محسن رفیقدوست در پاسخ به سوالات یک خبرنگار، تلاشهای او را برای واداشتن به موضعگیری علیه رئیس مجمع تشخیص مصلحت، ناکام گذاشت.
بخشهایی از مصاحبه خبرنگار خبرگزاری مهر را بامحسن رفیقدوست می خوانید:
چرا امام از عبارت جام زهر برای پذیرش قطعنامه استفاده کردند؟ شما در یک مصاحبه ای گفته بودید که علت بکار بردن این عبارت از سوی امام این بود که برای ایشان پذیرش قطعنامه سخت بود.
امام تا قبل از پذیرش قطعنامه شعار جنگ جنگ تا پیروزی و جنگ تا رفع فتنه را داده بود اما نقل است که هفته بعد از پذیرش قطعنامه در یک جلسه ای گفته بودند که من از اینکه قطعنامه را پذیرفتم راضی هستم. همان زمان هم در این خصوص حرف های زیادی مطرح بود که برخی مسئولین نظام به دیدار امام(ره) میروند و ایشان میگویند من قطعنامه را با رضایت پذیرفتم.
۱۳ روز قبل از پذیرش قطعنامه و بکار بردن عبارت «جام زهر» توسط امام(ره)، ایشان طی یک نامهای میفرمایند: «باید همه برای جنگی تمام عیار علیه آمریکا و اذنابش به سوی جبهه رو کنیم. امروز تردید به هرشکلی خیانت به اسلام و غفلت از مسائل جنگ خیانت به رسول الله است». حال امروز برخی مدعیاند امام(ره) بعد از ۲ ماه از پذیرش قطعنامه فرمود «جام زهر برای من شیرین شد!». حال چگونه میتوان این نقل منسب به امام(ره) را با سخنان مربوط به جام زهر جمع کرد؟
ببینید. شاید یکی دو ماه قبل از پذیرش قطعنامه، آقای هاشمی من را خواست و گفت: «یکی از دلایل ادامه جنگ خود تو هستی! چون این آقای رضایی{فرمانده وقت سپاه} یک طرح تهیه میکند و به تو میدهد و تو هم یک چیزی تهیه میکنی و نهایت آن این میشود که در جنگ صد قدم پیشروی میکنید و دوباره صد قدم به عقب مینشینید و دولت هم شعار جنگ میدهد ولی در جنگ نیست». سپس آقای هاشمی به من گفت تو برو بشین در وزارتخانه ات و به جنگ کاری نداشته باش. آقای هاشمی ستاد جنگ را به دولت واگذار میکند. بعد به فرمانده سپاه میگویند جنگ چه زمانی تمام میشود؟ میگوید زمانی که صدام سقوط کند. میگویند صدام چطور سقوط میکند؟ میگوید وقتی که ما بغداد را بگیریم و در صورتی میتوانیم بغداد را بگیریم که این تجهیزات را {اشاره به نامه فرمانده سپاه برای ادامه جنگ} به ما بدهید. این نقل درواقع گفتگویی بین رئیس ستاد جنگ و فرمانده سپاه است.
آن نامه را آقای رضایی به امام(ره) ننوشته بود، به رئیس ستاد جنگ نوشته بود. آن زمان آنها نامه را پیش امام میبرند و میگویند نمیتوانیم این نیازها را تامین کنیم. اینکه امام ۱۳ روز قبل از پذیرش قطعنامه آن سخنان را فرمودند ولی ۱۳ روز بعد از آن هم فرمودند آنهایی که شالوده دفاع از جنگ هستند میگویند قادر به ادامه جنگ نیستیم. خب امام عاقلترین فرد زمان خودش بود.
