستم. زندگی ام مختل شده و به شدت افسرده ام و نگرانم تصمیم احمقانه دیگری بگیرم./جام نیوز
Monday, 25 November , 2024