از جشنها و اعیاد کهن ایرانیان یکی عید نوروز است که به مبارکی آمدن بهار و آغاز سالی نو، به جشن و شادی میپردازند. در پیدایش و آغاز نوروز، روایات تاریخی متعدد و افسانههای گوناگون وجود دارد که هر یک نظر خاصی نسبت به دیگری بیان میکند.دهخدا درباره نوروز مینویسد: «نوروز، روز اول ماه فروردین […]
از جشنها و اعیاد کهن ایرانیان یکی عید نوروز است که به مبارکی آمدن بهار و آغاز سالی نو، به جشن و شادی میپردازند. در پیدایش و آغاز نوروز، روایات تاریخی متعدد و افسانههای گوناگون وجود دارد که هر یک نظر خاصی نسبت به دیگری بیان میکند.
دهخدا درباره نوروز مینویسد: «نوروز، روز اول ماه فروردین که رسیدن ندای گیلان است به نقطه اول حمل روز اول فروردین که رسیدن ندای گیلان به برج حمل است و ابتدای بهار است گویند خدای تعالی در این روز عالم را آفرید و هر هفت کوکب در اوج تدویر بودند و آدم علیه السلام را نیز در این روز خلق کرد، پس بنابراین این روز را نوروز گویند.
بعضی گفتهاند که جمشید که او اول، جم نام داشت ـ و عربان او را منوشلخ میگویند ـ سیر عالم میکرد، چون به آذربایجان رسید، فرمود تخت مرصّعی بر جای بلندی رو به جانب ندای گیلان گذارند و خود تاج مرصّعی بر سر نهاده بر آن تخت بنشست. همین که ندای گیلان طلوع کرد و پرتوش بر آن تاج و تخت افتاد، شعاعی در غایت روشنی پدید آمد، مردمان از آن شاد شدند و گفتند: این روز نو است. گویند در این روز نیشکر به دست جمشید شکسته شد و از آن خورده شد و آبش معروف و مشهور شده و شکر از آن ساختند. بنابراین در روز نوروز خوردن شکر رسم شده و از آن حلویّات ساختند و خوردند و هنوز آن رسم برقرار است.
چند نکته درباره نوروز وجود دارد:
اول؛ ریشه مذهبی و دینی نوروز: باید توجه داشته باشیم که نوروز علاوه بر سنتهای ملی، برگرفته از عقائد زرتشت و آیین ایرانیان باستان است چرا که خلقت آدم و یا پیدایش عالم در این روز، قطعاً ریشه در عقائد مذهبی آریاییها دارد. همانطور که کتاب «نوروز تا نوروز» بیان میکند: «زرتشتیان برای شادی و خشنودی فروهرهای درگذشتگان خود که از ده روز پیش از نوروز به زمین فرود خواهند آمد، آماده استقبال و پذیرایی از آنان خواهند شد. به این ترتیب که از چند روز پیش از آن خانه و محل زندگی خود را پاک و تمیز میسازند.»
دوم؛ ریشه افسانهای نوروز: بسیاری از نقلهای تاریخی در باب پیدایش نوروز نهتنها از حقیقت برنیامده بلکه بر پایه افسانهها بیان شده و جملات کتابها با «میگویند» یا «گفته میشود» آغاز میشود و این بیانگر آن است که این افسانهها به صورت سینهبهسینه نقل شده و سند و مدرک معتبری ندارد. چنانکه خود دهخدا نیز میگوید: «برای پیدایش نوروز افسانههای بسیار نقل شده که هر چند اساطیر است اما تواتر آن اخبار، وجه تسمیه نوروز و همچنین قدمت انتساب آن به اعصار آریایی، نیک آشکار میگردد.»
جالبتر آنکه این افسانهها و اساطیر گاهی در تناقض با یکدیگر نیز هستند. به طور مثال دهخدا ابتدا روایتی را بیان میکند که در آن «نوروز، روز اول ماه فروردین که رسیدن ندای گیلان است به نقطه اول حمل.» و بعد به روایت دیگری اشاره میکند: «خدای تعالی در این روز عالم را آفرید.» چگونه ممکن است در حالی که عالم هنوز خلق نشده، ندای گیلان به برج حمل برسد؟! مگر ندای گیلان جزو عالم مخلوقات نیست؟!
