با امضاي قرارداد فاز ١١، شرکت توتال، پاي يک بانک بزرگ اروپايي را براي نقل‌وانتقال پول به ايران باز مي‌کند و اين آغازي است براي پايان اکراه بانک‌هاي بزرگ در همکاري با ايران

 سرویس اقتصادی ندای گیلان:،دولت روحاني تا امضاي اولين قرارداد جديد نفتي راه زياد و دشواري را طي کرده است، راهي که با امضاي قرارداد توسعه فاز ١١ پارس جنوبي بين شرکت ملي نفت ايران و کنسرسيومي متشکل از توتال فرانسه (با سهم پنجاه‌ و يک‌‌دهم درصد)، شرکت «سي.ان.پي.سي» چين (با سهم ٣٠ درصد) و پتروپارس ايران (با سهم نوزده و نه‌دهم درصد) عصر امروز آغاز مي‌شود. مديرعاملان شرکت‌هاي فرانسوي و چيني هم براي امضاي اين قرارداد مهم به ايران آمده‌اند؛ چرا؟
١. امضاي قرارداد فاز ١١، اولين قرارداد بزرگ نفتي و گازي با شرکت‌هاي خارجي، پس از آغاز تحريم‌هاي بين‌المللي است. قراردادي ٢٠ساله که قابليت تمديد تا ٢٥ سال را هم دارد. ارزش اين قرارداد چهارميلياردو ٨٥٧ ميليون دلار است که قرار است در ١٠ سال هزينه سرمايه‌گذاري آن تسويه شود، آن‌هم نه با پول نقد. از محل در اختيار قراردادن بخشي از محصول فاز ١١ (ميعانات گازي). با اين روش ديگر پولي هم رد و بدل نمي‌شود تا دچار مشکلات بانکي شود.

اين پروژه قرار است ٤٠ماهه اولين توليدش را آغاز کند؛ اگر چنين شود، رکورد فازهاي پنج  و چهار پارس‌جنوبي متعلق به «اني» را مي‌شکند. فازي که پيش‌بيني مي‌شود با فرض قيمت ٥٠ دلاري نفت، در ٢٠ سال، ٨٤ ميليارد دلار درآمد عايد کشور کند.
٢. به درآمد ٨٤ ميليارد دلاري نگاه کنيد. اين فرض را هم به آن بيفزاييد که پارس جنوبي، مخزني مشترک است و همسايه کوچک‌مان قطر سال‌هاست از سهم ما برمي‌دارد. در قرارداد امروز، به‌صراحت ذکر شده که مالکيت مخزن با شرکت ملي نفت به نمايندگي از دولت ايران است، همچنين آمده است که توسعه مخزن هيچ حق مالکيتي براي شرکت‌هاي خارجي ايجاد نمي‌کند. حال همه کساني را که چند سال است جلوي امضاي سريع‌تر قراردادها براي توسعه مخازن نفتي و گازي مشترک، سياست‌مدارانه سنگ انداختند تا نگذارند دولت اول روحاني قرارداد نفتي امضا کند با وجدانشان تنها مي‌گذاريم! حساب دلسوزان و دغدغه‌مداران را هم جدا مي‌کنيم.
٣. با امضاي قرارداد فاز ١١، شرکت توتال، پاي يک بانک بزرگ اروپايي را براي نقل‌وانتقال پول به ايران باز مي‌کند و اين آغازي است براي پايان اکراه بانک‌هاي بزرگ در همکاري با ايران. معتقدم بلافاصله بعد از امضاي قرارداد فاز ١١، قراردادهای نفتي که تفاهم‌نامه‌هايشان پيش از اين امضا شده بود امضا خواهد شد و اين، پاسخ عملي مهمي با تحريم‌هاي سناي آمريکاست. حرفم کارکرد شعار نيست؛ اما پاسخ فکرشده و عملي بااهميت‌تر از شعارهاي متوالي است. مگر آمريکايي‌ها تحريم نکردند، مگر بانک‌هاي بزرگ را تهديد نمي‌کنند که با ايران کار نکنند، خب، بفرمايند قرارداد پنج ميليارد دلاري با شرکت‌هاي فرانسوي و چيني و همراهي يک بانک اروپايي. اين پاسخ مهمي به تلاش آمريکا براي محدودکردن ايران نيست؟ پس از ١٢ سال حضورنداشتن شرکت‌هاي بزرگ نفتي در ايران، قرارداد فاز ١١، به رهبري يک شرکت معتبر بين‌المللي، محصول برجام نيست؟
٤. سنگين‌ترين سازه خليج فارس به وزن ٦٠ هزار تن، قرار است در فاز ١١ پارس جنوبي به‌عنوان سکوي تقويت فشار ساخته شود. راستي مي‌دانيد آن سوي خليج فارس چه خبر است؟ از پروژه‌هاي توسعه‌اي محمدبن‌سلمان در عربستان خبر داريد؟ براي قدرت‌‌داري در خليج فارس بايد به‌سرعت سرمايه‌هاي خارجي را براي توسعه مخازن نفتي و گازي جذب کنيم. صنعت نفت ٢٠٠ ميليارد دلار سرمايه لازم دارد؛ به نظر شما با اين فضاي کشور مي‌توان اين مقدار سرمايه‌گذاري خارجي را به‌راحتی جذب کرد؟! پس براي اعتلاي ايران در منطقه‌اي که رقيب کينه‌توز زياد دارد، بهتر است فضاي رواني کشور را آرام کنيم و همه به راه‌اندازي پروژه‌هاي بزرگ ملي کمک کنيم. با امضاي قرارداد فاز ١١ پارس جنوبي، راهمان تازه آغاز مي‌شود. مگر نه؟