‌‌‌‌‌ندای گیلان:چند روز پیش درد دلها و نقدهای تند و البته تلخ و تامل برانگیز علی اکبر تورانیان مدیر کمیته اطلاع رسانی نمایشگاه کتاب درباره وضعیت فرهنگی و مشکلاتی که در خانه کتاب وجود دارد باعث شد تا نگاهی دقیقتر به مشکلات و نابسامانی های این موسسه فرهنگی داشته باشیم.تورانیان مدعی شده بود:بحث ما با […]

‌‌‌‌‌ندای گیلان:چند روز پیش درد دلها و نقدهای تند و البته تلخ و تامل برانگیز علی اکبر تورانیان مدیر کمیته اطلاع رسانی نمایشگاه کتاب درباره وضعیت فرهنگی و مشکلاتی که در خانه کتاب وجود دارد باعث شد تا نگاهی دقیقتر به مشکلات و نابسامانی های این موسسه فرهنگی داشته باشیم.تورانیان مدعی شده بود:بحث ما با مدیر خانه کتاب به شدت بالا گرفت در نهایت او مصر شد و اعلام کرد پول دریافت میکند در برابر این اطلاعات همچنان بر سر حرف خود مانده بود ما زیر بار این ماجرا نرفتیم و اعلام کردیم که اگر شما مدعی آن هستید که دانستن حق مردم است و در پی تکریم مردم هستیم باید به آنها ارزش قائل شویم و سرویس دهی کنید و باید این اطلاعات را به ما بدهید…. بحثمان این است باید روی چه حسابی این پول را پرداخت کنیم؟در حالی که خانه کتاب از ناشر کتاب را رایگان و با ثبت شخصی ناشر کتاب را دریافت میکند در این صورت برای همان اطلاعات که قرار است برای مردم صرف شود درخواست پول میکنید!… متاسفانه در جایی وقتی مشاهده شد که مقاومت میکنیم به ما پیشنهاد دادند که خانه کتاب حاضر است پیمانکار ما شود ما گفتیم در پی این برنامهها نیستیم این موارد نشاندهنده ان است شرایط سالم در خانه کتاب سپری نمیشود و در خانه کتاب هیچ گونه سلامتی وجود ندارد.در حالیکه یکی از افق های مهم و اهداف اعلام شده دولت تدبیر و امید گسترش دولت الکترونیک، افزایش پهنای باند، افزایش گستره جغرافیایی اینترنت در کشور و رساندن آن به روستاها، تصویب قانون آزادی اطلاعات و امثالهم بوده است، مدیر یکی از موسسات فرهنگی وابسته به معاونت فرهنگی وزارت ارشاد اسلامی در یک مشی و روش عجیبی درتضاد با رویکردها و اهداف دولت تدبیر و امید اتخاذ کرده است.رویکرد و منشی که صدای بسیاری از ناشران و نویسندگان و اهالی ادب را در آورد. این منش که به صورت تدریجی در راستای ایجاد محدودیت در دسترسی به اطلاعات محسوب میشود از نیمه دوم سال گذشته شروع شد.سایت اطلاع رسانی موسسه خانه کتاب که خدمات بانک های اطلاعاتی آن درباره کتابها، ناشران و نویسندگان سالهاست آشنای پژوهشگران حوزه کتاب و نشر است از سال گذشته ابتدا از ارائه فایل word، exelو… خودداری کرد و سپس ریکوردهای فایل pdf را از 200 فایل به 10 فایل در صفحه تقلیل داد تا دسترسی پژوهشگران به این خدمات دشوارتر و دشوارتر شود.این محدودیت تدریجی در ماههای آخر سال گذشته منجر به بسته شدن خدمات بانک های اطلاعاتی شد. بهانه این مسدود سازی هم افتتاح سایت جدید خانه کتاب بود که به نوعی یک فروشگاه تبلیغی برای کتابهایی است که در این سایت یافت میشوند. این هم در حالیست که در سایت جدید امکان دستیابی موضوعی، ترکیبی بر اساس استان و ….