روزهای بعد از سال 88 آنقدر برای سیاسیون چپگرا سخت آمده بود که خود دست به ابتکار عملی بزنند و سه نفر را راهی دیدار با رهبری کنند؛ دیداری برای خروج از انزوای سیاسی. حال 4 سال بعد از آن روزها باز هم دیداری از همان جنس تکرار شده و اینبار تنها یک نفر میانجی شده است؛ اسحاق جهانگیری.
ندای گیلان-الهه محمدی: هفت سال میگذرد. هفت سال از روزهای پر حادثه انتخابات سال 88 و حالا خیلی چیزها تغییر کرده؛ مرد کاپشن بهاری پوش رفته و شیخ دیپلماتی جایش را گرفته که در آستانه بزنگاهی دیگر است. سیاسیون هم تغییر کردهاند. خیلیهایشان دیگر نمیخواهند همانی باشند که در گذشته بودهاند، اصولگرا و اصلاح طلب هم ندارد، برای این دسته زمانه، زمانه تغییر کردن و همراه شدن با تحولات سیاسی است. برای برخی هم درب سیاست بر همان پاشنه می چرخد، بعضی هم به فکر ترمیم هستند، ترمیم روابط با یکدیگر از یک سو و با کلیت نظام از سویی دیگر. هدف یک چیز است؛ پیشبرد منافع ملی. این را خودشان میگویند و یک سال قبل از آنکه دولت اعتدالی پا به عرصه سیاست ورزی کشور بگذارد، این «ترمیم سازی» را شروع کرده اند.
از بعضی چهرههای اصلاح طلب سخن می گوییم که «اسحاق جهانگیری» یکی از آنها است. مرد کرمانی اصلاح طلب که سال 91 اسمش در کنار موسوی لاری و مجید انصاری به عنوان حلقه های واسط اصلاح طلبان با رهبری مطرح بود، چندسال بعد از آن روزها، حالا او آنقدر معتمد و مورد اعتماد است که بار دیگر همان مسیر را برای هم طیفان سیاسی اش طی کند و حتی یکه تاز این میدان شود. او میخواهد مُصلح جمع باشد و در روزهای فقدان آیت الله هاشمی که روزی مراد او و دوستان کارگزارانیاش بود، رابطه اصلاح طلبان با کلیت نظام را سروسامان بدهد.
او درخواست های اصلاح طلبان را به رهبری رسانده و آنطور که خودش گفته نتیجه هم گرفته است. دیگر دوستان چپگرایش هم از ادامه ارتباط بیشترِ این اردوگاه با رهبری استقبال کردهاند و همین هم دلِ جهانگیری را بیشتر گرم کرده است.
از کوهشاه به تهران
شمال شرق استان هرمزگان زادگاه او است؛ منطقه ای به نام کوهشاه. گرچه چند سالی نگذشت که موطن اصلی اش سیرجان و بعد کرمان شد تا مانند بسیاری از چهره های نظام پاگرفته از این شهر کویری باشد.
سال جدید که از راه برسد اسحاق جهانگیری 60 ساله می شود. او که تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه و پیش دانشگاهی در سیرجان گذرانده بود، به کرمان رفته و مدرک کارشناسی فیزیک را از دانشگاه کرمان می گیرد و برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در رشته مهندسی صنایع به دانشگاه صنعتی شریف می رود. او دکترای مدیریت صنعتی از دانشگاه آزاد اسلامی تهران واحد علوم و تحقیقات را هم در ادامه مسیر دریافت می کند.
جهانگیری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1358 به عنوان مسئول جهاد سازندگی شهرستان جیرفت مشغول به کار شد و سال 1363 در جهاد کشاورزی فعالیت کرد تا اینکه در دومین و سومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی توانست به نمایندگی از مردم جیرفت وارد مجلس شود.
