ذوالفقار دانشی: بیش از یک هفته از صدور بیانیه سوئیس (لوزان) میگذرد و در طول این مدت کوتاه، حرفوحدیثهای زیادی در مورد راهحلهای پیش روی ایران و 1+5 مطرح شده است. وزیر محترم امور خارجه، رییس محترم سازمان انرژی اتمی و دیگر اعضای گروه مذاکرهکننده نیز در رسانههای مختلف و بخصوص صداوسیما به توضیح کلیات […]
ذوالفقار دانشی: بیش از یک هفته از صدور بیانیه سوئیس (لوزان) میگذرد و در طول این مدت کوتاه، حرفوحدیثهای زیادی در مورد راهحلهای پیش روی ایران و 1+5 مطرح شده است. وزیر محترم امور خارجه، رییس محترم سازمان انرژی اتمی و دیگر اعضای گروه مذاکرهکننده نیز در رسانههای مختلف و بخصوص صداوسیما به توضیح کلیات و برخی جزئیات این راهحلها پرداختهاند و مثل هر اتفاق سیاسی دیگر، طرفداران و مخالفان این راهحلها در همهجا به بحث در مورد راهحلهای پیشنهادی مشغولاند. اغلب این صحبتها حول وجوه سیاسی، اقتصادی و امنیتی بیانیه ادامه دارد، اما در اینجا میخواهم در مورد برخی موارد فنی صنعت هستهای کشور و آنچه در راهحلهای پیشنهادی مطرحشده صحبت کنم، چراکه از مجموع صحبتها و تحلیلها چنین برداشت کردهام که تصورات درستی از برخی مفاهیم پایه وجود ندارد.
1- صنعت هستهای با صنعت خودروسازی فرق دارد.
خیلیها فکر میکنند صنعت هستهای در کلیات شبیه به صنعت خودروسازی کشور است. برای مثال کارخانه خودروسازی سایپا را در نظر بگیرید که محصولی مثل پراید را با هر کیفیت، به هر میزان دلخواه و با هر قیمت تولید میکند؛ چون همیشه صف مشتری در جلوی نمایشگاههای خودرو برقرار است، میتواند تمام این محصولات را در چشم برهم زدنی به فروش برساند؛ میتواند بیهیچ نگرانی محصولات خود را با تأخیر عرضه کند، محصولات اضافی (؟) خود را در محوطههای وسیع و زیر باد و باران و آفتاب نگهداری کند، مقررات ایمنی و زیستمحیطی و … را به دلخواه رعایت کند و دیگر ویژگیهای منحصربهفردی که احتمالاً جز در ایرانخودرو و سایپا در هیچ شرکت خودروساز دیگر نشانی از آنها نمیبینید.
هیچیک از این نوع اشتباهات و بیتوجهیها نمیتواند و نباید در صنعت هستهای وجود داشته باشد. شاید همه ما عادت کرده باشیم که مثلا یکی از دربهای خودرو درست بسته نشود، اما کمترین اشتباه در عملکرد رآکتورهای هستهای میتواند به پیامدهای فاجعهباری ختم شود. صنعت هستهای از قوانین امنیتی و حفاظتی سختگیرانهای بهره میبرد و کسب اطمینان در مورد موفقیت هر تغییری نیازمند آزمایشهای متعدد و زمانبر است. بسیاری از فعالیتهایی که امروز در بخشهای مختلف صنعت هستهای کشور انجام شده، مرهون سالها تحقیقات آزمایشگاهی است. ایدهها همیشه در آزمایشگاه بررسی میشوند و پس از ساخت نمونهها و آزمایشهای متعدد روی آن و کسب اطمینان از انجامپذیر بودن و موفقیت آن، به بخش صنعت راه پیدا میکنند. دریافت تأییدیهها و استانداردهای جهانی فناوری هستهای هم پروسهای دقیق و زمانبر است. اینطور نیست که امروز تصمیم بگیریم غنیسازی کنیم یا نیروگاه بسازیم و فردا گواهینامه ایزو نه هزار و چند برایمان صادر شود.
