محمد جواد ظریف در گفتگو با چارلی رز گفت: کشوری که در هیروشیما و ناگازاکی از سلاح هسته ای استفاده کرده این صلاحیت را ندارد به دیگران توصیه کند چه کاری انجام دهند و چه نکنند
به گزارش ندای گیلان، محمدجواد ظریف، وزیر خارجۀ کشورمان، شب گذشته گفتگوی مفصل و چالشی با چارلی رز، مجری شبکۀ پیبیاس آمریکا داشت. در این مصاحبه که در چند قسمت پخش شد و بازتاب زیادی در رسانه های آمریکایی داشت، ظریف به سوالات رز پیرامون توافق هستهای، چالشهای خاورمیانه و احتمال تعامل آتی میان ایران و آمریکا پاسخ داد. آنچه در ادامه میخوانید مشروح همین گفتگوست:
اگر توافق هسته ای حاصل شود آیا احتمال وجود دارد که به همکاری بیشتر در مناسبات ایران و آمریکا و نیز تلاش مشترک ایران و آمریکا منجر شود، اگر دو طرف شاهد مواضع مشترک خود درباره مسایل مختلف باشند؟ آیا اگر توافق حاصل شود آیا امکان دارد شاهد همکاری ایران و آمریکا در برخورد با دشمن مشترک یعنی داعش باشیم. داعش همچنین دشمن مشترک ایران و رقبایش در منطقه از جمله عربستان سعودی است.
من احتمال همکاری منطقه ای را می بینم. این همکاری حتی در شرایط کنونی نیز وجود دارد. من بر این باورم که آمریکا باید بازنگری فوق العاده جدی درباره این مسئله داشته باشد؛ سیاست های آمریکا براساس باورهایی است که از دیدگاه ما قدیمی است و دیگر در شرایط کنونی پاسخگو نیستند.
شاید این مسئله کمی فلسفی باشد چرا که من شش سال زمانی که فعالیت دولتی نداشتم روی فلسفه کار می کردم. با این حال باید از این دیدگاه به مسئله نگاه شود که در دنیای کنونی که در حال جهانی سازی است، بازیهای با مجموع صفر که در آن تلاش می شود به یک طرف هزینه تحمیل شود، به شرایطی منجر می شود که شما دیگر یک دوست تلقی نمی شوید. این روشها دیگر جواب نمی دهد و موثر نیست.
ما دشمن های مشترک داریم ما با چالش های مشترکی روبرو هستیم ما باید بر روی شرایط برد-برد کار کنیم که همه برنده اند. نمی توان امنیت را به بهای از دست رفتن امنیت دیگران به دست آورد. این مسئله باید کاملا مشخص شود. من بر این باورم که آمریکا هنوز این تصمیم را اتخاذ نکرده است اما امیدوارم در این مسیر حرکت کند. اگر به مسئله هسته ای نگاه کنید آمریکا و دستکم عده ای در آمریکا دستاورد خود را به منزله تحمیل هزینه به ما قلمداد می کنند و دستاورد ما را شکست خود قلمداد می کنند. این مسئله به طور بنیادی و اساسی غلط است.
آیا شما شکست آمریکا را پیروزی برای ایران قلمداد نمی کنید؟
لزوما نه.
آیا این مسئله را یک بازی برد و باخت قلمداد نمی کنید؟
من بر این باورم که در جهان کنونی هیچکس با هیچ منطقی شرایط بین المللی را یک شرایط مجموع صفر قلمداد نمی کند. با این حال متاسفانه بسیاری هنوز این دیدگاه را دارند.
آیا دولت شما آمریکا را شیطان بزرگ قلمداد نمی کند؟ این عبارتی است که آیت الله های ایرانی استفاده می کنند.
در ایران دولت دنباله رو مردم است، اگر به نتایج نظرسنجی ها نگاه کنید نظرسنجی هایی که حتی موسسات آمریکایی از جمله موسسه پیو انجام داده اند. شمار زیادی از این نظرسنجی ها نشان داده اند که مردم ایران درباره اهداف آمریکا تردید دارند. حتی درباره مذاکرات هسته ای نیز همین گونه است. من بر این باورم که آمریکا باید مردم ایران را قانع کند که قصد پنهان کردن اهداف خود را درباره مردم ایران ندارد.
