روزنامه شرق:مگر سلبریتی های پشیمان از رای به روحانی چقدر در رای آوردن او تاثیر داشته اند؟ سیاست انتخابات – روزنامه شرق نوشت:اگرچه راهاندازی کمپینی با عنوان «پشیمانیم» از سال گذشته و توسط اصولگرایان مخالف روحانی کلید خورد، اما اکنون اظهارنظرهای چند سلبریتی که از رأی به روحانی ابراز پشیمانی کردهاند، دستمایه برجستهسازی رسانهای از سوی […]
روزنامه شرق:مگر سلبریتی های پشیمان از رای به روحانی چقدر در رای آوردن او تاثیر داشته اند؟
سیاست انتخابات – روزنامه شرق نوشت:اگرچه راهاندازی کمپینی با عنوان «پشیمانیم» از سال گذشته و توسط اصولگرایان مخالف روحانی کلید خورد، اما اکنون اظهارنظرهای چند سلبریتی که از رأی به روحانی ابراز پشیمانی کردهاند، دستمایه برجستهسازی رسانهای از سوی همین اصولگرایان شده است.
زماني قاطبه همين اصولگرايان هم از رأيدادن به احمدينژاد ابراز
پشيماني كردند. اگرچه ميان پشيماني سلبريتيها از رأي به روحاني تا پشيماني
اصولگرايان از رأي به احمدينژاد از زمين تا آسمان فاصله است. اصولگرايان
اهل سياست و صاحب قدرت بودند كه عامل برآمدن احمدينژاد شدند و بعدها بدون
پذيرش مسئوليت صرفا گفتند پشيمانيم؛ اما سلبريتيها فقط به روحاني رأي
دادند و در نهايت حمايت مختصري هم در فضاي مجازي كردند و حالا هم حق دارند
پشيمانيشان را علني كنند. حمید فرخنژاد، رضا رشیدپور، سیروان خسروی، محسن
افشانی، مهدی فخیمزاده، نوید محمدزاده، مهدی پاکدل و علی کریمی از جمله
آنها هستند.
ميگويند وقتي عرصه سياست از اهلش خالي شود، وقتي احزاب به
حاشيه رانده شوند، شهر شلوغ ميشود و جا براي عرض اندام برخي باز ميشود.
سؤالي كه سلبريتيهاي سياستناشناس در يك فضاي هيجاني به آن پاسخ نميدهند
يا نميتوانند بدهند يا اصلا به مخيلهشان هم خطور نميكند اين است كه اگر
به انتخابات سال ٩٦ بازگرديم آيا گزينه بهتري بهجز روحاني اصلا وجود داشت
كه به او رأي بدهيم که حالا از رأيندادن به او پشيمان شويم؟
اين پشيماني
زماني ميتواند درخور تأمل باشد كه در برابرش يك آلترناتيو هم موجود باشد.
با توجه به وضعيت گزينههاي روي ميز انتخابات سال گذشته، احتمالا بيش از دو
آلترناتيو براي پشيمانان رأي به روحاني متصور نبود. خوب است سلبريتيها
بعد از ابراز پشيماني بگويند كه آلترناتيو آنها چه بوده؟ ابراهيم رئيسي يا
تحريم؟ هر دو اين گزينهها در نهايت باز به رئيسي ميرسيد. آيا خاستگاه،
گفتمان، حاميان و برنامههاي رئیسی آن چيزي بود يا هست كه سلبريتيها
ميخواستند يا ميخواهند؟
در تحليلي در پاسخ به كمپين «پشيمانيم» آمده بود:
«اگر ما ٦٠ سال دیگر هم بین روحانی و رئیسی قرار بگیریم، معلوم است که
باید از روحانی حمایت کنیم. ما در زمینی بازی کردیم که جریان رقیب داور،
استادیوم، توپ، لباس، کفش و تماشاگران را برای ما طراحی کرده بود. نهتنها
از رأیدادن به روحانی پشیمان نیستیم، بلکه اتفاقا یکی از عاقلانهترین و
سنجیدهترین رفتارهای سیاسیمان بود.
البته انتقاد از روحانی هم به معنای
بازگشت به رئیسی نیست. وقتی نیروهای اجتماعی حامی روحانی از او گلهمند
هستند، تکلیف رئیسی و احمدینژاد روشن است. متأسفانه آنقدر چوب لای چرخ
دولت و سیاستهای آن گذاشتهاند و در جریان برجام آنقدر سنگاندازی
کردهاند که متوجه این حقیقت نبودند که «عبور از روحانی» به معنای رأی به
اصولگرایان نیست، بلکه میتواند به یک تهدید تبدیل شود، چون این موضوع به
معنای ناامیدی از این است که هیچ مسیر اصلاحی از طریق فرایندهای انتخاباتی
در جمهوری اسلامی به نتیجه نمیرسد.
برخي معتقدند اينكه سلبريتيها خود را با نخبگان
سیاسی در یک کفه ترازو گذاشته و گمان میکنند نقش بیبدیلی در رأیآوری حسن
روحانی ایفا کردهاند. اشتباهي مهلك است. محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی
اصلاحطلب، گفته بود: «بدون شک برای اینکه یک کاندیدا در
انتخابات مجلس یا ریاستجمهوری مورد قبول اکثریت جامعه قرار بگیرد، باید
بستری وجود داشته باشد؛ این بستر در جامعه فعلی و در دو دهه گذشته جریان
اصلاحات بوده است. طبیعتا نیروهای فعال جامعه نیز در ایجاد این بستر نقش
داشتهاند و سلبریتیها نیز یکی از همین نیروهای فعال هستند. این گروه در
دوران انتخابات تلاشهایی کردهاند و حرفهایشان نیز در حد خودشان مؤثر
بوده است، اما اینطور نیست که سلبریتیها قادر باشند جهت جامعه را تعیین
کنند».
او همچنين اضافه كرده بود: «این موج اخیر را یک موج پشیمانی به معنای
واقعی نمیدانم و معتقد هستم که اگر شرایط تکرار شود، قطعا این سلبریتیها
سراغ رقبای آقای روحانی نمیروند».
او در پاسخ به این سؤال که چرا
پشیمانها از خود نمیپرسند در صورت ریاستجمهوری هریک از رقبای انتخاباتی
روحانی اکنون وضع چطور بود؟ گفته بود: «ما باید توقعات خود را از بخشهای
مختلف جامعه تنظیم کنیم. نباید از این گروه توقع یک تحلیلگر سیاسی داشته
باشیم. خودشان نیز چنین ادعایی ندارند. آنها حساس هستند چون ذات هنرمند
حساس است و این حساسیت را بروز میدهد. باید آنان را درک کرد و دانست که یک
جریان فرهنگی، هنری، ورزشی و… جریانی نیست که از آن توقع بررسی و یک
تحلیل سیاسی داشته باشیم. نباید در حد یک کنشگر سیاسی از آنها توقع داشت و
خودشان نیز چنین ادعایی ندارند. بنابراین تصورم این است که گلایههایشان را
باید شنید و اینکه گلایهها ابراز میشود بهخودیخود یک نقطه مثبت است».
45302
Friday, 22 November , 2024