به گزارش سرویس سیاسی ندای گیلان،چندی پیش مجلس شورای اسلامی قانون منع بکارگیری بازنشستگان به تصویب رساند که از همان روز تصویب این قانون باب بحث های جدید را باز و حتی تسویه حساب های سیاسی گروه ها و افراد با یکدیگر بر سر بازنشسته بودن مدیران کلید زد.هر روز برخی از رسانه ها لیستی را از مدیران بازنشسته جریان رقیب منتشر کرده و خبر از خداحافظی آنها می دهند.
این طرح که با ۱۹۴ رای موافق از ۲۴۰ نماینده به تصویب رسید، تنها اجازه بکارگیری بازنشستگان شامل روسای سه قوه، معاون اول رییس جمهور، نواب رییس مجلس شورای اسلامی، اعضای شورای نگهبان، وزرا، نمایندگان و معاونان رییس جمهور را میدهد. همچنین دارندگان اجازات خاصه مقام معظم رهبری، جانبازان بالای ۵۰ درصد، آزادگان بالای سه سال اسارت و فرزندان شهدا از شمول این قانون مستثنی هستند.
اما عدم جامعیت قانون موجب شده بحث هایی در جامعه در خصوص منع بکارگیری افراد در پست ها و موقعیت هایی شود که می تواند خسارت جبران ناپذیری را برای کشور رقم بزند. در روزهای گذشته بحث بازنشسته کردن شهرداران،استانداران و از همه بدتر اساتید باتجربه دانشگاه مطرح می شود.
هرچند که کشور ما درگیر مدیریت افراد سالخورده و بعضا دارای علم ناکافی در خصوص مسائل روز در سطوح گسترده است و نیاز به جوانگرایی و میدان دادن به جوانان بیش از پیش احساس می شود؛اما نمی توان انتظار داشت جوان گرایی به ناگهان در سطوح بالای مدیریت کشور اتفاق بیفتد و یک شکاف اجتماعی بزرگ در سیستم اداره کشور ایجاد شود.
نمی توان انتظار داشت افراد کم تجربه هرچند متخصص و جوان به یکباره به سمت هایی همچون وزارت یا استانداری منصوب شوند،زیرا اولا تجربه لازم برای مدیریت چنین پست های خطیر و حساسی را نداشته و ثانیا عدم شایسته سالاری برای انتخاب مدیران و سهمیه ای کردن پست ها می تواند حفره ای را برای بکارگیری آقازاده ها و ژن های خوب به بهانه جوانگرایی در سطوح مدیریتی کشور ایجاد کند که جبران ناپذیر خواهد بود.
از سوی دیگر مطرح کردن بحث هایی در خصوص عدم بکارگیری اساتید باتجربه دانشگاه به دلیل بازنشستگی باورناپذیر است. نمی توان انتظار داشت وقتی کشور و دولت سال ها وقت و بودجه را صرف تربیت اساتید مجرب کرده است به یکباره دانشگاه ها را از داشتن معدود اساتید متخصص محروم کند و سیستم آموزش عالی کشور را با چالش جدی مواجه شود. در همه کشورهای توسعه یافته و پیشرو در علم تلاش می شود از ظرفیت اساتید مجرب که سال ها از علم خود را صرف پژوهش و علم اندوزی کرده اند برای تربیت دانشجویان جوان استفاده شود.
بکارگیری جوانان بی تجربه در سطوح بالای مدیریتی نه تنها به نفع قشر جوان جامعه تمام نخواهد شد بلکه مختل شدن سیستم اداری کشور این مسئله را در ذهن همه متبادر می سازد که نباید به جوانان اعتماد کرد.
از سوی دیگر دور کردن همه افراد باتجربه که در سطوح مختلف آبدیده شده اند در شرایطی که کشور با بحران های جدی روبه رو است لطمه شدیدی به سیستم مدیریتی کشور خواهد زد .به عنوان مثال آیا می توان انتظار داشت یک جوان با تجربه کم در سطح محمد جواد ظریف بتواند از حقوق ایران در مجامع بینالمللی دفاع کند؟ شخصی که سال ها از عمر خود را در پست های مختلف و مرتبط با سیاست خارجی سپری کرده تا آنجایی که رئیس جمهور آمریکا در مورد وی می گوید “از همان ابتدا که ظریف را در تلویزیون دیدم گفتم که او آمریکا را در مذاکرات شکست می دهد”.
از جهت دیگر با دور کردن ناگهانی یک قشر که جمعیت قابل توجهی از جامعه را تشکیل می دهند از گود، امید به زندگی در کشور به شدت کاهش پیدا خواهد کرد و با بحران های اجتماعی و بهداشتی جبران ناپذیری روبرو خواهیم شد.
به نظر می رسد نمایندگان مجلس به جای مطرح کردن بحث های هیجانی و بدون کارشناسی در جامعه باید بکوشند بکارگیری همراه با شایسته سالاری جوانان در سطوح مدیریتی میانی به اجبار برای دستگاه ها تبدیل شود تا بتوان در آینده انتظار داشت مدیرانی جوان اما با تجربه برای سطوح عالی مدیریتی در کشور داشته باشیم.نباید فراموش کنیم در تمام کشورهای پیشرفته ای که به ابرقدت های اقتصادی دنیا بدل شده اند اصل شایسته سالاری مهم ترین فاکتور برای انتخاب مدیران و مسئولان است و سهمیه ای برای قشر خاص در این کشورها مطرح نیست.اگر شایسته سالاری در کشور به مطالبه عمومی بدل شود قطعا بیش از پیش شاهد مدیریت جوانان و بانوان در پست های مختلف خواهیم بود.
اما نکته مهم دیگر این است که کشور خیلی بیش تر از وزیران و استانداران جوان به نمایندگان جوان و متخصص در مجلس نیاز دارد. نمایندگانی از سواد کافی برای قانون گذاری در کشور برخوردار باشند و با کندی و رانت مانع پیشرفت کشور نشوند و یا حداقل ساده ترین کلمات را به درستی تلفظ کنند!
جالب اینکه برخی از نمایندگان با بکارگیری چند جوان متخصص در پایین ترین سطح مدیریتی ممکن به عنوان بخشدار شدیدا مخالفت می کنند اما معتقدند مدیران سطح بالای دولت و شهردارانی که از طیف سیاسی آنها نیستند باید صندلی ها مدیریتی خود را ترک کنند.با اتفاقی که در زوهای گذشته بر سر استیضاح وزیر کار شاهد بودیم مشخص است بخشی از مجلس به دنبال تسویه حساب سیاسی و شوی تبلیغاتی برای بکارگیری ژن های خوب در سمت های مدیریتی کشور هستند.
مطالبه امروز نسل سوم انقلاب جوانگرایی درسطح شهرستان ها ، استانها و مدیران میانی است و به وضوح مشخص است از دیگ جوانگرایی در سطوح عالی مدیریت کشور آبی برای جوانان متخصص و متعهد گرم نمی شود و این موضوع به بهانه ای برای بکارگیری آقازاده ها در مدیریت کلان کشور بدل خواهد شد.
یکبار برای همیشه باید نگاه و مطالبه سهمیه ای کنار بگذاریم و شایسته سالاری را حتی اگر به ضرر ما تمام شود بپذیریم در غیر اینصورت نباید امیدی به حذف فساد و رانت در کشور داشته باشیم.
*سردبیر ندای گیلان
Friday, 22 November , 2024