و دولت ایران نیز باید مردم آمریکا را قانع کند که به دنبال سلاح هسته ای نیست که می تواند به گسترش سلاح هسته ای در خاورمیانه و خلیج فارس منجر شود. شما باید مردم آمریکا را در این باره قانع کنید زیرا این نگرانی آنها است. آنها نگرانند که اگر ایران به سلاح هسته ای دست پیدا کند به طور ناگهانی همگی به دنبال سلاح هسته ای خواهند بود. سعودی ها به پاکستان نزدیک خواهند شد و همه خواستار سلاح هسته ای خواهند بود.
فکر می کنم همانطور که چندین وزیر خارجه سابق آمریکا اخیرا در وال استریت ژورنال نوشته بودند اکنون زمان آن است که همه به جهانی عاری از سلاح هسته ای فکر کنند زیرا این پاسخ نهایی است. زیرا شما باید خود را در برابر معیاری پاسخگو کنید که به دنبال آن هستید بقیه جهان به آن پایبند باشند. آمریکا که در هیروشیما و ناگازاکی از سلاح هسته ای استفاده کرده است این صلاحیت را ندارد به دیگران توصیه کند چه کاری انجام دهند و چه نکنند. با این حال ما تصمیم خود را گرفته ایم ما بر این باوریم که سلاح هسته ای هیچ امنیتی برای هیچکس ایجاد نمی کند و این تعهد بسیار مستحکم را داریم که سلاح هسته ای در مقابل ارزشهای اسلامی قرار دارد.
من این مسئله را درک می کنم هم احمدی نژاد و هم روحانی در گفتگوی رو در رو این مسئله را به من گفته اند. حال سئوال اینجاست که شما درباره اینکه جهان به شما اعتماد ندارد چه فکر می کنید؟
خوب به این خاطر است که اسرایل دروغهای زیادی درباره ما منتشر کرده است. اسراییل تنها طرفی در منطقه است که سلاح هسته ای دارد و تنها طرفی است که عضو پیمان عدم اشاعه تسلیحات هسته ای نیست. من دیروز با وزیر خارجه مصر گفتگو کردم. همه ما خواستار منطقه ای عاری از سلاح هسته ای هستیم. چرا شما اسراییل را به پذیرش این مسئله وادار نمی کنید.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل به هیچ وجه حق ندارد به رهبر مبارزه با عدم اشاعه تسلیحات هسته ای در جهان تبدیل شود زیرا همین فرد بر روی دویست کلاهک هسته ای نشسته است که غیرقانونی هستند و برخلاف و با نقض همه پیمان نامه ها و هنجارهای بین المللی عدم اشاعه تولید شده است. بیایید جدی باشیم، ایران هیچگاه نخواسته است به سلاح هسته ای دست یابد.
بله من این نکته ای که شما اشاره کردید می پذیرم؛ اینکه اسراییل سلاح هسته ای دارد و هیچگاه پیمان عدم اشاعه را امضا نکرده است و همه این مسئله را می دانند.
پس چرا با این مسئله برخورد نمی کنید. این یک واقعیت است. چرا به سخنان ما توجه نمی کنید. این حقایقی است که هیچکس به آنها توجه نمی کند. ایران هیچگاه به همسایگانش حمله نکرده است اسراییل هر دوسال یکبار به غزه حمله می کند.
من نمی خواهم وارد این مسایل شوم.
می دانم که وارد این مسایل نمی شوید.
اما دوستان شما در حماس بارها و بارها از این حملات قویتر بیرون آمده اند.
معمولا افرادی که در برابر تجاوز مقاومت می کنند در پی نبرد قویتر به نظر می آیند.
