‌‌‌‌‌ندای گیلان: در میان هیاهوی دزدیده شدن ناشیانه مجسمههای هنری و تکهتکه کردن اثر بهداد لاهوتی در 10 قدمی دفتر مجید ملانوروزی، حاشیههای انتقال موزههنرهای معاصر به بنیاد رودکی، ماجراهای حضور پسر یکی از مسئولان ارشاد در موزه هنرهای معاصر اهواز، شکایت و شکایتکشی اهالی موسیقی، رفتن علی رهبری و آمدن مخالفان او به ارکستر […]

‌‌‌‌‌ندای گیلان: در میان هیاهوی دزدیده شدن ناشیانه مجسمههای هنری و تکهتکه کردن اثر بهداد لاهوتی در 10 قدمی دفتر مجید ملانوروزی، حاشیههای انتقال موزههنرهای معاصر به بنیاد رودکی، ماجراهای حضور پسر یکی از مسئولان ارشاد در موزه هنرهای معاصر اهواز، شکایت و شکایتکشی اهالی موسیقی، رفتن علی رهبری و آمدن مخالفان او به ارکستر سمفونیک تهران، حاشیههای فوت مرحوم کیارستمی و شیوه بررسی فیلمها در شورای نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در نحوه ارائه مجوز اکران به فیلمها، تنها هنری که بنظر میرسید آرام و بیسر و صدا به مسیر خود ادامه میدهد تئاتر بود.شاید اگر بخواهیم حاشیههای رسانهای شده تئاتر در یکسال گذشته را بررسی کنیم، تئاتر زیر زمینی داستانهایی از بارش مهر و مرگ براساس نمایشنامهای به همین عنوان اثر عباس نعلبندیان بیشترین توجه ها را به خود جلب کرد و پس از آن شیوه برگزاری جشنواره تئاتر در رتبه بعدی حاشیههای این اداره کل قرار داشت. حاشیههای تئاتریها در مقایسه دیگر بخشهای وزارت ارشاد بسیار کمتر است و در ظاهر این امر نشاندهنده ثبات و آرامش این رشته هنری دارد اما بر اساس همان جمله که حقیقت گاهی با واقعیت متفاوت است، حقیقت ماجرا چیز دیگریست.در ماههای گذشته به دیدن تئاترهای زیادی رفتهام که بخش قابل توجهی از آنان با مشکلات محتوایی و ضعف فنی و ساختاری در نمایشنامه و یا در اجرا روبرو بوده اما آن چیزی که جدا از فرم باید مورد توجه ارشاد باشد موضوع محتواست. هفته گذشته به دیدن اجرایی در یکی از سالنهای خصوصی بالای شهر رفتم که حقیقتا در فرم و محتوا مرزهای تئاتر کشور را جابجا کرده بود و برای آن عزیزانی که در ارشاد به این نمایش مجوز اجرا داده بودند می بایست سر تعظیم فرود آورد که چگونه توانسته بودند این حد از بیحیایی، لوندی و ناهنجاری فرهنگی، اجتماعی و مذهبی در این اثر را نبینند.