هفته پیش رئیسجمهوری ایران اعلام کرد این کشور دو تعهد خود در پیمان هستهای سال ۲۰۱۵ را اجرا نخواهد کرد. البته او تاکید کرد جمهوری اسلامی ایران به تلاشهای دیپلماتیک خود ادامه خواهد داد. اما با زبان و منطقی جدید. برخی کارشناسان معتقدند در آینده درگیریهایی بین ایران و آمریکا رخ خواهد داد. اما این درگیریها به مذاکره و نه جنگ تمام عیار منجر خواهد شد. البته هنوز برای اظهار نظر درباره آنچه در آینده بین ایران و آمریکا و در منطقه خاورمیانه رخ میدهد بسیار زود است. ترامپ، بولتون و پمپئو در هفتههای اخیر اظهار نظرهای مختلفی درباره هدف آمریکا از اقدامات اخیر ارائه کردهاند و در آینده نیز دیدگاههای آنها تغییر میکند. یکی از احتمالهای مطرح شده این است که ایران با استفاده از نیروهای طرفدار خود در عراق و سوریه اقداماتی علیه نظامیان آمریکایی انجام خواهد داد و آنچه سبب خشم ترامپ و اطرافیان او شده، دقیقا همین نفوذ ایران در برخی کشورهای عرب منطقه خاورمیانه است.
آمریکا در عراق و سوریه سربازانی دارد و در یک جنگ نامتقارن، سربازان آمریکایی ممکن است هدف شبه نظامیان مورد حمایت ایران قرار گیرند البته مهم ترین پرسش این است که آیا اقدامات ترامپ برای اعمال فشار اقتصادی علیه ایران سبب عقب نشینی این کشور خواهد شد یا نیروهای تندرو در ایران را تقویت خواهد کرد طوری که بر شدت تنشها بین دو کشور افزوده شود؟ محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران گفته است: «درگیری نظامی رخ نخواهد داد، اما دولت ترامپ در حال فراهم کردن زمینهها برای روی دادن برخی اتفاقات است.» در حال حاضر دولت ایران تلاش میکند فشارهای آمریکا را بی حاصل و کم تاثیر جلوه دهد. اما واقعیت این است که این اقدامات اثرات بزرگی بر اقتصاد ایران داشته و بنا به پیش بینی صندوق بینالمللی پول، تولید ناخالص داخلی ایران امسال ۶درصد کاهش خواهد یافت. ترامپ از حمایت بینالمللی برای اقدامات خود علیه ایران بیبهره است. اروپا، روسیه و چین همچنان از پیمان هستهای حمایت میکنند و به احتمال زیاد فشار اقتصادی به تنهایی نمیتواند نگرانیهای اصلی آمریکا را درباره تهدید ایران رفع کند.
نفوذ ایران در منطقه و برنامه موشکی ایران دو موضوع اصلی هستند که ترامپ ادعا میکند امنیت ملی آمریکا را مورد تهدید قرار داده است. برخی دیپلماتهای اروپایی نیز معتقدند ایران تحت فشار اقتصادی از اثرگذاری در منطقه و برنامه موشکی خود دست بر نخواهد داشت. از سوی دیگر این باور وجود دارد که فشارهای اقتصادی باید با اقدامات دیپلماتیک همراه باشد تا به نتیجه مورد نظر برسد. از دید برخی کارشناسان، آمریکا باید همزمان با اعمال فشار اقتصادی روزنه سیاسی، برای رفع این فشارها ارائه کند. اما آیا اقدامات آمریکا این کشور را به هدف خود نزدیک میکند؟ یکی از کارشناسان ارشد موسسه بینالمللی تحقیقات استراتژیک میگوید: «واقعیت این است که در استراتژی کنونی آمریکا هیچ سناریوی واقعبینانه در آینده وجود ندارد که در آن ایران از نفوذ خود در منطقه بکاهد. استراتژی اعمال حداکثر فشار بر ایران بدون تردید لطماتی به این کشور وارد خواهد کرد. اما تغییری در رفتار تهران ایجاد نخواهد شد.