اجازه دهید چند سئوال اساسی بپرسم که بسیاری می خواهند جواب آن را بدانند. یکی از این مسایل این است چرا شما سابقه فعالیت های خود را اعلام نمی کنید تا آمریکا و دیگران آن را اساس آینده قرار دهند؟
اجازه دهید جواب این سئوال را به طور گام به گام به شما اعلام کنم. زمانی که افراد برضد شما ادعایی را مطرح می کنند آنها باید خودشان این ادعا را اثبات کنند نه اینکه شما اثبات کنید این ادعاها اشتباه است. ادعاهای مختلفی یکی پس از دیگری بر ضد ایران مطرح شده است. ایران طی ده سال گذشته مورد بازرسیهای مختلفی قرار گرفته است که این بازرسی ها بیشتر از هر کشور دیگری در جهان منهای ژاپن بوده است. بر اساس گزارش های آژانس بین المللی انرژی اتمی در سال 2013 میلادی تنها کشوری که بیش از ایران مورد بازرسی قرار گرفته ژاپن بوده است. آژانس در مقایسه با هر کشور دیگر منهای ژاپن بیشترین هزینه ها را در ایران کرده است.
آیا این مسئله را نیز می پذیرید که آژانس اعلام کرده است سئوالاتی وجود دارد که پاسخ داده نشده است و اینکه ایران تاکنون به ده سئوال مطرح شده پاسخ نداده است.
دوازده سئوال. آیا از آژانس پرسیده اید که این سئوالات از کجا آمده است. آنها این سئوالها را از براساس ادعاهایی دارند که اسراییل به آنها ارائه کرده است.
افرادی که خودشان قوانین ان پی تی را نقض می کنند، دیگران را همواره متهم کنند، آن هم افرادی که سابقه تعهد به ان پی تی دارند، با این اتهامات روبرو کنند و بعد هم آژانس می گوید برای پیشرفت در مذاکرات تنها کاری که ما می توانیم انجام دهیم پاسخ به این سئوالات است. ولی این کاملا آشکار است که شما نمی توانید چیزی را که ندارید ثابت کنید. هر حقوقدانی هم می داند که اثبات یک مسئله منفی غیرممکن است.
یک فردی، اتهامی را مطرح کرده و آن را ارائه داده است، آن فرد است که باید مدارکی دال بر این اتهام ارائه بدهد. مسئله اینجاست که آژانس بین المللی انرژی اتمی، ایران را برای بیش از مدت ده سال جستجو کرده است و چیزی پیدا نکرده است.
اگر فرض کنیم که هیچ چیزی مخفی نشده بود، آیا بازرسی ها در ایران برای همیشه و هر جا بود تا اعتماد آژانس به دست آید؟
ظاهرا ایران یک استثنا است. بالاترین سطح بازرسی ها حتی فراتر از پروتکل ها برای این کشور در نظر گرفته شده است. شما از قانون بازرسی های «هر جا و هر زمان» درباره کشوری دارای حاکمیت سخن می گویید که دارای یک موضعگیری عاقلانه است. خوب منظور از هر جا، کجاست؟ کدام کشور مستقلی است که به شما اجازه بدهید هر زمان که خواستید و هر کجا که خواستید بروید. هر کشوری برای خودش اطلاعات محرمانه صنعتی دارد، اسرار نظامی دارد، ولی این ها مطابق با قوانین بین المللی است.
برخی از افراد استدلال های هیجانی و هیستریکی را مطرح می کنند. ما یک سری قوانین و توافق های بین المللی داریم که برای بسیاری از کشورها از جمله ایران اعمال می شود. ما توافق همکاری را به جای رویارویی برگزیده ایم، به این دلیل که ما نمی توانیم رویارویی را انتخاب کنیم و سپس با کشورها وارد همکاری شویم. ما در مسیر کسب اعتماد حرکت می کنیم. ما هنجارهای مشخص و قوانینی که بر همه کشورهای جهان اعمال می شود و در حال حاضر با آن موافقیم را رعایت می کنیم. مردم ایران از آن دسته افرادی هستند که بیش از همه به قوانین بین المللی احترام می گذارند.
