صندوقهای رای در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری و پنجمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا در انتظار حدود 55 میلیون ایرانی است تا منتخبان خود را برای مدیریت کلان کشور و اداره امور شهری و روستایی برگزینند
سرویس سیاسی ندای گیلان-آیت وکیلیان: مشارکت عمومی مردم پای صندوقهای رای در انتخابات ریاست جمهوری پیشرو علاوه بر اینکه تکلیفی ملی محسوب میشود، میتواند به تقویت نهادهای مدنی انسجام ببخشد و مردم را به فرم تغییری پایدار در جامعه سوق خواهد داد. مشارکت فعال مردم در انتخابات به این معناست که مردم در کنار رویکردهای گذار به سمت توسعه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، به تغییر سرنوشت خود با سازوکارهای دموکراتیک نیز تن دادهاند. در وضعیت کنونی، چرایی مشارکت حداکثری در انتخابات 96 به مهمترین مطالبه سیاستمداران تبدیل شده است. این دغدغه البته محدود به اردوگاه تحولخواهان است و دلایل چنین خواست جمعی ـ از سوی اصلاحطلبان ـ بدون واسطه به بازیگری جریان رقیب از ماهها قبل از انتخابات در میدان سیاست نیز مربوط است.
جریان رقیب و رسانههای همسو با سناریویی که در آن وضعیت کشور تحت مدیریت دولت یازدهم را کاملاً سیاه و ناامید کننده جلوه دادهاند، در واقع به قرینه میتوان آن را طرحی برای زمینهچینی کاهش مشارکت عمومی در انتخابات چند روز آینده دانست. اما اتفاقات روزهای اخیر مانند ـ مناظره سوم، حضور فعال هنرمندان و سینماگران، ورزشکاران، رای اولیها، زنان و … ـ این فضا را با چالش مواجه کرده و زمینه را برای یک مشارکت حداکثری فراهم کرده است. با بررسی لایههای مختلف رایدهندگان و نوع کنشگری آنان در انتخابات پیشرو میتوان علاوه بر پیآمد این مسئله، میزان مشارکت عمومی را نیز تا حدودی تخمین زد. از سوی دیگر آرایش سیاسی کاندیداهای جریان اصلاحطلب ـ اعتدالگرا در انتخابات ریاست جمهوری و از دیگر سوی، ارائه لیست یا حزبی کردن انتخابات شورای شهر از سوی شورای عالی سیاستگذاری در اکثر شهرها اتفاقی است که در میزان مشارکت عمومی شهروندان میتواند موثر واقع شود.
انتخابات سرنوشتساز
صندوقهای رای در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری و پنجمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا در انتظار حدود 55 میلیون ایرانی است تا منتخبان خود را برای مدیریت کلان کشور و اداره امور شهری و روستایی برگزینند. بدون تردید انتخابات به عنوان یک سازوکار دموکراتیک میتواند در سرنوشت تمامی شهروندان اثرگذار باشد. آنگونه که «حسن روحانی» رئیسجمهوری نیز بارها در کمپینهای انتخاباتی خود انتخابات را حادثهای سرنوشتساز در کشور دانسته و به لزوم تشویق مردم به حضور حداکثری پای صندوق آرا اشاره کرده است. به گفته روحانی باید مشارکت انتخاباتی حداکثری و حتی بیش از سال 92 باشد و هیچ کس نباید اجازه یابد که در انتخابات پیشرو، ملت را از رفتن به پای صندوقهای رای مایوس کند. رئیسجمهوری در جلسه نخست شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال نو نیز یکی از مهمترین اهداف اصلی و همگانی کشور را تحقق مشارکت حداکثری در انتخابات و رقابتی پرشور و اخلاقی دانست تا همچنان موجب افتخار بیشتر کشور و تثبیت هر چه بیشتر سرمایه اجتماعی باشند.
انتخاب کنندهها در انتخابات
جامعهشناسان به عنوان تحلیلگران التهابات و اتفاقات ممکن در جامعه، روشهایی را برای توصیف بخشهای مختلف جامعه در قالب منابع اقتصادی و اجتماعی افراد اختصاص دادهاند. متفکرانی چون کارل مارکس اعتقاد دارند که موفقیت فرد در جامعه به واسطه ابزار تولید مشخص میشود؛ برخی افراد از قدرت کنترل بهرهمند بوده و از نیروهای دیگران برای رسیدن به موقعیت ممتاز استفاده میکنند. افرادی که فاقد قدرت کنترل بوده و برای بقا متکی به نیروی صرف خود هستند، برای داشتن موقعیت بهتر باید بیشترین تلاش را به کار ببرند. ماکس وبر نیز عقیده داشت که درجهبندی افراد در جامعه نمیتواند تنها از یک بعد صورت گیرد. برخی افراد از پرستیژ بالایی برخوردارند، برخی بر قدرت تمرکز دارند و برخی از نظر مادیات و ثروت دارای جایگاه خاصی هستند. امروزه واژه «طبقه اجتماعی» عموماً برای توصیف دستههای مختلف افراد در جامعه به کار میرود. افرادی که در یک طبقه اجتماعی خاص دستهبندی میشوند، تقریباً از نقطه نظر اجتماعی یکسان، دارای مشاغل، سبک زندگی و علایق مشابهی هستند. طبقه اجتماعی را میتوان به صورت مجموعهای از افراد با ویژگیهای نسبتاً یکسان و دائمی در جامعه که از نظر مقام و موقعیت، ثروت، تحصیلات، داراییها و ارزش ها متفاوت از دیگران هستند تعریف کرد.