او اما در سال 1371 در دولت آیتالله هاشمی رفسنجانی به اصفهان رفت و به جای غلامحسین کرباسچی بر صندلی استانداری اصفهان تکیه زد. دولت اصلاحات محفلی دیگر برای ادامه سیاست ورزی او بود که ابتدا به عنوان وزیر معادن و فلزات به مجلس پنجم معرفی شد و پس ازادغام وزراخانهها نیز مسئولیت وزارت صنایع و معادن را بر عهده گرفت.
او در حالی از سال 92 تا به حال معاون اول دولت یازدهم است که خیلی ها قبل یا حتی بعد از دادن این سمت به او، جهانگیری را بیشتر با چهره حزبی اش می شناسند. او از موسسان و چهره های شاخص حزب کارگزان سازندگی است.
ادامه راهِ چهار ساله
گرچه نقش جدید اسحاق جهانگیری در این روزها بیشتر بر سر زبان ها است، اما او این مسیر را چند سال پیش هم رفته بود. او سال 91 سعی کرد به همراه دیگر چهره های اصلاح طلب پیشگام ارتباط بیشتر این طیف با رهبری باشد. او بعد از آنکه در آن سال به همراه مجید انصاری و موسوی لاری به دیدار رهبری رفت، از تعریف نکردن رابطه احزاب با رهبری به ویژه جریان اصلاحات گفت؛ «احزاب نتوانستند رابطه خود را با ولایت فقیه تعریف بکنند، یک حزبی مانند موتلفه میگوید من اگر وارد رقابت و فضای حزبی میشوم به این دلیل است که خودم را بازوی ولی فقیه میدانم. ولی احزاب دیگر این نوع تفکر و رابطه را با رهبری ندارد.»
او بعد از دیدار با رهبری در سال 91 درخصوص جزئیات این دیدار هم گفته بود:«به انتخابات ریاست جمهوری 92 نزدیک می شویم و ما کسی را نداریم جز رهبری که دغدغه هایمان را مطرح کنیم، ما برای دیدار با رهبری درخواست کردیم و ایشان با بزرگواری قبول کردند و ما رفتیم و صحبت کردیم. جهانگیری از توصیه های رهبری به جریان متبوعش هم روایت کرد:« ایشان راجع به مطالبی که ما عنوان کردیم، نظراتی داشتند. تأکید ویژهای که ایشان داشتند این بود که کسانی که جمهوری اسلامی را قبول ندارند را از خودتان دور کنید.»
حالا چهارسال از این اظهارات او می گذرد و او توانسته به عنوان نماینده جریان اصلاحات باز هم به دیدار رهبری برود و باز هم نتیجه را رضایت آمیز می داند. حدود یک ماه پیش بود که خبر دیدار او با رهبری منتشر شد. خودش درباره این دیدار می گوید:«اصل ملاقات انجام شده است. ما با دوستان و بزرگان اصلاحطلب مذاکرهای داشتیم؛ آنها تأکید کردند که این کار انجام شود. من هم با آقای رئیسجمهور مشورت کردم و نهایتاً به این نتیجه رسیدم که این ملاقات انجام شود که انجام هم شد. هم درباره شرایطی که مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی داشت، صحبت شد و هم شرایط اصلاحطلبان. جمعبندیهایی بود. در واقع شرایطی بود که من ترسیم کردم. من معتقدم اصلاحطلبان یک جریان قدرتمند و پرنفوذ در چارچوب نظام جمهوری اسلامی و علاقهمند به نظام هستند. آنها سابقه مدیریتی در نظام دارند و در این مجموعه جانباز، خانواده شهید و انقلابی وجود دارد. در آنها هم طیف وسیعی از افراد عادی اصلاحطلب با جهتگیریهای معتدلانه وجود دارد و ممکن است تا حدودی گرایشهای تندتر هم داشته باشند. این مجموعه ممکن است نتوانند با رهبری در رأس نظام ارتباط و تعامل داشته باشند. نظرات مقام معظم رهبری، نظرات بسیار روشنی راجع به افراد و جریان اصلاحطلب است و استقبال خیلی خوبی انجام شد.»