آیا فکر می کنید این بازرسیها شدیدترین بازرسیهایی است که تا کنون شما با آن روبرو بوده اید. بازرسیهایی که در این توافق گنجانده شده است؟
ایران پذیرفته است که پروتکل الحاقی را اجرا کند. پروتکل الحاقی بالاترین استاندارد موجود در جهان است. بنابراین او دروغ نمی گوید. اگر ایران پروتکل الحاقی را اجرا کند، ایران بالاترین استاندارد بازرسیها را اجرا کرده است. اما این مسئله منحصر به ایران نیست. این استاندارد بازرسیهایی است که نه همه کشورهای دیگر بلکه برخی کشورهای دیگر اجرا می کنند.
البته بگذارید مطلبی را به شما بگویم. ایران آماده بود آن را در سال دوهزار و سه اجرا کند. در واقع ما پروتکل الحاقی را از سال دوهزار و سه تا دوهزار و پنج اجرا کردیم. دولت آمریکا در آن زمان متاسفانه مسیر رویارویی را با ما انتخاب کرد و امکان همکاری را از بین برد. اکنون همان افراد که امکان و فرصت همکاری از بین بردند، توصیه می کنند که فرصت کنونی را نیز از بین ببرند. به نظر من به صلاح آمریکاست و دوراندیشانه است که آمریکا به گذشته نگاه کند و ببیند از انتخاب مسیر رویارویی با ایران چه دستاوردی در هشت یا نه سال گذشته داشته است.
اگر به دلایلی ایران اجازه ندهد بازرسان کار خود را انجام دهند، این کار نقض توافقنامه خواهد بود و در آن صورت آمریکا تصمیم می گیرد تحریمهای قبلی را مجددا برقرار و تحریمهای جدیدی وضع کند.
ما هم اکنون مکانیسمی داریم که اگر ایران به بخش مربوط به خود در توافق عمل نکند یا اگر آمریکا و دیگر اعضای پنج به علاوه یک به بخش مربوط به خود در توافق عمل نکنند، در آن صورت طرف دیگر پس از گذراندن روندی ، اجازه خواهد داشت و آزاد خواهد بود به عقب بازگردد. این روشن است. در واقع این رویکرد، متعادل و دو طرفه است.
این توافق باید دو طرفه باشد. این توافق بر اساس معامله کشورهای مستقل با یکدیگر است بنابراین باید دو طرفه و متقابل باشد و باید بر اساس احترام متقابل باشد. ما نمی خواهیم این قضیه را شروع کنیم و تا کنون این کار را نکرده ایم. جان کری وزیر خارجه آمریکا و من، این همه وقتمان را یعنی هجده ما را هدر ندادیم، که در یک جلسه گفتگوها نه ساعت طول کشید، که فقط یک کاغذ را آماده کنیم و هر دوی ما به کشورمان ببریم و آن را پاره کنیم.
اما شما هر دو وقتی به کشورتان بازگردید، تفاسیر متفاوتی ارائه کردید.
این شرایط نامطلوبی است که سیاست داخلی آمریکا ایجاد کرده است.
و البته در ایران هم همین شرایط وجود دارد.
من شک دارم این طور باشد زیرا من هیچ فکت شیتی تهیه نکردم. من دور قبلی هم فکت شیت تهیه نکردم و این بار نیز فکت شیت درست نکردم. آنچه من روی آن تکیه می کنم و فکر می کنم از همه بهتر است که روی آن تکیه کنیم، همین توافقی است که حاصل شده است.
به نظر من مردم در اینجا (آمریکا) و در ایران باید دو ماه دیگر صبر کنند تا به توافقی برسیم که مفاد آن دیگر علنی خواهد بود و دیگر چیزی پنهان نخواهد. در واقع در عصر ما دیگر نمی توان چیزی را پنهان نگه داشت. شما این را خوب می دانید. هر توافقی که انجام شود، چند روز پس از توافق علنی خواهد شد البته اگر بخواهیم درست تر بگویم، شاید هم چند ساعت بعد علنی شود.
بنابراین فعلا باید دو ماه دیگر منتظر بود تا توافق حاصل شود، توافقی که مفاد آن به خوبی روشن باشد. قرار است این توافق تا سی ژوئن حاصل شود و امیدوارم که این اتفاق بیفتد. و ما آن را اجرا خواهیم کرد. ما هجده ماه مذاکرات را هدر ندادیم که توافقی حاصل شود که هر طرف بخواهد فورا پس از حصول آن زیرپا بگذارد .
