رئیسی:مقصودلو را در فرودگاه دیدم همان‌جا خيلي صادقانه باب صحبت کوتاهي درباره سوابق منفي گذشته‌ و اينکه از آن رويگردان بوده، باز کرد…

به گزارش ندای گیلان،ابراهيم رئيسي در نخستين گفت‌وگوي رسانه‌اي پساانتخاباتي خود با دو خبرگزاري اصولگراي فارس و تسنيم به‌طور هم‌زمان به صحبت نشسته است. قسمت‌هايي از اين گفت‌وگو در ادامه مي‌آيد:

در دوران تبليغات انتخابات رياست‌جمهوري هم چندين‌بار گفتم که بهترين شغل يعني خادمي علي‌بن موسي‌الرضا (ع) و زوار بزرگوارشان را دارم. هيچ کاري برايم از اين بالاتر و شيرين‌تر نيست؛ اما واقعا با وضعيتي مواجه بوديم و هستيم که يک مسئوليت مضاعفي را براي حضور در انتخابات ايجاب مي‌کرد.
ما مي‌دانيم مردم به دلایل مختلف به يک فرد يا يک جريان رأي مي‌دهند، اگر اين انگيزه‌ها را دقيق نشناسيم خودمان را به اشتباه خواهيم انداخت و موجبات سوءاستفاده از رأي مردم را فراهم خواهيم کرد. بله، يک جريان تبليغي خاصي که طيف هم هستند از باندهاي بلندگوي تبليغاتي دشمنان از آمريکا و انگليس گرفته تا برخي رسانه‌هاي داخلي مي‌خواهند نتيجه انتخابات را همين‌طور تفسير کنند. چرا؟ چون با اين تفسير کار دارد، مي‌داند که اگر بتواند اين تفسير را جا بيندازد، پله‌اي هست براي مقاصد بعدي و تضعيف هويت و استقلال ملي؛ اما واضح است که اين تفسير، معيوب است.
البته اين نکته را هم بايد بگويم که اگر رأي مناطق مختلف را تحليل کنيد، متوجه مي‌شويد مشارکت قشر ضعيف و محروم، در انتخابات کاهش پيدا کرده و اين نقطه‌ضعف دولت‌هاست که گاهي با سياست‌هاي غلط‌شان اميد مردم و به‌خصوص طبقه محروم را کم کرده‌اند. در انتخابات اخير حدود ١٥ ميليون نفر رأي ندادند، بررسي‌هاي ما نشان مي‌دهد بخشي از آن، آراي اخذنشده در روستاها و شهرهاي کوچک است؛ اما سهم زيادي از اين جمعيت کساني هستند که نسبت به رفت‌وآمد دولت‌ها بي‌تفاوت شده‌اند، چون احساس مي‌کنند در اين رفت‌وآمد دولت‌ها سود و نفعي براي آنان وجود ندارد.
نظرسنجي‌هاي يک ماه مانده به انتخابات نشان مي‌داد بسياري از مردم اساسا من را نمي‌شناختند… حتي صداوسيما که بايد ملي و فراجناحي باشد، به دلايلي از جمله گروکشي‌ها درخصوص بودجه و گاهي گرايش‌هاي خاص تحليلي، در مقاطع نزديک به انتخابات متأسفانه به روابط‌عمومي و ستاد تبليغي دولت تبديل شده بود که اين وضع در شأن سازماني با مأموريت‌هاي ملي نيست؛ دولت خودش روابط‌عمومي و ابزار دارد، انتظار مردم از صداوسيما اين است که روابط‌عمومي و سخنگو و بلندگوي حق‌وحقوق ملت باشد. 
مهم‌تر از اينکه مردم با خود بنده خوب آشنايي نداشتند، اين بود که ما نتوانستيم طرز تفکر خود در موضوع تحول در مديريت کشور را به مردم انتقال بدهيم. البته اين يک موضوع فراانتخاباتي است و بايد روي آن کار شود. مشکل ما چند مورد ضعف و ناکارآمدي يا چند مورد اختلاس و تخلف نيست، بلکه مشکل اساسي‌تر از اين حرف‌هاست. مختصات اين تغيير بايد براي مردم تبيين شود.
حقيقتا خود بنده اين حجم از تخريب و ترساندن مردم را پيش‌بيني نمي‌کردم، چرا؟ چون پيش خود مي‌گفتم اولا طرفِ رقابت، فردي است که لباس دين و روحانيت را به تن دارد و لااقل در اين قضيه حد نگه مي‌دارد؛ نه اينکه کاري نمي‌کند، بلکه بالاخره تا يک جايي جلو مي‌رود، ثانيا ايشان از اول انقلاب مسئوليت داشته، بنابراين لااقل حريم نظام و اصول اخلاقي انتخابات را نگه مي‌دارد؛ ثالثا اکنون رئيس‌جمهور است و شئونات رئيس‌‌جمهور را حفظ خواهد كرد؛ خب در انتخابات و خصوصا ١٠ روز آخر هر سه محاسبه ما به هم خورد.