2- بر باد رفتن دستاوردهای هستهای با محدودیت غنیسازی؟
برخی میگویند چون ما غنیسازی 20 درصد هم داشتهایم و قرار است غنیسازی به زیر 4 درصد محدود شود، همه دستاوردهای هستهای بر باد رفته است!
این ادعا حداقل به دو دلیل درست نیست. نخست اینکه دانش هستهای ما بومی است و دانشمندان ما از صفر تا صد آن را خودشان تولید کردهاند. مگر کسی میتواند شما را مجبور کند جدول ضربی را که در دبستان فراگرفتهاید، از یاد ببرید؛ یا کاری کند مهندس و پزشکی که از دانشگاه فارغالتحصیل شده سواد تخصصی خود را فراموش کند؟
دوم، توجه به این نکته است که وقتی تقاضایی برای کالایی وجود ندارد، دلیلی ندارد آن کالا را تولید کنیم؛ بخصوص وقتی آن کالا خطرناک و نگهداری از آن پردردسر است.
تأسیسات تولید سوخت هستهای کشور (از استخراج سنگ معدن اورانیوم گرفته تا تولید میلههای سوخت) قرار است برای رآکتور تحقیقاتی تهران، نیروگاه بوشهر و رآکتور آبسنگین اراک (و نیروگاههای احتمالی بعدی) سوخت تولید کند. سوخت این نیروگاهها مشخص است. رآکتور تحقیقاتی تهران به سوخت با غنای 20 درصد نیاز دارد (نسبت اورانیوم 235 به کل اورانیوم 20 درصد است). نیروگاه بوشهر و نیروگاه اراک نیز قرار است با سوخت استاندارد 3.67 درصد کار کنند. بهجز اینها مصرف دیگری نداریم که بخواهیم مثلاً اورانیوم 60 درصد غنیشده تولید کنیم. در حال حاضر سوخت کافی برای چند سال فعالیت رآکتور تحقیقاتی تهران موجود است و پس از پایان آن نیز انشاءا… مشکلی برای تهیه آن وجود نخواهد داشت. وقتی برای سوخت خالصتر مصرفی نداریم، برای چه آن را تولید کنیم؟ توانستن که دلیل بر انجام هر کاری نیست.
3- حفظ فناوری آبسنگین
آبسنگین (با نام شیمیایی اکسید دوتریوم) از آب معمولی سنگینتر است (هر مول آب معمولی 18 گرم و هر مول آبسنگین اندکی بیش از 20 گرم وزن دارد) و به خاطر همین سنگینی برخی خواص فیزیکی و شیمیایی آن با آب معمولی فرق میکند، مثلاً پیوند هیدروژنی آن قویتر است و ازاینرو مقادیر زیاد آبسنگین برای موجودات زنده سمی است. آبسنگین در فیزیک هستهای مادهای ارزشمند به شمار میآید، چراکه هیدروژنهای آن بهجای هیدروژن معمولی از دوتریوم (هیدروژن2) تشکیل شده یعنی در هسته آن یک ذره پروتون و یک ذره نوترون وجود دارد. آبسنگین مهمترین منبع استخراج دوتریوم (و به دنبال آن تریتیوم یا هیدروژن3) روی زمین به شمار میآید و اگر (در آینده نهچندان دور) بشر به فناوری صنعتی نیروگاه همجوشی هستهای دست یابد، سوخت آن از آبسنگین تأمین خواهد شد.
4- تغییر طراحی رآکتور اراک در عین حفظ ویژگی آبسنگین
رآکتور اراک تا پیش از بازطراحی از نوع آبسنگین با سوخت اورانیوم طبیعی بود. این نوع رآکتور به سوخت غنیشده نیاز ندارد و با همان اورانیوم طبیعی که بیشترش اورانیوم 238 است (که شکافتپذیر نیست) کار میکند. درنتیجه واکنشهای هستهای داخل این رآکتور، بخشی از اورانیوم 238 به پلوتونیوم 239 تبدیل میشود. پلوتونیوم 239 هم مانند اورانیوم 235، مادهای شکافتپذیر است و قلب اغلب تسلیحات اتمی را تشکیل میدهد. به خاطر سهولت و حجم بالاتر تولید ماده شکافتپذیر خام در رآکتور آبسنگین، بیشتر تسلیحات اتمی بر پایه هسته پلوتونیومی توسعه یافتهاند. پلوتونیوم مادهای بهشدت سمی و خطرناک است و جز در تسلیحات هستهای، تولید سوخت هستهای از نوع MOX (مخلوط اکسید) و استفاده بهعنوان منبع انرژی در فضاپیماهای روباتیک کاربرد دیگری ندارد.
