حدود 7 تا 8 درصد اقتصاد ایران را واردات تشکیل می‌دهد بنابراین اگر واردات را حتی صفر هم کنیم و همه کالایی که وارد می‌کنیم بتوانیم در داخل بسازیم حدود 7 تا 8 درصد به تنهایی رشد ارزش افزوده می‌دهد اما در گردشگری وضع متفاوت است…

به گزارش ندای گیلان،اگر مجموع واردات رسمی و قاچاق کشور اعم از واردات کالا و خدمات را جمعا حدود 80 تا 100 میلیارد دلار فرض کنیم که فرض غلطی هم نیست و از طرف دیگر اگر تولید ناخالص داخلی ایران را در حدود 1100 تا 1400 میلیارد دلار و قدرت برابری خرید برآورد کنیم، به نظر می‌رسد حدود 7 تا 8 درصد اقتصاد ایران را واردات تشکیل می‌دهد. بنابراین اگر واردات را حتی صفر هم کنیم و همه کالایی که وارد می‌کنیم بتوانیم در داخل بسازیم حدود 7 تا 8 درصد به تنهایی رشد ارزش افزوده می‌دهد. اما می‌دانیم که این عدد غیرممکن است، بنابراین نباید به صورت مکانیکی یا خشک و بی‌روح و به شعارگونه به پیام مقام معظم رهبری بنگریم بلکه باید به محتوا و روح پیام نگاه کنیم. در وهله اول، بسیار اهمیت دارد کالایی که در کشور با کیفیت خیلی خوب و قیمت رقابتی تولید می‌شود را بتوانیم خودمان در داخل تولید کنیم. این بدان معناست که وظیفه بسیار مهم وزارت اقتصاد و دولت، دروازه بانی از اقتصادکشور به معنای جلوگیری از ورود کالاهایی است که در داخل کشور تولید می‌شوند و می‌توانند به صورت رقابتی در بازار داخل عمل کنند. واقعیت قضیه این است که ما چند میلیارد دلار کالای غیرضروری وارد می‌کنیم. استدلال دولت در اینکه این واردات با تعرفه‌های گمرکی صورت می‌گیرد و بخش خصوصی آن را وارد می‌کند، استدلال درستی است ولی همه صاحبنظران در این حوزه چه دولتی‌ها و چه کارشناسان طرفدار آزادی اقتصاد، معمولا فراموش می‌کنند که شرایط اقتصادی ایران الان به هیچ وجه شرایط عادی نیست. ما در حال یک جنگ نیمه گرم با بزرگترین قدرت مسلط اقتصادی، سیاسی و نظامی جهان هستیم. بنابراین دروازه‌بانی کردن از واردات، اهمیت بسیار بالایی دارد و باید بتوانیم فورا مقدار زیادی از واردات کالاهای غیرضروری و همچنین خدمات غیرضروری لوکس کشور را جمع کنیم که مظهر این الان حدود 15 تا 20 میلیارد دلار واردات و سفرهای خارجی است که به صورت تفریحی به کشورهای دیگر انجام می‌شود و عمدتا هم مصرف تفریحی دارد مثل ترکیه و بانکوک. اینکه در سال 2016 میلادی یک میلیون و 700 هزار نفر ایرانی به ترکیه رفته‌اند و این عدد تا سال 2017 میلادی به دو و نیم میلیون نفر رسیده است و اینکه فقط در ماه‌های ژانویه و فوریه که هنوز هیچ تعطیلات ایرانی در آن نبوده، ایرانی‌ها با ارسال 350 هزار گردشگر بزرگترین سفرکننده ترکیه بوده‌اند…

هیچ تناسبی با وضعیت بسیار استثنایی که ایران اکنون در جنگ با ایالات متحده آمریکا دارد و خطر نیمه‌بالقوه و نیمه‌بالفعلی که تهدیدش می‌کند، ندارد. بنابراین اولین و مهم‌ترین کاری که باید در این زمینه صورت بگیرد این است که واردات کالاهای غیرضروری و کالاهایی که مصرف لوکس دارند، متوقف شود؛ هم کالا و هم خدمات که مهم‌ترین جلوه این خدمات همین مصرف 15 تا 20 میلیارد دلار برای سفرهای خارجی است. در این صورت می‌توانیم سالانه حدود 15 تا 25 میلیارد دلار از مصرف ارزی کشور به شرطی کم کنیم که کوچک‌ترین خدشه‌ای به رشد اقتصادی کشور هم وارد نکند. می‌دانیم که حتی کسری از این عدد می‌تواند جلوی فروپاشی قیمت دلار را بگیرد و قیمت دلار را زیر پنج‌هزار تومان برای هر دلار نگه دارد. بنابراین ما این امکان را داریم که اگر بتوانیم فقط 4، 5 میلیارد دلار از مصرف ارزی کشور کم کنیم، به‌خصوص در بخش سفرهای خارجی غیرضروری، قیمت ارز کنترل خواهد شد. وهله دوم اینکه ویژگی حفاظت از بازار نباید به صورت بازار انحصاری (که هیچگونه میلی به رقابتی شدن و کیفیت بالا و قیمت قابل رقابت در بازار جهانی هست)، باشد. ما حتما باید بتوانیم کالاهایی تولید کنیم که در بازار جهانی رقابت کند. اگر بتوانیم جلوی 3، 4 میلیارد دلار کالا را بگیریم بهتر است یا اینکه بتوانیم 30، 40 میلیارد دلار کالای دیگری به دنیا صادر کنیم؟ مسأله بسیار مهم اینکه کشور باید به موازنه بازرگانی غیرنفتی برسد. معتقدم این حرکت کاملا هم از طریق رشد صادرات و هم از طریق کنترل واردات برای دولت آقای روحانی ممکن است و دو سال هم به این رسیده‌ایم. بنابراین مساله‌ای نیست که در عمل غیر قابل دستیابی باشد. اگر فرض کنیم حجم تولید ناخالص داخلی غیرنفتی ایران حدود 600 تا 700 میلیارد دلار است، ما با صادرات 20 درصد، این عدد یعنی 150 میلیارد دلار درآمد ارزی خواهیم داشت. این عدد فوق تصور همه ما در ایران است. من هم دنبال این نیستم که ایران بتواند 20 درصد کل تولیدات ناخالص داخلی غیرنفتی خود را صادر کند بلکه معتقدم اگر می‌توانستیم با 10 درصد تولیدمان انجام دهیم به سادگی و به روشنی قادر بودیم که همه مسأله تجارت خارجی و همه نیاز ارزی و تلاطم ارزی ایران را حل کنیم. این هدف‌گذاری دور از ذهن نیست و قابل دسترسی است، حتی در امسال به شرطی که دولت بتواند از فشارهای سیاسی، اجتماعی که اطرافش هست، اولا خودش را رها کند و ثانیا بتواند برای مردم به درستی شرایط اقتصادی و اجتماعی که ایران درآن قرار دارد، صادقانه توضیح دهد. اما به نظر می‌رسد ما با ملت خودمان رودربایستی‌هایی داریم که به ما اجازه نمی‌دهد به مردم صاف و پوست کنده بگوییم که ایران در خطر یک تهاجم اقتصادی و سیاسی در تاریخ این کشور از طرف ایالات متحده است. به همین دلیل در طول نوروز امسال با وجود اینکه 22 اردیبهشت آینده معلوم نیست چه بلایی سر برجام می‌آید ما همچنان با 5 تا 10درصد افزایش سفرهای خارجی نوروزی مواجه بودیم

*حسین عبداللهی-روزنامه نگار