اگر اراده سیاسی لازم و متقابل وجود داشته باشد تا مسیر رویارویی کنار گذاشته شود و برای همکاری تلاش شود، همه عناصر برای آن وجود دارد.
هم مسیر رویارویی و هم مسیر پنهانکاری از طرف ایران کنار گذاشته شود. این چیزی است که آنها از آن می ترسند. البته نگرانی برای این نیست که شما چند تا سانتریفوژ دارید، نگرانی اصلی آنها از این است که شما بتوانید مخفیانه تاسیساتی داشته باشید و مخفیانه فعالیتهایی را انجام دهید، همانطور که دفعه قبل نیز همین اتفاق افتاد و در نهایت شما مجبور شدید آن را علنی کنید. این چیزی است که آنها نگران هستند. نگرانی آنها از این است که شما تاسیسات مخفی داشته باشید و آنها از آن اطلاع نداشته باشند و دسترسی به آن نداشته باشند؟
بگذارید واقعیات موجود را نگاه کنیم. آنچه درباره ایران اتفاق افتاده بود، الگویی از محروم کردن بود. ایران مالک بخشی از کنسرسیومی فرانسوی برای تولید اورانیوم غنی شده است. در واقع ده درصد از یورودف در مالکیت ایران است. ما حتی نتوانسته ایم یک گرم اورانیوم هم از آنها بگیریم. شما می دانید که آمریکا در دهه هزار و نهصد و پنجاه و شصت، در چارچوب طرح اتم برای صلح، یک راکتور اتمی تحقیقاتی در تهران ساخت.
پس از انقلاب ما به سوخت برای آن نیروگاه نیاز پیدا کردیم. اما آمریکا حاضر نشد به ما سوخت لازم نیروگاهی را که خودش ساخته بود، بدهد. این راکتوری صلح آمیز است. در آن نمی توان تسلیحات تولید کرد اما آمریکا حاضر نشد به ما سوخت بدهد. ما در هزار و نهصد و نود سوخت مورد نیاز این نیروگاه را از آرژانتین خریداری کردیم. بعد از آن در اوایل دو هزار ما به سوخت بیشتری نیاز پیدا کردیم زیرا سوخت خریداری شده تمام شده بود. ما از آژانس درخواست سوخت کردیم اما آنها گفتند ما به شما سوخت نمی دهیم. ما هم گفتیم پس خودمان تولید می کنیم. بعد از آن بود که ترس آنها شروع شد و گفتند چرا ایران باید سوختش را خودش تولید کند. چرا، معلوم است، چون شما به ما سوخت ندادید. می دانید ما توانمندیهای علمی و پایگاه علمی در کشورمان داریم. ما توانمندیهای فنی لازم را داریم. مردم نمی توانند از این فناوریها بگذرند زیرا این فناوریها در ایران وجود دارد. کاری که ما آماده ایم انجام دهیم این است که اطمینان دهیم این توانمندیهای علمی و فناوری، منحصرا برای اهداف صلح آمیز استفاده می شود.
این چیزی است که ما می خواهیم و مصالحمان در آن است. اما شما نمی توانید تاریخ را از آنجایی که دوست دارید، شروع کنید. باید تاریخ را از زمانی شروع کرد که دولت آمریکا در سراسر جهان تلاش کرد ما را از سوخت لازم برای فعالیت راکتورمان محروم کند.
شما به حرفهای جان کری وزیر خارجه آمریکا گوش می کنید و او نیز به حرفهای شما گوش می کند و این چیز خوبی است که شما با یکدیگر حرف می زنید. آیا شما نظر خود را درباره آمریکا تغییر داده اید. هر دوی شما برای اعلام خواسته های کشورتان به این گفتگوها نیاز دارید.
هر دوی ما می خواستیم گفتگو کنیم زیرا رویکردهای دیگر غیرسازنده بود. دیگر رویکردها هیچ نتیجه ای ندارد. رویارویی به زیان ماست همانطور که به منافع آمریکا ضرر می زند و البته هیچ هدفی را هم محقق نمی کند. رسیدن به این درک برای حل این مسئله برای همه ضروری بوده است.
