یادداشت ندای گیلان-الهه كولايي :منطقه غرب آسيا يا خاورميانه در دوران جنگ سرد يكي از عرصههاي تقابل و رويارويي همهجانبه امريكا و شوروي بود. تصور ميشد كه تا پايان حكومت كمونيستي شرايط در اين منطقه نيز مانند ديگر نقاط جهان متحول شود و مردم اين منطقه بتوانند در فضاي پساجنگ سرد براي جبران عقبماندگيهاي خود […]
یادداشت ندای گیلان-الهه كولايي :منطقه غرب آسيا يا خاورميانه در دوران جنگ سرد يكي از عرصههاي تقابل و رويارويي همهجانبه امريكا و شوروي بود. تصور ميشد كه تا پايان حكومت كمونيستي شرايط در اين منطقه نيز مانند ديگر نقاط جهان متحول شود و مردم اين منطقه بتوانند در فضاي پساجنگ سرد براي جبران عقبماندگيهاي خود از روند جهاني رشد و توسعه همهجانبه كه كشورهاي غربي و بخشهايي از جهان در حال تجربه آن بودند به تلاش بپردازند اما ظرف ربع قرن گذشته مشخص شد كه خاورميانه همچنان عرصه رويارويي قدرتهاي بزرگ؛ اينبار امريكا و روسيه خواهد بود. با تمركز دولت روسيه بر منافع خود در جمهوريهاي پيراموني و نيز كشورهاي اسلامي و اهداف رو به گسترش سياسي و اقتصادي آن در غرب آسيا و حوزه خليج فارس به زودي مردم منطقه نيز دريافتند كه شاهد رقابتهاي روزافزون مسكو و واشنگتن هرچند در چارچوبها و شرايط متفاوت با دوران جنگ سرد خواهند بود. گسترش جنگهاي نيابتي در اين منطقه علاوه بر قدرتهاي منطقهاي، بازيگران جهاني را نيز دچار وسوسه كرده است. وسوسههايي كه امنيت منطقه را هدف قرار داده و بار ديگر اين منطقه را به عرصه فروش و آزمايش سلاحهاي پيشرفته قدرتهاي جهاني در چارچوب دو گروهبندي در حال شكلگيري تبديل كرده است.
آنچه از سال ١٣٩٢ به بعد در سوريه اتفاق افتاد، تلاش مردم اين كشور براي تقويت دموكراسي بر پايه الگوهاي وارداتي در اين منطقه بود و اتفاقا زمينه را براي رقابتهاي منطقهاي و فرامنطقهاي مهياتر ساخت. روند تقويت اقتدار دولت اسد در سوريه با حمايت موثر روسيه و ايران و سياستهاي متناقض تركيه به هر حال با تقويت آن همراه بوده و تحولات اخير در غوطه شرقي از يك سو و تقويت همكاري ايران، روسيه و تركيه از سوي ديگر امريكا را كه طرحها و سياستهاي آن واژگونسازي حكومت اسد از مسير ايجاد داعش و سپس تلاش براي نابود كردن بوده است؛ نگران كرده است. به همين سبب هزينههاي گزافي بر مردم ستمديده سوريه در مسير تحولات دموكراسيخواهي ايجاد شده است. دستكم در ايران مردم به خوبي به ياد دارند كه پاسخ مدعيان امروزي دفاع از حقوق مردم سوريه كه قرباني كاربرد سلاح شيميايي شدهاند در برابر حملات شيمايي رژيم بعثي صدام اين بود كه تنها به حمايتهاي گفتاري و كرداري خود از صدام افزودند و مردم ايران شاهد رفتارهاي اينچنيني در محكوم كردن حملات شيميايي به ويژه در فاجعه حلبچه نبودند.
اين سابقه به تنهايي كفايت ميكند كه آثار هماهنگيهاي مسكو و واشنگتن در تحولات اخير مشخصتر شود. با در نظر گرفتن نتايج و ابعاد اين حملات موشكي و آگاهيهايي كه از پيش به طرف روسي و به طور طبيعي به دمشق داده شده بود از يك سو و كاركرد چشمگير توان ضدموشكي روسي از سوي ديگر، ابعاد و آثار جنگ نيابتي در سوريه را كه همچنان مردم اين كشور و كشورهاي پيراموني هزينههاي بازيهاي رقابتي قدرتهاي فرامنطقهاي را ميپردازند مشخصتر ميكند. بنابراين هوشياري و درايت نياز كنوني ايران و ديگر كشورهاي پيرامون سوريه است تا در آتشي كه رقابتهاي مسكو و واشنگتن در اين منطقه از جهان افروختهاند؛ ندمند.
فعال سياسي اصلاحطلب
Saturday, 22 February , 2025