اما آنچه که در میان اظهارات جهانگیری درباره دیدارش با رهبری بیشتر از هر چیز دیگری خودنمایی می کرد، تاکید او بر نقش «خودش» در پیوند این ارتباط بود. او روایت می کند که رهبری در آن دیدار با بیان اینکه از نظر ایشان مشکلی برای اصلاحطلبان وجود نداشته و الان هم دوست دارند رابطه مستقیمی با ما داشته باشند، نقل می کند که رهبری از او خواسته اند تا نقش ارتباط مستقیم اصلاح طلبان با ایشان را برعهده بگیرد.
جهانگیری حالا در صورتی نقش مصالحه گری را بر عهده گرفته است که از قرار گرفتن ردای میانجیگری بر دوشش استقبال کرده و گفته است: «به سهم خودم سعی میکنم تا آنجا که امکان دارد، در ایجاد و برقراری این کانال ارتباطی تلاش کنم.»
او جایگزینی آیت الله هاشمی میشود؟
علاوه بر این بعد از درگذشت آیت الله هاشمی احساس خلاء در میان نیروهای اصلاح طلب برای جایگزینی رابط این طیف با رهبری و اصولگرایان شدت گرفت و گمانههایی درباره برخی از شخصیتها مانند علیاکبر ناطق نوری٬ سیدحسن خمینی٬ علیاکبر ولایتی، خرازی و عارف به عنوان رابطهای احتمالی میان اصلاحطلبان و رهبری مطرح شد. اما هنوز زمان زیادی از درگذشت آیت الله هاشمی نگذشته بود که خبر دیدار جهانگیری با رهبر انقلاب منتشر شد و همین موضوع نشان داد که او جدای از اسامی مطرح شده توانسته جایگاه میانجی گری را کسب کند.
گرچه به نظر خیلی ها جهانگیری نمی تواند به صورت کامل جای خالی هاشمی رفسنجانی را پر کند اما با استقبالی که رهبری از نقش میانجیگری او کرده اند شاید بتواند یکی از نقش های متعدد آیت الله هاشمی که همان واسطه گری است و نه همه آنها را بازسازی کند و باعث ایجاد دریچهای تازه برای نزدیکی اصلاحطلبان با رهبری باشد.
او از همین حالا در قالب نقش جدیدش، به دوستان اصلاح طلبش توصیه هم کرده است؛ « من فکر میکنم اصلاحطلبان باید اصولی را برای همکاری در داخل نظام رعایت کنند. روی این اصول هم همه از جمله مقام معظم رهبری و خود اصلاحطلبان هم حساسیت دارند. یکی از این اصول معیارهای امامخمینی(ره) است. ایشان بهعنوان معمار و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی معیارهایی داشتند که باید همه آن را در نظر بگیرند. در بین معیارهای امامخمینی(ره) چند معیار وجود دارد که ثابت بوده است که یکی از آنها مبارزه با استکبار بوده و در رأس آن هم مبارزه با آمریکاست. این کشور تابهحال هیچوقت روی خوش به ما نشان نداده است. دوم، مبارزه با اشرافیگری بوده است و دیگری هم مبارزه با فساد بود. من فکر میکنم اینها معیارهای خوب همکاری است. برداشت من این است که اینها نهتنها مورد قبول اصلاحطلبان، بلکه مورد قبول هر فردی است که میخواهد کار سیاسی انجام دهد. ما در روشهای اجرائی اختلاف نظر داریم اما در اصل قضیه اختلافی وجود ندارد.»
واکنشها به یک دیدار خاص
پس از اعلام خبر دیدار جهانگیری چهره های مختلف اصلاح طلب واکنش های متفاوتی به این موضوع نشان دادند؛ محمود صادقی، نماینده اصلاح طلب تهران از این موضوع استقبال کرد، غلامحسین کرباسچی مذاکره جهانگیری را عامل مهم در جلوگیری از جوسازی برای حذف اصلاح طلبان دانست، صادق زیباکلام، تحلیل گر اصلاح طلب هم گفت رابط اصلاح طلبان باید منظم در گفت وگو باشد و نقطه نظرات را تشریح کند.