ما قبلا چیزی را امتحان کردیم که به نتیجه ای نرسید که برای هر دو طرف قابل قبول و به نفع هر دو طرف باشد. اکنون ما گزینه دیگری را امتحان می کنیم. این گزینه ای است که همیشه ترجیح ما بوده است. ما این گزینه را در اوایل دوهزار ترجیح دادیم. ما در آن زمان پیشنهادهایی دادیم. من می خواهم هم شما و هم مردم آمریکا بدانند که این تحریمها نبود که ایران را به پای میز مذاکره آورد زیرا ما همیشه پای مذاکرات بوده ایم. ما همیشه آماده بوده ایم به توافقی بر اساس مذاکره برسیم. متاسفانه بخشهایی از حکومت آمریکا هستند که معتقد بودند و هم اکنون نیز معتقدند که می توانند دیدگاههای خود را بر بقیه جهان تحمیل کنند. آنها نمی توانند این کار را بکنند. هر چه زودتر آنها این واقعیت را درک کنند، برای همه ما بهتر خواهد بود.
رئیس جمهور آمریکا نیز باور دارد که تحریمها شما را پای مذاکرات آورد. اما او در عین حال آماده است که مذاکره کند. او معتقد است برای ایران مهم است که البته نه اینکه ایران سلاح اتمی داشته باشد و همانطور که شما و بسیاری گفته اند هنوز تصمیم نگرفته اید، او معتقد است برای ایران اهمیت دارد توانمندی ساخت سلاح اتمی را داشته باشد.
من هرگز نگفته ام که ما تصمیم نگرفته ایم بلکه ما تصمیم گرفته ایم که سلاح اتمی نداشته باشیم.
همانطور که گفتم این حرف را فرد دیگری برای من گفته بودم. بیاید درباره دوره گریز هسته ای صحبت کنیم. دوره گریز هسته ای چیست؟
ظریف گفت دوره گریز هسته ای گزافه گویی و بازی با کلمات است.
پس بگذارید این طوری بگویم. بسیاری فکر می کنند دوره گریز هسته ای زمانی است که اگر شما توافق را نقض کردید و تصمیم گرفتید سلاح اتمی بسازید، مدت لازم برای این است که شما به یک سلاح اتمی دست پیدا کنید. نظر غالب این است که این مدت دو تا سه ماه است اما آمریکاییها می گویند بهتر است این مدت یک سال باشد. افزایش دو یا سه ما به یک سال ده سال دوام خواهد داشت. چه اشکالی در این خصوص وجود دارد؟
من کارشناس نیستم. اما می توانم این طور بگویم. گریز هسته ای در دوران جنگ سرد و در بسیاری از مباحثاتی که در آن زمان انجام می شد که بسیاری به آن خلع سلاح یک به یک می نامیدند، مطرح شد. در واقع گریز هسته ای زمانی است که نیاز است تا کشوری یک بمب را بسازد و آن را آزمایش کند. یعنی یک سلاح اتمی بسازد.
محاسبه آن چیزی است که اول نیاز به ماده اتمی شکاف پذیر دارد و بعد از آن باید این ماده به وسیله ای انفجاری برای یک بمب تبدیل شود و بعد از آن بمب ساخته شود و بعد از آن کلاهک هسته ای ساخته شود تا در نهایت بتواند بمب را منفجر کند. درباره ایران چیزی که می گویند این است زمانی که لازم است ایران ماده شکاف پذیر لازم را برای ساخت یک بمب بسازد. البته لزوما این کار برای ساخت بمب نیست. این جایی است که اغراق شده و بازی با کلمات است.
در هشت سال گذشته ایران تحت همه این تحریمها بوده است و ما ماده کافی برای ساخت هشت بمب را داشتیم و ما هرگز این کار را نکردیم. ما هشت هزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده داشتیم. در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد وقتی آمریکا و بقیه جهان همه فشارها را روی او وارد کردند و چهره او را مخدوش و تلاش کردند از ایران تهدیدی امنیتی بسازند که هرگز هیچ تهدیدی برای هیچ کسی نبوده است، هشت سال، هشت هزار کیلوگرم ماده هسته ای وجود داشت و هشت بمب می توانست ساخته شود اما حتی یک عدد بمب هم ساخته نشد.