طبقات اجتماعی و کنش انتخاباتی در ایران
یکی از نمودیافتهترین نوع کنش طبقاتی و اجتماعی کنشگران در یک جامعه سیاسی، رفتار انتخاباتی آنهاست. از دیدگاه روانشناسی اجتماعی، رفتار انتخاباتی پدیدهای گروهی است که حکایتگر نوعی عمل سیاسی است. برحسب این تحلیل میتوان جامعه ایران را جامعهای سیاسی دانست. به اعتقاد تحلیلگران سیاسی و اجتماعی، این رفتار خاستگاه طبقاتی و خانوادگی داشته و به صورت ارثی از فردی به فردی و نسلی به نسلی دیگر منتقل میشود. اما از دیدگاه جامعهشناسی، این پدیدهها و رفتارها ناشی از عضویت و تعاملات گروهی و ساختی، و تاثیر شرایط اجتماعی بر کارکردهای متعین قدرت و نیز کنشهای طبقاتی است و الگوهای آن از این زاویه تبیین میشود.
تحلیل رفتار سیاسی اقشار و طبقات مختلف اجتماعی به حسب نوع کنش انتخاباتی آنها، اتفاقی مرسوم در فضای آکادمیک است. در این میان ایران به عنوان کشوری که از مبدا آشنایی با مدرنیته واجد تغییراتی در صفبندی در نیروهای اجتماعی بوده است، پروندهای حساستر در این زمینه مطالعاتی است. در جامعه شناسی تغییرات اجتماعی، فهم تغییر مناسبات و کنشهای نهادها و نیروهای اجتماعی در نسبت با رخدادهای سیاسی مانند انتخابات ما را در فهم دقیقتر چرایی آن رخداد یاری خواهد رساند.
طبقه متوسط و میل به سمت اصلاحطلبی
یک از امیدهای تحولخواهان و شخص حسن روحانی در انتخابات پیشرو، جذب طبیعی طبقه متوسط است. میتوان گفت که طبقه متوسط جدید کنش همواره قابل پیشبینی داشته است. در واقع برخی رخدادهای سیاسی سالهای اخیر نشان میدهد بطور مثال کارمندان – که به لحاظ کمّی مهمترین قشر اجتماعی این طبقه بحساب میآیند- میتوانند بطور خودآگاه ظرفیت سیاسی خود را در رقم زدن یک تحول سیاسی سازماندهی کنند. انتخابات ریاست جمهوری سال 76، مجلس ششم و خرداد 92 که با پیروزی قاطع اصلاحطلبان همراه بوده را میتوان از مصادیق جذب ارای این طبقه به شمار آورد. تحلیل کنشفرهنگی و سیاسی طبقه متوسط جدید به عنوان رفتارهای محافظه کارانه یا صرفاً مدافع انقلاب اسلامی واقعگرایانه نیست. در دوران 8 سال حاکمیت اصلاحطلبان، حجم عظیمی از مدیران به عنوان مستخدمان رسمی دولت در بخشهای مختلفی از بدنه مدیریتی نظام اداری بکار گمارده شدند که بیش از تعهد و وفاداری به آرمانهای انقلابی و دینی، خود را وابسته سیاسی به گفتمان اصلاحطلبی میدانند. تجربه انتخابات دهم ریاست جمهوری نشان داد که اینان در فرصت مقتضی از انفکاک از جریان رسمی انقلاب اسلامی و پیوستن به جریان های معترض پرهیزی ندارند. با توجه به اینکه در وضعیت فعلی و در آستانه انتخابات این شیوه تفکر و سیاستورزی را حسن روحانی نمایندگی میکند، طبیعی است که رای این طبقه به سبد آرای او ریخته خواهد شد.
سلبریتیها، ورزشکاران و سینماگران
در سالهای اخیر رویآوری سلبریتیها، ورزشکاران و سینماگران به میدان سیاست شکل واقعبینانهتری به خود گرفته است. اگرچه برخی تحلیلگران با رویکری انتقادی به این مسئله نگاه میکنند و معتقدند که حضور این حلقه به نوعی سیاستزدایی از عرصه اجتماع است. این مسئله در انتخابات شورای شهر بیشتر نمود پیدا میکند و در انتخابات ریاستجمهوری محلی از اعراب نداشته است.