 رقيب، با مجموعه تبليغات تخريبي بي‌سابقه‌اي، چنان فضاي رعب و ترس‌آلودي ايجاد کرد که صداي ما به بخشي از جامعه نرسيد. به نظر شما سخيف‌تر و خنده‌دارتر از اين ادعا وجود دارد که مي‌گفتند اگر فلاني بيايد، در خيابان‌ها و پياده‌روها ديوار مي‌کشد؟ (خنده) اما با تبليغات و تخريب‌ها کاري کردند که متأسفانه بخشي از جامعه ترسيده بود که نکند واقعا اينها رأي بياورند و آزادي‌هاي مردم را سلب کنند!
جامعه در کليت خود، صفر و يکي نگاه نمي‌کند و همه يک‌ جور تصميم نمي‌گيرند. بالاخره بخشي از مردم را از آنچه خودشان هم مي‌دانستند بي‌اساس است، ترساندند و با اين اقدام فضاي رواني کشور را تحت ‌تأثير قرار دادند. يک نمونه براي اين موضوع، همان جوان، آقاي مقصودلو بود، خب ايشان را در نمازخانه فرودگاه، درست در زماني که براي رسيدن به پرواز عجله هم داشتم به من معرفي کردند و اگرچه با سابقه او آشنايي نداشتم؛ اما گفتند عليرغم سابقه‌اش، اخيرا اشعار و ترانه‌هاي اثرگذاري درمورد شهدا، حجاب، مدافعان حرم و… خوانده است و همان‌جا خيلي صادقانه باب صحبت کوتاهي درباره سوابق منفي گذشته‌ و اينکه از آن رويگردان بوده، باز کرد. با اينکه بعد از نماز با عجله به سمت پرواز بايد مي‌رفتم، اما نشستم و سه تا چهار دقيقه او را به‌خاطر ترانه‌اي که براي امام رضا (ع) خوانده بود، تحسين و تشويق کردم و رفتم. بعدا از دوستان شنيدم که ايشان تصوير اين ديدار کوتاه را در فضاي مجازي منتشر کرده و نوشته که من ابتدا از فلاني مي‌ترسيدم…؛‌ ببينيد چگونه فضاي رواني جامعه و جوانان را با عمليات رواني تحت‌تأثير رقيب‌هراسي قرار داده بودند. صدها هزار نفر تحت تأثير اين تبليغات قرار گرفته بودند. البته گويا ايشان تاوان اين اظهارنظر خود را هم داده بود. خيلي متأسف شدم وقتي شنيدم که تصاوير نامناسبي از گذشته که او از آنها اعلام برائت کرده با طراحي همان اتاق عمليات رواني به‌طور گسترده در فضاي مجازي پخش شد. خُب، اين کار خيلي زشت و حرام بيّن و اشاعه فحشا از جواني است که اظهار مي‌کند من توبه کرده‌ام. اين گناهي عظيم‌تر است.
حقيقتا و براي چندمين‌بار عرض مي‌کنم سپاسگزار آن اعتماد ١٦ ميليوني هستم که با وجود باران سيل‌آساي تهمت و تخريب، باز هم به بنده اعتماد کردند… بايد پرسيد چه مي‌شود که با وجود تأخير و ضعف‌هاي تبليغاتي ما و تخريب‌هاي رسانه‌اي عظيم طرف مقابل و آن تصويرسازي ترسناک شبکه تبليغاتي با وسعتي بي‌نظير و تهديدها و تطميع‌ها در شهرها و روستاها اما درنهايت، يک رأي پرقدرت شکل مي‌گيرد که خب اين رأي براي نفر دوم در مقايسه با همه انتخابات‌های گذشته يک رکورد است، به‌ويژه در بين دو دوره؛ يعني در شرايطي که رئيس‌جمهور مستقر، خودش يک ضلع رقابت است.
بنده چتري ندارم؛ اگر چتري هست، چتر تفکر انقلابي است و همه افراد، خارج از دسته‌بندي‌هاي رايج و گروه‌ها و احزاب سياسي بايد تلاش کنيم با عمل درست و انقلابي زير چتر انقلاب باقي بمانيم. 
 برخلاف برخي ادعاهاي رسانه‌ها، من نه قبل از ثبت‌نام‌ها و نه بعد از آن تا روز انتخابات از احدي از نامزدهاي بالقوه و بالفعل انتخاباتي نخواستم ثبت‌نام يا کناره‌گيري کنند و اين اقدام را براي خود نوعي تکبر سياسي مي‌دانم. در هر صورت، حتما در ادامه اين مسير، کشور نيازمند اجماع و همدلي همه نيروهاي انقلابي از جمله بزرگواراني که نام برديد، هست.