عباس عبدی هم در گفت گویی که با خبرآنلاین داشت گفت که اصلاح طلبان باید پیش فرض خود درباره عدم استقبال رهبری از دیدار با آن ها را تغییر بدهند.
علی مطهری هم گفت بحث رابط اصلاح طلبان و رهبری جدید نیست: «هاشمی واسطه بود ولی نماینده اصلاح طلبان نبود، بلکه تا حدودی حرف های اصلاح طلبان را به اطلاع رهبری می رساند.»
محسن صفایی فراهانی هم در گفت و گو با خبرآنلاین از برقراری این ارتباط با رهبری استقبال کرد و گفت که همه گروه های سیاسی باید بتوانند با رهبری ارتباط قانونی و منطقی داشته باشند. «من می گویم مشی اصلاح طلبان حرکت در مسیر منافع ملی است، بنابراین ما باید مدافع این منافع در چارچوب این مشی باشیم و به خاطر همین هم باید یک ارتباط منطقی با سران قوا و دیگر ارکان نظام داشته باشیم.
جهانگیری و یک مسوولیت سنگین
مرد تکنوکراتِ امروز حالا در صورتی بر صندلی معاون اولی دولت اعتدالی تکیه زده که برخاسته از حزب کارگزاران اسلامی است. حزبی پاگرفته در دهه 70 به واسطه پدر معنویشان یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی. گرچه حالا این حزب در جرگه اصلاح طلبان می گنجد اما از همان زمان شکل گیری این حزب و بعد از پا گرفتن جبهه دوم خرداد و اصلاح طلبان، کارگزارانی ها خودشان را در جایگاهیی بالاتر در اردوگاه چپ گراها قرار داده اند. با این وجود در طول سال های گذشته عملا شکافی میان کارگزارانی ها و اصلاح طلبان، در اقتصاد، مسائل سیاسی و حتی تاکتیک های انتخاباتی به وجود آمد، اما با تمام این اختلافات این دو جریان دیگر در هم تنیده شده اند. شاید به همین خاطر باشد که حالا اسحاق جهانگیری به عنوان یکی از کلیدی ترین چهره های کارگزاران، به عنوان حلقه واسط بین اردوگاه چپ و رهبری برگزیده شده تا دلخوری ها را از میان بردارد. خاصه این روزها که برخی تشکل های اصلی این جریان منحل هم شده اند.
اما او بارِ سنگینی را بلند کرده؛ حالا گرچه شاید بعضی طیف های اصلاح طلب از نقش واسطه ای او راضی باشند اما هستند کسانی که چندان هم از این نقش جدید او استقبال نمی کنند و ترجیح می دهند واسطشان با رهبری کسی بیشتر از جنس خودشان باشد تا یک تکنوکراتِ کارگزارانی.
به نظر می رسدمحمدرضا عارف یکی از این چهره های ناراضی باشد. او چندی پیش در پاسخ به این سوال که گفته میشود جریان اصلاحطلب نامهای به رهبری نوشتهاند، آیا این مساله را تایید میکنید؟ گفت که از این مساله اطلاعاتی ندارد و حتی گفت که اصلاح طلبان همیشه با مقام معظم رهبری ارتباط داشتهاند و ایشان رهبر و پدر همه جریانات داخل نظام هستند و ما هم با همین نگاه با ایشان در ارتباط بوده ایم.
عارف گویا با این اظهارات نشان داد که چندان خوشحال نیست که نقش رابط اصلاح طلبان با رهبری را به جهانگیری داده اند. انگار او به دلیل رایی که در تهران در انتخابات مجلس دهم آورد و به خاطر نقشی که در فراکسیون امید دارد و همچنین ریاستش بر شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان، خود را محق تر از اسحاق جهانگیری می داند.
علاوه بر او عبدالواحد موسوی لاری، عضو مجمع روحانیون مبارز هم که خودش از جمله کاندیداهای ایفای این نقش بود، دو روز پس از انتشار گفت وگوی جهانگیری، گفت: «ارتباط اصلاح طلبان با رهبری همیشه بوده و هست.»خبرانلاین
Friday, 22 November , 2024