نوع کنشگری و فعالیت سلبریتیها، ورزشکاران و سینماگران در انتخابات این دوره ریاستجمهوری رنگ و بوی خاصی به خود گرفته است. حضور ستارگان سه حلقه مذکور در میتینگهای انتخاباتی روحانی جلوه بیشتری پیدا کرده است. با توجه به گستره نفوذ ستارگان این حلقهها در میان بخش گستردهای از جامعه، اعلام حمایت آنها از هر کاندیدایی میتواند رایهای زیادی را به سبد خود سرازیر کند. در سالهای اخیر نمایندگان این گروهها نشان دادهاند که انتخابهای آگاهانهای داشتهاند و همین امر موجب شده است که از طرف جناح رقیب آنها با چالشهایی نیز مواجه شوند.
تهییج آرای خاکستری به نفع روحانی
آنچه در فضای انتخابات پیشرو در عرصه عمومی موج ایجاد کرده، نگرانی از احتمال پیروزی اصولگرایان ـ با کشیده شدن انتخابات به دور دوم ـ است. امری که ممکن است که موجب شود بسیاری از کسانی که در شرایط فعلی بنای شرکت در انتخابات را ندارند، برای جلوگیری از موفقیت اصولگرایان، برخلاف تمایلشان در انتخابات شرکت کنند و بهطور طبیعی، انتخاب آنان روحانی خواهد بود. هواداران جریان اصولگرا هر کاندیدایی با هر شرایطی که باشد، در انتخابات شرکت میکنند؛ اما درباره بسیاری از اقشار و لایههای اجتماعی دیگر، بهویژه در میان دانشجویان و تحصیلکردهها، کارکنان دولت و شرکتهای بزرگ دولتی و بخش خصوصی متولدین دهههای ۶٠ و ٧٠، شهرنشینها و طبقات بالای متوسط، اقلیتها، حضور رئیسی در تمایل به شرکت در انتخابات، تاثیر زیادی دارد و این احتمال بالا گرفته است که در دقیقه ٩٠، تصمیم به شرکت گسترده در انتخابات بگیرند. هیچ نظرسنجی دقیق و هیچ حدس و گمانه واقعبینانهای از تعداد ایندست رایدهندگان یا آرای خاکستری وجود ندارد؛ اما این پدیده در دوم خرداد ٧۶ اتفاق افتاد و شرکت این اقشار در آن انتخابات، رقم باورنکردنی ٢٠ میلیون رای به نامزد جناح چپ را به بار آورد. مشابه این پدیده در انتخابات ٢۴ خرداد ٩٢ رخ داد و ١٩میلیون رای برای روحانی به بار آورد. آخرینبار هم شاهد وقوع آن در انتخابات مجلس دهم بودیم. شرکت آن اقشار باعث شد حتی یکی از نامزدهای سرشناس اصولگرایان در تهران و بسیاری دیگر از حوزههای انتخابیه نتوانند به مجلس بروند. نامزدی رئیسی اگرچه به طور نسبی جریان متشتت اصولگرا را یکپارچه کرده، اما مشکلات بنیادیتر آنان را نتوانسته حل کند.
پاشنه آشیل چینش لیست شوراها
ارائه لیست شورای شهر تهران با چالشها و انتقاداتی فراوانی همراه بوده است. از سوی دیگر ارائه لیست موازی در کنار لیست اصلی نیز به انتقادات افزوده است. اگرچه در این دوره از انتخابات شورای شهر، اصلاحطلبان با تایید صلاحیتهای گستردهای مواجه شدهاند، اما این موضوع موجب شده که انتخاب بین تکثر کاندیداها با مشکل مواجه شود. در حالی که انتظار میرفت اصلاحطلبان با این تایید صلاحیتها، سازوکار همگرایی و رسیدن به یک لیست واحد را به آسانی انجام دهند، اما ارائه چند لیست عملا سازوکار ائتلاف را با مشکل مواجه کرده است. حضور افراد ناشناس در لیست اصلی اصلاحطلبان مشکل مهم دیگری است که مهمترین عامل را نیز در تشکیل لیست موازی ایجاد کرده است. مجموعه این عوامل میتواند ـ حتی اگر مشارکت در حد بالایی هم باشد ـ به سردرگمی حامیان اصلاحطلبان بینجامد. تنها در یک صورت میتوان انتظار مشارکت بالا و تایید این لیست را داشت که هم دلایل متقن برای حضور و عدم حضور برخی افراد ارائه دهند و هم نشانه از متفاوت بودن آنها با شورای شهر قبلی وجود داشته باشد.
مشکل دیگری که در سطح کلان میتوان به آن نگاه کرد، حزبی شدن فضای انتخابات شورا از سوی اصلاحطلبان است. با توجه به اینکه در شهرستانها فضای انتخابات شورای شهر ـ به دلایل قومیتی ـ ظرفیت پذیرش سازوکار انتخاباتی حزبی را ندارد، این امر میتواند به عنوان پاشنه آشیل این جریان در انتخابات پیشرو منتهی شود و مشارکت عمومی را با مشکل شناخت از نامزدها مواجه سازد.
Friday, 22 November , 2024