سوم؛ عدم تعیّن نوروز در یک روز مشخص: در دوران ایران باستان، نوروز هیچگاه به عنوان یک روز معین و ثابت در طول سال نبوده است و در هر دورهای در گردش و نوسان به سر میبرده. «چنانچه نوروز در ایرانیان پیش از ساسانی اول بهار بوده است و در دوره ساسانی در فصول مختلف سال گردش میکرد و لذا در نخستین سال تاریخ یزدگردی، نوروز مصادف با شانزدهم حزیران رومی و تقریباً در اوایل تابستان بوده است. تا اینکه در حدود سال ۳۹۲ هجری قمری نوروز به اول حمل رسید و در سال ۴۶۷ نوروز به بیستوسوم برج حوت افتاد، یعنی هفده روز مانده به پایان زمستان که در این سال به فرمان سلطان جلالالدین ملکشاه سلجوقی تقویم جلالی تدوین شد و نوروز را در تحویل شمس به برج حمل تثبیت کردند و از آن تاریخ، یعنی سنه ۴۶۷ هجری قمری به بعد، سال شمسی حقیقی را ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه قرار دادند.»
با بررسی پیدایش نوروز و در نظر داشتن این نکات، سوال اصلی که به ذهن آدمی خطور میکند، این است که نوروز و مراسم مربوط به آن چه جایگاهی در نظر اسلام دارند؟ و آیا اسلام به عنوان دینی الهی و جامع ادیان پیشین و منسوخکننده تعلیماتشان، نوروز را به رسمیت میشناسد یا به دیده انکار به آن مینگرد؟
پیش از پاسخ به این پرسش باید متذکر شد که میزان و معیار سنجش یک روش و سنت پسندیده و ارزشمند در ادیان الهی و به خصوص اسلام، حیثیت و جنبه عقلانی آن است که موجب تحسین و یا تقبیح آن روش و عادت و سنت میشود.
یک سنت به هر میزان که مطابق فطرت آدمی و عقل او باشد در نزد اسلام جایگاه و مرتبت بیشتری دارد. لذا پیامبر گرامی اسلام با در نظر داشتن نقش سنتها و آداب و رسوم جوامع چنین میفرماید: «کسی که سنت و روش نیکویی را پایه گذارد، تا روز قیامت هر کس بدان عمل کند اجر و ثوابی به او میرسد.»
اسلام آنچنان آداب و رسوم و سنن قبل از خود را محترم میشمارد که احکامش به دو دسته تاسیسی و امضایی تقسیم میشود. احکام تاسیسی آن بخش از احکام الهی بودهاند که اسلام پایهگذار آن بوده است و تا قبل از آن در جامعه رواج نداشته؛ چه از طریق آداب و رسوم و چه از طریق تعلیمات ادیان پیشین. مانند حجاب اسلامی. اما احکام امضایی آن دسته از احکام هستند که قبل ظهور اسلام در جامعه رواج داشته و توسط مردمان محترم شمرده میشده است و اسلام تنها مهر تاییدی بر آن زده است؛ مانند ماههای حرام.
با این مقدمه به خوبی روشن میشود که نگاه دین مبین اسلام شامل دو بخش سلبی و ایجابی است:
ایجابی: بسیاری از مراسمات عید نوروز علیرغم داشتن ریشه ملّی، در مفاهیم اسلامی مورد تاکید واقع شده است و این به دلیل هماهنگی آن سنتها با مبانی عقلی و کمک به افزایش همبستگی ملی و انسجام هرچه بیشتر جامعه خانواده محور است. به طور مثال دید و بازدید عید نوروز همان مفهوم صله رحم است. این سنت نه تنها دارای ثواب اُخروی و پاداش الهی است بلکه با از بین بردن کینه و کدورتها بین خانوادهها، موجب افزایش محبت در جامعه مسلمین خواهد شد.