شبکه همپیمانهای ایران در منطقه، بخش اصلی در سیستم امنیتی ایران است که به ایران اجازه میدهد قدرت نرم در منطقه اعمال کند.» از زمان انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹، ایالات متحده و برخی کشورهای عرب همپیمانان آمریکا همواره از سیاستهای منطقهای ایران انتقاد کردهاند. اما از دید ایران، حمایت آمریکا و اعراب از صدام حسین در جنگ عراق علیه ایران الگویی است که در قبال ایران ادامه پیدا کرده است. ایران تجارب تلخ دوران جنگ را دلیلی برای ضرورت در اختیار داشتن موشک میداند. در واقع در داخل ایران امنیت ملی موضوعی است که تمامی جناحهای سیاسی بر سر آن اتفاق نظر دارند. یکی از مؤلفههای امنیت ملی در اختیار داشتن نفوذ در منطقه از طریق نیروهای طرفدار تهران است.
سیاست رسمی ایران در قبال سوریه این است که تهران در حال حمایت از دولت قانونی این کشور و مبارزه با تروریستها است. البته تحلیلگران معتقدند نفوذ در سوریه به ایران اجازه میدهد به دریای مدیترانه دسترسی کامل داشته باشد و این یکی از اهداف بزرگ ایران است. درباره عراق این باور وجود دارد که ایران نگران تهدید داعش در مرزهای خود است. همچنین ایران برای رونق اقتصاد خود به داشتن پیوندهای عمیق با عراق نیازمند است. ارزش مبادلات تجاری دو کشور در سال ۱۲ میلیارد دلار تخمین زده شده است. این در حالی است که آمریکا به شدت نگران نفوذ و اثرگذاری ایران و شبهنظامیان شیعه در عراق است. در سالهای اخیر مبارزه ایران با داعش بر نفوذ این کشور در منطقه افزوده و سبب شده تهران در کشورهای عراق و سوریه، هواداران زیادی پیدا کند و بسیاری از نیروهای شبه نظامی در این دو کشور از سوی ایران مسلح شده و آموزش دیدهاند. شاخه سیاسی نیروهای هواداران ایران در عراق در ساختار قدرت در این کشور حضور دارند و به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران این نیروها را شبیه حزبالله لبنان میدانند. در یمن، اقدامات ائتلاف عربستان و امارات علیه حوثیها زمینه ساز نفوذ ایران در این کشور شده است. به این ترتیب از دید تهران، اقدامات انجام شده در کشورهایی نظیر عراق و سوریه در جهت حفظ امنیت ملی این کشور بوده است.
البته این دیدگاه سبب نشده دولت آمریکا تغییری در مواضع خود علیه ایران به وجود آورد. برعکس، تیم سیاست خارجی دولت آمریکا بارها بر تهدیدی که از سوی ایران متوجه منافع ایالات متحده است تاکید کردهاند و تلاش میکنند به روشهای مختلف به ویژه اعمال فشار اقتصادی از این تهدید بکاهند. فشارهای اقتصادی سبب شده برخی فعالان سیاسی در ایران به مذاکره با آمریکا بهعنوان یک راه برای رفع مشکلات کنونی فکر کنند. البته اکثر مردم ایران معتقدند مذاکره بین کشورشان و آمریکا بر سر موضوع امنیت ملی ایران مادام که ترامپ در کاخ سفید مستقر است بی نتیجه و دشوار خواهد بود.
بدون تردید بین نیروهای سیاسی در ایران بر سر جهت سیاست خارجی اختلاف نظر وجود دارد. به این معنا که اصلاحطلبان خواهان در اولویت قرار گرفتن مسائل داخلی هستند در حالی که نیروهای تندرو مسائل منطقهای را دارای اولویت بالاتر میدانند. اما هر دو گروه معتقدند تصور دولت آمریکا مبنی بر اینکه فشارها به امتیاز دهی و تسلیم حکومت ایران منجر میشود، اشتباه است. در واقع اقدامات آمریکا علیه ایران سبب تقویت نیروهای تندرو در ایران میشود و نتیجه این است که مخالفان سرسخت ایران در حکومت آمریکا و تندروها در ایران، جهت تحولات در آینده را تعیین میکنند. در این شرایط بعید است دو طرف بتوانند به شکل سازنده راهی برای حل مسائل کنونی پیدا کنند و احتمال شدت پیدا کردن تنشها زیاد است.
Friday, 22 November , 2024