به گزارش ندای گیلان،آنچه که تحت عنوان سیاست فریز در برابر فریز از سوی امانوئل مکرون مطرح شده است چیزی شبیه سیاست پیشنهاد گام اولی است که روسها در قبل از برجام مطرح کردند و از سوی ایران رد شد.
آنچه که در این زمینه اهمیت دارد این است که گام اول را چه کشوری و با چه عنوانی میخواهد بردارد. ایران مدعی است که گام اول را باید ایالات متحده آمریکا برداشته و تحریمها را بلا اثر نماید.
این در حالی است که آمریکا نیز گام نخست را پذیرش پیشنهادات دوازدهگانه از سوی ایران مطرح کرده و در چارچوب آنچه مایک پمپئو مطرح و دونالد ترامپ از آن پشتیبانی میکند گام نخست خود را در محتوا سازی شکل داده و عرضه مینماید.
فلذا باید گفت آنچه تحت عنوان فریز در برابر فریز از سوی امانوئل مکرون مطرح میشود اگر چه از منطق دیپلماتی از منظر فرانسویها و حتی اتحادیه اروپا برخوردار است، اما از منظر تهران واشنگتن به نوعی دچار دیوارههایی از مقاومت آن هم بر اساس موضعگیریهای رسمی سران و مسئولان دو کشور روبهرو بوده است و ورود به این مقوله و پذیرش آن تا حدود زیادی دور از دسترس نشان میدهد.
فلذا باید اذعان داشت آنچه مکرون بیان کرده است مانند اینستکس و تمام پیشنهادات اتحادیه اروپا به هر تقدیر تلاشی است که از سوی اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی در جهت احیای برجام صورت میپذیرد.
لذا باید بگوییم که فریز در برابر فریز نیز تا حدود زیادی از همان لحظه مطرح شدن با چالشهای عمدهای روبهرو بوده است و هم اکنون نیز درباب آن نه واشنگتن و نه تهران به طور جدی وارد بررسی و مذاکره نشدند.
آنچه که ایران بیان کرده گزارهای جدی و تاحدودی غیر قابل برگشت نشان میدهد. ایران با توجه به موضعگیری رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران، به رد هرگونه مذاکره و میانجیگری اقدام نموده است.
برای همین است که مکرون سفر خود را انجام نمیدهد و مشاور عالی سیاسی او به تهران گسیل داشته میشود. از طرف دیگر آنچه که در پهن دشت پیشنهادات اتحادیه اروپا مطرح است نه کمک به تهران برای دور زدن تحریمها بلکه ایجاد فضای مناسب برای حل و فصل مسائل ایران وآمریکا از طریق راه حلهایی برای ورود به مذاکرات مجدد ایران و آمریکا در چارچوبهای مختلف است.
اگرچه رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس که خود از آتش زنان سند برجام در مجلس است، اخیرا بیان کرده که اگر مذاکرهای با آمریکا صورت بگیرد باید در چارچوب برجام و بازگشت آمریکا به برجام باشد که این با رد انجام هرگونه مذاکره با ایالات متحده آمریکا منافات دارد، تا حدود زیادی میتوان نوعی گرایش به انجام مذاکرات در ایران آن هم در لایه دلواپسان محسوب شود.
چرا که اساسا هرگونه مذاکره با ایالات متحده آمریکا در قالب برجام نیز از سوی این گروه قبل از این به عنوان خیانت و خود برجام نیز به عنوان سندی در راستای سازش با ایالات متحده آمریکا و غرب محسوب میشده است.
فلذا باید اذعان داشت اگر چه در ایران نیز مقاومتهایی در ارتباط با مذاکره با آمریکا دیده میشده اکنون باید روزنههایی از این دست را تا حدوی مورد توجه قرار داد و همین روزنهها میتواند زمینهساز ایجاد فضای مجدد برای طرح شدن مذاکرات در قالبهای گوناگون باشد و این از دید اروپاییها پنهان نمانده است.
البته در عمل تا کنون هرگونه مذاکره میان ایران و آمریکا و ایران و مجموعه قدرتهای بزرگ جهانی در نهایت نتوانسته مساله اصلی را بهطور جامع میان ایران و نظام بینالملل یا به عبارتی بازیگران اصلی نظام بینالملل حل نماید.
چرا که یکی از مهمترین توافقنامههایی که تا کنون پس از وقوع انقلاب اسلامی بین ایران و قدرتهای بزرگ جهانی در عرصه بینالمللی منعقد شده همین توافقنامه برجام بوده است که داستان آن اکنون به یک وضعیت نابسامانی ختم شده که میتوان برجام را به عنوان جسدی که روحش در حال خروج است مورد توجه قرار داد.
در خصوص دو ماه آینده و اولتیماتوم ایران نیز اینگونه احساس میشود که چندان توفیقی روبه جلو برای حل و فصل مسائل میان ایران و آمریکا درقالب برجام صورت نپذیرد و ایران در مسیر عمل کردن به اولتیماتومهای خود قرارگرفته و بدین ترتیب با خروج پلکانی از برجام زمینههای ایجاد اصطکاک بیشر میان ایران و آمریکا فراهم آید.آرمان
Friday, 22 November , 2024