آنچه در بازطراحی رآکتور اراک اتفاق افتاده، تغییر سوخت از اورانیوم طبیعی به اورانیوم غنیشده، افزایش راندمان رآکتور (تولید انرژی بیشتر از همان سوخت)، افزایش 10 برابری شار نوترون و کاهش تولید پلوتونیوم به حداقل است. ازآنجاکه کشور ما برنامهای برای مطالعه یا ساخت سلاح هستهای ندارد و این کار را حرام شرعی میداند، نیازی به پلوتونیوم ندارد. عدم فرآوری میلههای سوخت این نیروگاه نیز با این هدف انجام میشود؛ اما دو دستاورد دیگر، یعنی افزایش راندمان رآکتور و افزایش 10 برابری شار نوترون به معنی تولید انرژی بیشتر و افزایش چند برابری سرعت تحقیقات در این رآکتور خواهد بود.
5-همکاریهای بینالمللی
علم امروز بر اساس همکاریهای بینالمللی به پیش میرود و پروژههای بزرگ با حضور دانشمندان کشورهای مختلف به سرانجام میرسند. هیچ کشوری نمیتواند در هیچ زمینهای فقط با اتکا به سرمایه داخلی خود به پیشرفت مناسب و جدی دست یابد. از این منظر، مشارکت کشورهای هستهای 1+5 در برنامههای هستهای صلحآمیز ایران (چه در مرکز بینالمللی تحقیقات فیزیک هستهای فردو و چه دیگر همکاریها) را باید به فال نیک گرفت.
6- نقش دانشمندان هستهای
نقش مهم دانشمندان هستهای و گروه کارشناسی سازمان انرژی اتمی و در رأس آنها شخص دکتر صالحی را در دستیابی به مجموعه راهحلها نباید فراموش کرد. اعداد و ارقامی که سیاستمداران و دیپلماتها بر سر آن چانه میزنند حاصل تلاش این دانشمندان است. آنها هستند که با اشراف به برنامههای داخلی و ضربوتقسیم کردن اعداد درنهایت به مدل مناسبی دست پیدا میکنند که هم کمترین تأثیر را بر برنامه داخلی داشته باشد و هم نگرانیهای طرف مقابل را برطرف کند. اگر به سخنان اعضای گروه مذاکرهکننده کشورمان که طی هفته گذشته مطرح شد دقت کنید، نشانههایی از این رویکرد را پیدا میکنید.
7- در مورد مسائل دیگر مانند باقی ماندن تحقیق و توسعه و همچنین مرکز تحقیقات فیزیک هستهای فردو با مشارکت بینالمللی نیز میتوانید به مشروح سخنان رییس سازمان انرژی اتمی در گفتگوی خبری شبکه 2 و همچنین سخنان وزیر امور خارجه در برنامه نگاه یک مراجعه کنید.
و اما سخن آخر
برخی افراد بهگونهای در مورد بیانیه سوئیس حرف میزنند که آدم شک میکند نکند برنامه هستهای ایران با هدف دیگری در جریان بوده و الان از دستیابی به آن اهداف بازمانده است. از دوره دولت هشتم که قضیه هستهای شروع شد، ایران همیشه اعلام کرده برنامههای هستهای این کشور صلحآمیز است و بالاترین تضمین برای آنهم فتوای رهبر معظم انقلاب بر حرمت پیگیری و ساخت سلاحهای کشتارجمعی و هستهای است.
Friday, 22 November , 2024