سخنگو و رئیس پیشین مرکز دیپلماسی عمومی و رسانهای وزارت خارجه گفت: متاسفانه موضوع برجام از کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی که وظیفه اصلی را داشت، به کسانی که فاقد تخصص لازم بودند، منتقل شد
ندای گیلان:دیپلماسی پارلمانی شکل و اهرم جدیدی در دنیای سیاست خارجی است که نسبت به اشکال دیگر دیپلماسی که بعضا عمری به درازای تاریخ دارند، قدمت کمتری دارد، اما در دنیایی که دموکراسی حرف نخست را میزند و حتی رئیس قوه مجریه از دل مجالس قانونگذاری بیرون میآید، از اهمیت بسیاری برخودار است. به عبارت دیگر، هرچند دیپلماسی پارلمانی را میتوان بازویی برای دستگاه دیپلماسی کشورها قلمداد کرد که طی آن نمایندگان مجالس کشورها از طریق گروههای دوستی به بسط ارزشها و اهداف سیاست خارجی یک کشور در کشورهای دیگر یاری میرسانند.
با این حال، از دیپلماسی پارلمانی طی 9 دوره تشکیل مجالس شورای اسلامی در جمهوری اسلامی ایران استفاده چندانی نشده است و عموما این ابزار از سوی نمایندگان ناشناخته مانده است در حالی که نمایندگان مجالس کشورهای اروپایی و آمریکا به صورت مستمر در حال استفاده از آن هستند. با این حال، با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و دستیابی به توافق هستهای و اجرایی شدن برجام، رفت و آمدها و ارتباطات گروههای دوستی پارلمانهای اروپایی با مجلس ایران آغاز شده است و همین مسئله موجب شده تا امیدها برای آغاز فصل جدیدی در استفاده از این ابراز مهم دنیای دیپلماسی بیش از پیش شود. محمود محمدی سخنگو و رئیس پیشین مرکز دیپلماسی عمومی و رسانهای وزارت امور خارجه، مسئول پیشین سفارت ایران در تونس و الجزایر، نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هفتم، رابط پارلمانی مجلس ایران و پارلمان اروپا در این گفتوگو از دیپلماسی پارلمانی سخن میگوید که مشروح آن در ادامه میآید:
دیپلماسی پارلمانی چیست؟
دیپلماسی پارلمانی در عمل به معنای حضور در مجامع بینالمللی و منطقهای پارلمانی با هدف ایجاد درک متقابل نسبت به منافع ملی، منطقهای و بینالمللی از طریق فعالیت جمعی پارلمانی است و در دیپلماسی پارلمانی دو جانبه نقش گروههای دوستی پارلمانی در بعد ترغیب حمایت پارلمانی کشور هدف به سمت عملیاتی شدن توافقات میان دولتها، چه آن دسته از توافقات که نیازمند تصویب در مجلس است یا سیاستهای اعلامی دولتها نقش مهمی در تقویت دوستی میان ملتها و حمایت مجلسین دو کشور از سیاست دولتها دارد و در بسیاری موارد پارلمانیها میتوانند هم مشوق روابط سیاسی اقتصادی و هم مخالف با سیاستهای دولت متبوع خود باشند و یا در نشستهای بینالمجالس منطقهای و بینالمللی، دیپلماسی پارلمانی میتوانند علاوه بر همکاری منطقهای و بینالمللی در رفع موانع حقوقی و حتی سیاسی بر سر راه منافع کشور در منطقه یا محیط بینالمللی مؤثر باشد.
دیپلماسی پارلمانی تا چه اندازه میتواند به بسط اهداف و خواستههای یک نظام سیاسی در عرصه روابط بینالمللی کمک کند؟
در کشوری برای تعقیب اهداف ملی در عرصه بینالملل به محض مواجه شدن با حریم هوائی و زمینی و دریایی کشور دیگر، با قوانین و مقررات ملی و حقوق بینالمللی مواجهه میشود، بنابراین روابط خوب پارلمانی سهولتبخش تعقیب اهداف ملی در همه ابعاد است، زیرا به وضع و تصویب قوانین و حسن همجواری و مراودات کمک میکند همان طور که الحاق به کنوانسیونهای بینالمللی هوانوردی و حمل و نقل میتوانند به تعقیب اهداف ملی در محیط بینالمللی کمک کند.