سنت پسندیده دیگری که در ایام منتهی به عید نوروز بسیار مورد توجه خانوادهها قرار میگیرد، خانهتکانی و تهیه لباس نو است. این رسمِ ارزشمند آدمی را به یکباره یاد حدیث تامل برانگیز پیامبر اکرم (ص) میاندازد که فرمود: انّ الله تعالی بنیَ الاسلام علی النظافه» خداوند تعالی اسلام را بر نظافت و پاکیزگی بنا نهاده است.
یکی دیگر از سنتهای ملی– مذهبی که به صورت فرهنگی عمومی بین ایرانیان رواج پیدا کرده، رفتن بر سر مزار گذشتگان خود در پنج شنبه آخر سال است. «در این روز خانوادهها خوراک (پلو خورش)، نان، حلوا و خرما بر مزار نزدیکان میگذارند و بر مزار تازهگذشتگان شمع یا چراغ روشن میکنند.» این رسم نیکو نیز در تعلیمات ارزشمند اسلام به کرَات مشاهده میشود. چنانکه امام صادق(ع) فرمود: «پیامبر اکرم(ص) هر شب جمعه از میان اصحاب خود خارج میشد و به سمت قبرستان بقیع میرفت.
سلبی: بدون تعارف یا اغراق باید به صراحت اذعان کرد که برخی آداب و رسوم مربوط به نوروز (چه قبل و چه بعد از آن) علاوه بر عدم تطابق با مبانی اسلام، دارای وجه عقلایی نیز نیستند. به طور مثال شب چهارشنبه سوری یا شب آخرین چهارشنبه سال یکی از این موارد است. با وجود آنکه برخی پیدایش آن را در پیش از اسلام مورد تردید قرار دادهاند، اما هر ساله با انجام مراسمی بیمعنا و بیفایده علاوه بر رنجش و اذیت دیگران گاهی صدمات جبران ناپذیری به خودمان میزنیم که هیچ علت یا مسببی نداشته است الَا خودمان. در حالی که ما به گذشته متمدن خودمان افتخار میکنیم اما جهانیان از منظر بیرونی بازتاب خارجی این فرهنگ و تمدن را خواهند دید که دولت جمهوری اسلامی ایران هر ساله باید بودجه عظیمی را صرف تبلیغات رسانهای و تجهیز و آمادهباش نیروهای انتظامی و آتشنشانی بکند تا در آستانه سال نو کمی از میزان تلفات و خسارات کمتر بشود؛ در حالی که همین بودجه و آمادگی سراسری برای مواجهه با چهارشنبه سوری، میتوانست صرف شناسایی و کمک به نیازمندان و مستمندان شود تا آنان نیز چون دیگران به استقبال نوروز بروند.
چه زیبا و عالمانه فرمود امیر المومنین(ع): «ارزش و مقدار هر فرد به اندازه چیزی است که او را نیکو میشمارد.» ما نیز آنگاه تمدن تاریخی خود را به جهانیان خواهیم نمایاند که به جای آتشافروزی و ایجاد خطر برای خود و دیگران سنتهای ارزشمندی چون روز درخت کاری و جشن نیکوکاری را هر سال باشکوهتر برگزار کنیم.
همین نگاه ویژه به عید باستانی نوروز و یا سایر اعیاد و آداب و رسوم ملی وجود دارد. همانطور که با ذکر موارد متعدد نشان دادیم مفاهیم والای انسانی که ریشه در فطرت الهی انسان دارد خود را گاه در تعلیمات دینی نشان میدهد و گاه در سنتهای ارزشمند ملی؛ گاه نام دید و بازدید به خود میگیرد و گاه نام صله رحم. در هر حال وجه مشترک هر دو عنصر عقلانیت و فطری بودن است که میتوان با افزایش آگاهی نسبت به آموزههای والای اسلامی و مطالعه درباره سنن ارزشمند ملی آنها را تشخیص داد و هر چه بیشتر نسبت به کیش و آیین خود افتخار کرد.
Friday, 22 November , 2024