هیچ کسی این استدلال را زیر سوال نمی برد. بنابراین گریز هسته ای یک هیستری و هیجان است. اما ایران نمی خواهد سلاح اتمی بسازد. ما حاضریم جو اعتماد را ایجاد کنیم. این کار از طریق تدابیری که قبول کرده ایم انجام خواهد شد. البته این بدان معنا نیست که من واژه گریز هسته ای را قبول دارم زیرا این واژه بیشتر اغراق و بازی با کلمات است و معتقدم که هیچ کسی نباید اصلا این اصطلاح را بپذیرد. افراد باید به واقعیتها گوش کنند. آنها باید به استدلالهای علمی گوش کنند و نباید به حرفهای اغراق آمیز گوش کنند.
اگر قضیه این قدر راحت است چرا شما اورانیوم غنی شده خود را که می توانید با آن بمب بسازید به خارج منتقل نمی کنید، چرا آن را به روسیه منتقل نمی کنید.
من که با شما مذاکره نمی کنم اما همین را بگویم که این بخشی از توافق است.
اما فکر می کردم شما از این مسئله عقب نشینی کرده اید؟
نه این طور نیست. این بخشی از توافق است. کاری که ما می کنیم بر اساس چیزهایی است که توافق کرده ایم. وقتی توافق نهایی بیرون آمد شما خواهید دید که با آن چه کار خواهیم کرد. در هر حال ما این قضیه را حل خواهیم کرد. این چیزی است که می توانم به شما بگویم. اگر توافق بیرون بیاید، البته اگر توافقی حاصل شود، شما خواهید دید با اورانیوم غنی شده چه کار خواهیم کرد. اول از همه باید مد نظر داشته باشید که هشت سال، دورانی که ما رویارویی و تنش داشتیم، ما چیزی را داشتیم که این مسئله اغراق آمیز یعنی ماده لازم برای ساخت هشت بمب در دست ما بود اما ما هرگز بمب نساختیم زیرا معتقدیم که بمب برای هیچ کسی امنیت نمی آورد.
آیا این تنها علت است؟
این تنها علت است. اگر ایران قصد ساخت بمب اتمی داشت هیچ کسی نمی تواند جلوی ما را بگیرد اما ما این کار را نکردیم و در این مسیر حرکت نکردیم زیرا بر خلاف کسانی که از بمب اتمی استفاده کردند، و متاسفم این را می گویم، آنها از بمب اتم علیه انسانهای بیگناه در هیروشیما و ناکازاکی استفاده کردند، ما معتقدیم که استفاده از سلاح اتمی هیچ توجیه اخلاقی ندارد.
من در مقابل دادگاه بین المللی داور در سال هزار و نهصد و نود و شش نود دقیقه سخنرانی کردم و استدلال کردم که تحت هیچ شرایطی استفاده از سلاح اتمی قانونی نیست. تحت هر شرایطی که باشد، استفاده از سلاحی اتمی غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرقابل توجیه است. مهمتر از همه اینکه برای هیچ کسی امنیت فراهم نمی کند. این باور ماست و به همین علت هم بمب اتمی نساختیم و به همین علت هم در آینده بمب اتمی نخواهیم ساخت.
پس چرا شما هر کاری که از عهده آدمها بر می آید انجام نمی دهید تا جهان را و به ویژه کشورهای پنج به علاوه یک را متقاعد می کنید که تا این حد از ته قلب ایمان دارید که تسلیحات اتمی بد است و آنها را نمی خواهید، آیا شما حاضرید هر کاری که لازم است انجام دهید که جهان را در این خصوص متقاعد کند، نه اینکه از پاسخ به برخی ابهامات پاسخ ندهید.
ما در دادگاه نیستیم و در اینجا هیچ کسی نقش بازپرس و قاضی را ندارد.