وجود ندارد. با این احوال عملا یعنی به بهانه یک سایت امکان دستیابی پژوهشگران به کتاب را برداشته و آن را منوط به دریافت وجه نموده اند.حتی دانشجویان و پژوهشگران نیز از خدمات رایگان این موسسه محروم شدهاند و با مراجعه به این موسسه چیزی عایدشان نخواهد شد. ظاهرا حالا دیگر دستیابی به اطلاعاتی که دستیابی به آنها سالها از طریق خانه کتاب و جزیی از وظایف آنها بودصرفا برای برخی با پسورد یا کلمه عبور و آن هم برای چند ساعت ممکن است. و یا راه دوم که پرداخت هزینهای هنگفت است.نکته قابل توجه و تامل این است که موسسهای با وظیفه اصلی ارائه خدمات به پژوهشگران حوزه کتاب و نیز تسهیل دستیابی به اطلاعات پایهای کتاب، خود مانع این دستیابی میشود و برای اجازه دادن به دسترسی آنها پول میخواهد. اساسا چاپ کاغذی این اطلاعات با چند ماه تاخیر و فروش آنهاچه معنایی میتواند داشته باشد؟ آن هم با نام مدیرعامل موسسه به جای نام اعضای پژوهشگران و کتابداران این موسسه و سایت.حالا سوال اصلی این است که چگونه میتوان این اقدام ارتجاعی و غیرفرهنگی و محدودیت ساز را در راستای ارائه اطلاعات و همراهی با فعالیتهای دولت الکترونیک امید و تدبیر ارزیابی کرد؟این سوال مهمی است که شاید بد نباشد وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونین ریاست جمهوری در راستای تکریم حقیقی پژوهشگران و برای احترام به آنها هم که شده پاسخ دهند.2- خانه کتاب به دنبال تقلیل کتاب های ماه خانه کتاب به فصلنامه و پس از حذف برخی جوایز ملی و منطقه ای و انجام ندادن برخی اقدامات ترویجی مهم در راستای ارتقای وضعیت مطالعه و سطح کیفی ادبیات حالا حتی همین تقلیل یافته ها را هم به درستی انجام نمیدهد و انتشار نامنظم و با تاخیر فراوان این فصلنامهها گواه همین مدعاست. گویی مدیرعامل محترم خانه کتاب برای ویران کردن این موسسه مهم فرهنگی کمر همت بسته است. در غیر اینصورت چرا با توجه به تبدیل ماهنامه به فصلنامه باز هم این تاخیرها وجود دارد. تا کجا باید به بهانه کاهش بودجه و نبود امکانات مالی تمام کمکاریهایمان را میخواهیم بپوشانیم؟آیا با این اوضاع حنای نقد و بررسی که از محورهای اصلی هدف دولت تدبیر و امید است دیگر رنگی خواهد داشت؟3- شاید برای پاسخ دادن به دو مورد بالا باید به موارد اساسی دیگری با تامل بیشتر نگریست. مواردی از جمله چرایی و چگونگی برگزاری هدایت شده جلسات هیات امنا، بحث هایی که درباره تلاش برای تغییر اعضای هیات امنا شنیده میشود، تکریم تیم هیات مدیره و حتی استفاده از اعضای برخی شوراهای معلوم الحال ، وضعیت سلیقهای در تصویب آثار برای انتشار در انتشارات موسسه خانه کتاب از سوی مدیرعامل، معطل ماندن برخی آثار انقلابی و دفاع مقدسی، حضور بیدلیل مدیرعامل موسسه همراه با چند نفر دیگر در شورای سرگروه های نظارت بر کتاب و….امید است مسولان فرهنگی دولت تدبیر و امید در این مورد مهم مربوط به موسسه ای که هویت مالی و اجرایی قابل تاملی درعرصه کتاب و مطبوعات دارد مدبرانه عمل کنند. پیش از آنکه سرها بیفتد*پیش از آنکه سرها بیفتد/ نوشته محمدرضا سرشار: نقد رمان رازهای سرزمین من نوشته رضا براهنییادداشت از محمدرضا پارساانتهای پیام/و