کشورهای مختلف همچون کشورهای اروپایی و آمریکا چگونه از دیپلماسی پارلمانی استفاده میکنند؟
اروپا و آمریکا بیش از یک قرن است سابقه فعالیت دیپلماسی پارلمانی دارند، از زمان تأسیس اتحادیه مجالس جهانی در قرن نوزدهم یعنی سال ١٨٨٩ تا شورای مجالس کشورهای اروپا و در نهایت پارلمان اروپا بسترسازیهای حقوقی پارلمانی میان آمریکا و اروپا در زمینههای تجارت، اتباع و حمل و نقل فعال بوده اما با تأسیس پارلمان اروپا در دهه ١٩٧٠، همکاری و دیپلماسی پارلمانی در جهت رفع موانع و وضع قوانین مرضیالطرفین گسترش یافت و اختلافات طرفین در عرصه قوانین و مقررات دوجانبه و چندجانبه به همکاری جمعی در بینالمجالس جهانی و سایر نهادهای بینالمللی نظیر سازمان تجارت جهانی و تطبیق قوانین و مقررات داخلی خود با قوانین تجارت جهانی تبدیل شد. البته نقش دیپلماسی پارلمانی میان آمریکا و اروپا در استحکام روابط بین دولتها و ایجاد نهادها و پیمانهای منطقهای در زمینه امنیت نظیر ناتو که حساسترین نوع تفویض حقوقی حق حاکمیت کشورهای عضو به ستاد فرماندهی ناتو است، نقش مهمی داشته و همپیمانی استراتژیک اروپا آمریکا بدون یک همسویی پارلمانی و دیپلماسی سیاسی پارلمانی میسر نبود زیرا تضادها و چالشهای سیاسی گستردهای بین این دو قاره بوده که از طریق توافقها و عهدنامهها و الحاق به کنوانسیونهای بینالمللی و تفویض کلی بخشی از اختیارات حاکمیتی ملی به نهادهای امنیت و منافع جمعی ممکن و میسر شده است.
به نظر میرسد تا به امروز توجه چندانی به دیپلماسی پارلمانی در نظام سیاسی ایران و مدیریت مجالس کشور نشده است؛ دلیل این امر چیست؟
دلیل کمتوجهی به دیپلماسی پارلمانی در کشور ما سه علت دارد؛ اول اینکه کارکرد مجلس ما با یک مجلس قانونگذار بهروز در عرصه ملی و بینالمللی خیلی فاصله دارد.
دوم اینکه نمایندگان و مجلس ایران بیشتر درگیر نیاز و مشکلات بخشی و محلی هستند تا نیازهای بینالمللی کشور.
سوم اینکه برای أنها توسط مرکز پژوهشهای مجلس تولید فکر و محتوا و برنامه نمیشود تا به طور هدفمند در جهت منافع ملی در محیط بینالمللی به طور آگاهانه و تخصصی فعالیت کنند؛ نتیجه این میشود که نماینده ضعیف، مجلس ضعیف را تشکیل میدهد و مجلس ضعیف از عهده وضع قوانین همهجانبه مبتنی بر آیندهنگری و شرائط بینالمللی بر نمیآید و حتی گروهای دوستی پارلمانی نیز معمولا کمترین تأثیرگذاری را دارند زیرا نمایندگان هم باید ضعف دستگاههای اجرائی را در حوزه انتخابیه خود جبران کنند و هم در پارلمان حضور دائم داشته باشند.