ببینید جای تعجب اینجاست که وقتی سخنان امام(ره) در قبل و بعد از پذیرش قطعنامه را کنار نقل منتسب به امام مبنی بر اینکه «جام زهر برای من شیرین شد» میگذاریم، دچار یک ابهام میشویم. چقدر به این نقل های منتسب به امام(ره) میشود اعتماد کرد؟
من احتیاجی به توجه به این نقل قولها نمیبینم. امام زمانی آتش بس را پذیرفت که در باطن خود امروز ما را میدید و جنگ جنگ تا رفع فتنه را تحقق یافته میانگاشت. یعنی اگر امروز ما از نظر نظامی خوداتکا هستیم صد در صد محصول آن ۶ سال جنگ بعد از خرمشهر است. در فتح خرمشهر امکانات ما تانک و توپ و وسایلی بود که از عراق گرفته بودیم و یک صنایع دفاعی داشتیم که به آن میگفتیم «قابلمه سازی» چراکه در آن زمان ما چیزی نداشتیم. در آن ۶ سال بعد از فتح خرمشهر و در عملیات کربلای ۵ با آنچه که خودمان در داخل کشور ساخته بودیم آتشی بر سر دشمن ریختیم که فرمانده تیپ ۶۵ عراق که اسیر شده بود میگفت هرگز آتش جهنم خدا به سوزندگی آتش شما نبود. امام درواقع دوربین بود و امروز را میدید که جمهوری اسلامی به نقطه ای رسیده است که میتوانیم روی پای خودمان بایستیم. خب امروز ما از نظر نظامی هیچ نگرانی نداریم که آمریکا بخواهد به ما حمله کند. ما نه عراق هستیم و نه افغانستان؛ ما ایرانیم!
یعنی شما معتقدید نباید به نقل قول های منتسب به امام توجه کنیم؟
بله. اصلا نیازی نیست. دنبال چه چیزی میگردیم؟ چه کسی را میخواهیم محاکمه کنیم؟ چه کسی را میخواهیم اعدام بکنیم؟ یک سیر تاریخی گذشت و یک اتفاقاتی افتاد و همه آن هم برای ملت ما خوب بود.
حاج آقا! سخنان امام(ره) برای تاریخ و برای امروز ما حجت است. اما بیان این نقل قول منتسب به امام که ایشان دو ماه بعد از قطعنامه میگویند جام زهر برای من شیرین شد این موضوع را به ذهن مخاطب متبادر میکند که امام متناقض حرف میزدند و ظرف بازه های زمانی کوتاهی حرف خودشان را پس میگرفتند.
خب هزارتا از این نقل قولها وجود دارد. این نقل قولها به نظر من خلط مبحث و دور شدن از یک واقعیت است و آن واقعیت این است که بعد از امام یک ابر مردی مثل امام پیدا شد و بسیار عالی انقلاب را تا امروز رهبری کرده است. چه احتیاجی داریم بریم این نقل قول ها را ببینیم و صحت و سقم آن را پیدا کنیم. الان مرجع ما نسبت به همه این مطالب رهبر معظم انقلاب هستند و باید ببینیم ایشان چه چیزی میگویند. مشکل امروز ما این نیست که ۲۵ سال پیش چیزی که منتشر نشده آیا درست بوده است یا نه. اصلا به چه درد امروزمان میخورد؟ من حرفم این است. امروز رهبری میفرمایند باید در مقابل آمریکا محکم ایستاد و این خط قرمزتان است و این حرف هایی که زده میشود برای شل کردن خط قرمزهاست.
خب خودتان هم به نکته مهمی اشاره کردید؛ این نقل قول های منتسب به امام(ره) برای شل کردن خط قرمز هاست، مانند نقل قول منتسب به امام مبنی بر حذف شعار مرگ بر آمریکا.
اصلا این نقل ها برای ما مهم نیست. هر وقت رهبر معظم انقلاب گفت مرگ بر آمریکا نگویید ما هم نمیگوییم. اگر امام هم فرموده بود نگویید ما نمیگفتیم. باید ببینیم امروز رهبری چه میگویند.
خب عده ای میخواهند با نقل قولهای منتسب به امام(ره) استفاده سیاسی خود را ببرند.
با سیطره و هیمنهای که حضرت آقا دارند، این نقل قول ها هیچ نمود خارجی ندارد. یعنی چیزی اتفاق نمیافتد.