من نمی خواهم از شما بازجویی و شما را محاکمه کنم.
منظورم شما نیستید. من درباره مذاکرات با پنج به علاوه یک صحبت می کنم. ما دوستان قدیمی هستیم و می توانیم خیلی راحت با یکدیگر گفتگو کنیم. مسئله این است که این مذاکراتی میان کشورهای مستقل است. این مذاکراتی نیست که فقط یک طرف از طرف دیگر چیزی بخواهد. در واقع نوعی بی اعتمادی میان دو طرف وجود دارد و به ویژه این بی اعتمادی میان ایران و آمریکا وجود دارد. البته دیگران هم در این مذاکرات وجود دارند.
برخی از آنها نگرانیهایی دارند و حتی دغدغه برخی شبیه خود ماست. برخی درباره تحریمها نگران هستند. بیشتر افراد بر این باورند که تحریمهای آمریکا غیرقانونی است. بنابراین کاری که ما می کنیم این است که درباره مفاد یک توافقنامه مذاکره می کنیم و درباره ابزار تسلیم صحبت نمی کنیم. این قضیه درباره همه صادق است.
ما نمی خواهیم آمریکا تسلیم شود. البته آمریکا نمی تواند انتظار داشته باشد ایران نیز تسلیم شود. من خوشحالم که می شنوم هم اوباما و هم کری این مسئله را درک می کنند که تسلیم شدن یک رویا و توهم است و هرگز نمی توان به آن رسید. این مسئله مهم است زیرا برخی فکر می کنند می توان از طریق فشار مردم را تسلیم کرد. این اتفاق نخواهد افتاد، این اتفاق نه در ایران و نه در هیچ جای دیگر جهان اتفاق نخواهد افتاد. من فکر می کنم برخی در آمریکا لازم است این ذهنیت را تغییر دهند در غیر این صورت ما همیشه درگیر همان مشکلاتی درگیر خواهیم بود که همیشه داشته ایم.
آیا فکر می کنید این مسئله درباره رئیس جمهور آمریکا نیز صدق می کند؟
من امیدوارم که این طور نباشد.
او در حرفهایش گفته است که چه قدر برای مردم ایران احترام قائل است.
همانطور که گفتم بی اعتمادی متقابل است. ما دلایل خود را برای بی اعتمادی به آمریکا داریم و علت آن نیز تاریخ ماست. کاری که لازم است به جای اینکه تاریخ گذشته و قدیمی را دوباره مرور کنیم این است که توافقی جدی داشته باشیم و آن را اجرا کنیم. ما در هجده ماه گذشته نشان داده ایم و همه به این مسئله اقرار کرده اند که ما هر آنچه را که توافق کرده بودیم اجرا کردیم.
برخی نگران هستند که ایران ممکن است دوباره آنچه را که قبول کرده اجرا نکند. آنها می گویند بزرگترین نگرانی این است که ایران به توافق عمل نکنند. اصلا مردم از چه چیزی می ترسند. مگر می شود مردم ما که مردمی صلح طلب هستند تهدیدی برای موجودیت دیگران باشند. مردم ما آماده هستند که این دیدگاه را درباره خود تغییر دهند. این فرصتی است که فراهم شده است. ایران کشور مهمی در منطقه است.
هیچ کس این مسئله را رد نمی کند.
بنابراین مهم است که با این کشور و این مردم تعامل کنیم، مردمی که حاضر به تسلیم نیستند اما حاضرند گفتگو و تعامل کنند. مردم ایران مسیر گفتگو و تعامل را انتخاب کرده اند. اکنون بهترین زمان برای آمریکاست که همین مسیر را انتخاب کند. من معتقدم که نشانه هایی را شاهد بوده ایم و لازم است این نشانه ها به ثمر برسد و این اتفاق باید از طریق توافق بیفتد. توافقی که به حقوق و منزلت و شرافت ایران احترام می گذارد. من به شما اطمینان می دهم اگر این توافق حاصل شود، ایران آن را اجرا خواهد کرد زیرا ما باور داریم این توافق به نفع همه است.
Friday, 22 November , 2024