آیا میتوان گفت عدم شناخت صحیح از دانش روابط بینالمللی و همچنین عدم درک از چارچوبهای دیپلماتیک دنیا موجب شده است از این اهرم قدرتمند استفاده نشود؟
کاملا درست است. کار بینالمللی تخصصی است و اهل فن و تخصص خود را میخواهد اما در کشور ما برخی تخصصها را علمی میدانند نظیر مهندسی و پزشکی اما علم سیاست و حقوق بینالملل و دیپلماسی سازمانهای بینالمللی و بینالمجالس و علوم حوزه علوم اجتماعی و انسانی را کم اهمیت جلوه میدهند و همین امر باعث میشود بستر استفاده از دیپلماتهای حرفهای کشورمان به عنوان مشاوران بینالمللی نیز فراهم نباشند، در نتیجه نباید انتظار پویایی در دیپلماسی پارلمانی داسته باشیم.
وزارت امور خارجه در راستای ارتقای دیپلماسی پارلمانی چه وظایفی برعهده دارد؟
وزارت امور خارجه سهولتبخش ارتباطات و دیپلماسی پارلمانی است و نه مجری. این پارلمان است که باید برنامه داشته باشد و با معاونان پارلمانی دستگاههای دولتی در جهت شناسایی کاستیهای حقوقی و راهکارهای رفع آنها با پارلمانهای سایر کشورها در ارتباط مستمر باشد و در نشستهای دوجانبه و منطقهای و بینالمللی پارلمانی سهولتبخش حل آنها و توصیه به دولتها توسط پارلمانهای آنها باشد. البته وزارت امور خارجه در سفرهای پارلمانی و تشکیل گروههای دوستی پارلمانی دیگر کشورها و رایزنیهای توسعه روابط پارلمانی بسیار فعال عمل میکند چون همکاری خوب پارلمانی را مکمل و حامی سیاست خارجی و دیپلماسی پارلمانی و مردمی میداند اما فاصله خلا زیادی بین درک و خواست و انتظار وزارت امور خارجه از مجلس با دیپلماسی پارلمانی در روابط خارجی وجود دارد.
با روی کار آمدن دولت یازدهم، فضای روابط بینالمللی برای همکاری با ایران مساعدتر از گذشته شده است. آیا مجلس نهم توانسته است از این اهرم بهرهبرداری کند؟
مجلس نهم هم از دیگر مجالس ما در کلیات مستثنی نبود، زیرا مشمول همان سه نقصان اولیه که بیان شد بود. در نتیجه یک مجلس غیرتخصصی نمیتوانند در شرایطی که کشور با پیچیدهترین معضل ملی در پیشرفتهترین دانش و علوم و تکنولوژی هستهای و تهدیدهای سیاسی امنیتی مواجه است به وظیفه خود خوب عمل کند.
در ثانی مجلس دارای کمیسیونهای تخصصی است و میتواند در صورت لزوم کمیسیون ویژه تشکیل دهد و بهترین مشاوران تخصصی را به مشورت بگیرد اما متاسفانه شاهد آن بودیم که موضوع برجام از کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی که وظیفه اصلی را داشت، برای به بررسی و قضاوت به کسانی که فاقد تخصص لازم بودند، منتقل شد و آنان نیز بر اساس درک و شناخت خود عمل کردند و ما شاهد شکل جدیدی از جدال درک متفاوت نسبت به منافع و امنیت ملی در مجلس و مجلس با دولت بودیم که بیش از سه دهه قبل در قصیه گروگانهای آمریکایی رخ داده بود که گروگانها به دولت و دولت به مجلس برای تصمیم محول کرد اما برخی تندرویهای خلاف نظر دولت و حتی کمیسیون امنیت ملی وقت موجب دیر تصمیمی و تضییع بخشی از منافع ملی شد.