منظورم از استفاده های سیاسی این است که به عنوان مثال امروز میگویند نقل قول فلانی از امام(ره) مبنی بر حذف شعار مرگ بر آمریکا به داد مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ رسید و نتیجه مثبت مذاکرات مدیون این نقل قول است.
خب امروز همانها دیدند که قاطبه ملت بعد از این حرف محکمتر گفتند؛ «مرگ بر آمریکا». بنده در زمان امام یک مصاحبه داشتم – آن زمان ریگان رئیس جمهور آمریکا بود- و گفتم: «ما بر خلاف یک عده ای که میگویند ما مسلمان تنوری نیستیم و هرچیزی که امام گفت را بزنیم به تنور، ما مسلمان تنوری هستیم و اگر امروز امام به من بگوید بلند شو برو واشنگتن دست ریگان را ببوس من میرم و میبوسم. حتما مصلحت این بوده است که امام گفته این را بکن».امروز هم میگویم هر زمانی که رهبری فرمود شعار مرگ بر آمریکا نگویید من هم نمیگویم. برخی حرف ها به هیچ دردی نمیخورد و به هیچ جا منتهی نمیشود. توده ملت واقعا یکی از خوبی هایش این است که امام آمد نسل ایرانی را با هوش کرد حتی نسلی که اصلا امام را ندیده است. باید بگویم امام درست میگفت و رهبری هم درست میگوید که باید با آمریکا جنگید.
نزدیک به دو هفته از سالگرد «سقوط فاو» در سال ۶۷ میگذرد. شما در مصاحبه ای که ۴ سال پیش داشتید، دلایل سقوط فاو را سیاسی و نه نظامی عنوان کرده بودید. حال بیشتر برای ما از این موضوع بگویید.
بیان این واقع تاریخی به چه درد امروز ما میخورد؟
برخی امروز با مرور این واقعه تاریخی فضاسازیهای مطلوب خود را دنبال میکنند.
خیر. من اخیرا ندیدم کسی این موضوع را بیان کند و فضاسازی که شما میگویید را جایی مشاهده نکردم. یعنی شما الان آمدید با طرح این سوال یک موضوعی که وارد شدن به آن اصلا به مصلحت امروز کشور نیست را مطرح میکنید.
آقای هاشمی رفسنجانی مرداد ماه سال گذشته در جمع برخی آزادگان دفاع مقدس گفت «در دوران پس از سقوط دفاع مقدس آقای خلخالی به جبهه رفتند و اعلام کردند که میخواهند یک دادگاه نظامی تشکیل بدهند و برخی فرماندهان را اعدام کنند و رئیس جمهور وقت- رهبر معظم انقلاب- هم با این موضوع موافق بودند». پس از سخنان آقای هاشمی یک موجی از سوی برخی رسانههای داخلی و خارجی علیه فرماندهان دفاع مقدس براه افتاد. دلیل اصلی سقوط فاو فقط سیاسی بود؟ اصلا مسائل و ضعف های نظامی دخیل نبود؟
دیگران این موضوع را نقل کنند بهتر است. برای اینکه من آن دورنما را میبینم و امروز هم یک مسائلی را میبینم که مطرح کردن آن حرف ها را به صلاح امروز نظام نمیدانم. لذا اصلا وارد این موضوع نمیشوم. حتی خودم یادم است که حرف هایی را در مورد این موضوع زده ام البته بعد از آن نیز گفتم شاید من تحلیلم از آن رویداد درست نبوده و صرفا برداشت من بوده است. من ۶ تا ۷ سال پیش یک سخنرانی داشتم و گفتم من مقداری در آن تحلیلم تردید دارم. من خیلی سال است که در مورد موضوع فاو صحبت نکردم و هرکسی از من تحلیلی نقل کرده به سخنان ۲۵ سال پیش من استناد کرده است نه اینکه من حرف جدیدی در این موضوع گفته باشم.
یعنی شما میفرمایید موضوع فاو ناگفتهای است که نباید امروز گفته شود؟
بله.