آیا دیپلماسی پارلمانی مجلس نهم در زمان مذاکرات هستهای، چرا همراهی خاصی با تیم مذاکرهکننده هستهای نداشت؟
همونطور که قبلا گفتم شد از مجلس غیرتخصصی نباید انتظار دیگری داشت. در یک طرف قصیه یعنی دولت، علم و تخصص و توان تعقیب اهداف و منافع ملی وجود داشت اما در مجلس کماطلاعی و بیاعتمادی تاریخی به آمریکا و بعضاً به صحت کار دولت؛ اگرچه در دولت این توان وجود داشت تا حتی از مخالفت جریانی در مجلس نیز در مذاکرات با آمریکا به نفع کشور استفاده کند. البته اگر هماهنگی و درک مشترک بین مجلس و دولت در اینگونه مسائل باشد، دسترسی به اهداف ملی در روابط خارجی سهلتر است تا همسویی صد در صد یا نوعی جنگ زرگری ناشیانه.
دیپلماسی پارلمانی ما در آن ایام چه اقداماتی میتوانست انجام دهد؟
دیپلماسی پارلمانی میتوانست از طریق گروههای دوستی و هیاتهای اعزامی تأثیرگذار باشد، چه از طریق پارلمان اروپا و چه کشورهای طرف مذاکره. آنها میتوانستند مواضع مخالفان را تعدیل کنند یا با دیپلماسی فعال پارلمانی بینالمجالس آسیایی و کنفرانس اسلامی و اروپایی و اتحادیه عرب با دولتهای منطقه اعتمادسازی کند.
آنها میتوانستند به موازات سیاست و دیپلماسی رسمی کشور هیاتهای اطمینانساز پارلمانی با هماهنگی وزارت امور خارجه به کشورهای منطقه اعزام کنند تا مخالفان توافق هستهای را تحت فشار پارلمانی به عنوان دیپلماسی مردمی و عمومی قرار دهند.
با توجه به دوران پسابرجام، چه انتظاری که از مجلس دهم برای بسط دیپلماسی پارلمانی وجود دارد؟
مجلس دهم نیز مجلسی چند آن متفاوت از مجالس قبل نخواهد بود اما سه عامل در کیفیت کار مجلس دهم حائز اهمیت است:
اولاً مرکز پژوهشهای مجلس در جهت اهداف ملی و سیاستهای کلی نظام و برنامه ششم توسعه و چشمانداز تولید فکر و محتوا و برنامه اقدام کند.
دوم اینکه کمیسیونهای تخصصی خود را به مشاوران قوی تخصصی مجهز نمایند تا با توجه به درگیریهای نمایندگان در حوزه انتخابیه و کارهایی بروکراسی به کمیسیون مربوطه در جهت اهداف کمیسیون یاری رسانند. به طور مثال نقش کمیسیون اقتصاد و بودجه در رفع قوانین زاید و وضع قوانین در عصر جهانی شدن و درخواست عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی و حتی نظارت بر منابع ملی و توزیع عادلانه منابع و عملکرد بنگاههای مالی و بانکها و بازار سرمایه بسیار حائز اهمیت است که بدون متخصصان امر امکانپذیر نیست.
سوم در جهت جذب سرمایه خارجی و صدور خدمات فنی مهندسی و توسعه صادرات موانع و مشکلات بر سر راه قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار را از طریق همکاری با دولت به لحاظ قانونی و نظارت بر قانون و دستگاههای اجرائی برطرف نماید تا کشور مسیر توسعه پایدار را طی کند.
دیپلماسی پارلمانی بهمعنای دیپلماسی مردمی، میتواند در خاورمیانه عاری از سلاحهای کشتار جمعی نقش مهمی داشته باشد، زیرا تهدید امنیت، از مردم قربانی میگیرد و خطر زرادخانههای اتمی اسراییل یا تهدیدهای داعش بیشترین آسیب را به مردم میزند که نمایندگان مردم در مجالس و بینالمجالس میتوانند جمعیتهای ضد اتم و تخریب زیست محیطی و ضد خشونت و جنگ را در حمایت از دیبلماسی رسمی بسیج کنند.
Friday, 22 November , 2024