ببینید برخی امروز میخواهند با بیان ناگفته هایی از فاو این موضوع را القا کنند که تنها و تنها موضوع سیاسی عامل شکست فاو بوده است.
امروز مقام معظم رهبری به شدت دقت دارند که همان چیزی که امام(ره) راجع به سپاه گفت عملی شود، یعنی سپاه سیاست را بفهمد اما در سیاست دخالت نکند. رهبری هم امروز همین را میگوید و مراقب هستند که همین موضوع برقرار باشد.
لذا موضوع فاو یک داستانی بود که امروز کسانی آن را طرح میکنند که میخواهند ضربه ای بزنند و من در پاسخ ندادنم جلوی آن ضربه را میگیرم.
تبعات طرح مجدد موضوع فاو از سوی برخی افراد چیست؟
این افراد میخواهند به جایی ضربه بزنند که ما هدف آنها را میفهمیم.
سال ۶۶ بعد از حادثه حج، امام در پیامی میفرمایند ما ممکن است از اسرائیل و آمریکا و صدام بگذریم اما نمیتوانیم از آل سعود بگذریم. اما دیدیم پس از فوت امام(ره) جریانی به روی کار آمد و شرایط عوض شد و یک رابطه تنگاتنگ بین ایران و عربستان بوجود آمد و برخی همان زمان گفتند ما و عربستان همانند دوبال یک کبوتر در جهان اسلامیم. به نظر شما دستاوردهای سیاست دوستی عمیق با عربستان چه بود؟
چهار سال تقریبا نوعی قطع رابطه بود بین ایران و عربستان و مردم از فضیلت استفاده از حج واجب محروم بودند که فشار هم میآوردند یعنی خیلی ها نامه مینوشتند که ما داریم از دنیا میرویم و حج گردنمان است و باید راه حج باز شود. اتفاق با درایت کار شد. البته من هیچ نقشی نداشتم. یکی اینکه در مورد سیاست خارجی سکان در نهایت دست رهبری است یعنی نه رئیس جمهوری هیچ وقت میتواند اثر قطعی بگذارد و نه فرد دیگری. آن کسی که در آخر تصمیم میگیرد رهبری است. لذا در آن مقطع با عذرخواهی سعودیها و فشار مردم ارتباط دو کشور برقرار شد و یک سیاستی هم دولت ما به خوبی عمل کرد که اگر این سیاست نبود ۹۰ درصد اینهایی که به حج رفتند نمیتوانستند از فضیلت حج بهرهمند شوند.
هیچ وقت ما با عربستان در باطن تفاهم نداشتیم و الان هم که به اینجا رسیده ایم سعودی ها دست خودشان را رو کرده اند و ما رفتیم زیر گوش عربستان داریم زنگ نابودی اش را میزنیم. لذا تخطئه اینکه چرا در آن زمان با عربستان روابط برقرار کردیم کار خوبی نیست.
ارزیابی شما از سیاست آقای هاشمی در این خصوص در آن زمان و هم چنین امروز چیست؟
آقای هاشمی فردی است سیاستمدار، بشدت مورد تائید امام(ره) و امروز هم باید مطیع رهبر معظم انقلاب باشد ولاغیر. اگر جایی ایشان نظرش با آقا تفاوت دارد باید ایشان سکوت کند نه آقا. آقای هاشمی چند بار در راه انقلاب انتحار سیاسی کرد. من از سال ۳۹ با آقای هاشمی آشنا و رفیق هستم و تمام این حرف هایی که به شما عرض میکنم را به خود آقای هاشمی هم گفتم.
باید در مخالفت ها و موافق ها حق را گفت. حق این است که ایشان به انقلاب خیلی خدمت کرده است و گردن انقلاب خیلی حق دارد اما امروز تکلیف این است که همه حتی آقای هاشمی مطیع فرمایشات رهبر معظم انقلاب باشند. اگر هستند روی سر بنده جای دارند.
Friday, 22 November , 2024