در پی وقوع جنايت ۱۷ شهریور، فرمانداری نظامی در اطلاعیه شماره ۴ خود ضمن متهم کردن مردم، اعلام کرد در واقعه ۱۷ شهریور، ۵۸ نفر کشته و ۲۰۵ نفر مجروح شدهاند. دو روز بعد دادگستری اعلام کرد تعداد کشتهشدگان به ۹۵ نفر رسید.
به گزارش نداي گيلان: تظاهرات مردم تهران در 17 شهريور 1357 كه با مشت آهنين ارتش شاهنشاهي رو به رو شد، چهره سفاك رژيم پهلوي را بيش از پيش نمايان ساخت و شكاف ميان حكومت شاه و مردم را كه از سال 1342 آغاز شده بود، عميقتر كرد.
تظاهرات 16 شهريور، لرزه بر اندام رژيم شاه مياندازد
تقارن 13 شهريور 1357 با عيد سعيد فطر، موجبات تظاهرات گسترده مردم تهران را عليه رژيم شاه فراهم كرد. نمازگزاران تهراني پس از اقامه نماز عيد به امامت آيتالله دكتر مفتح، گردهمايي باشكوهي را ترتيب دادند.
در پي اين تظاهرات، راهپيماييهاي مردم تهران و ساير نقاط ايران با شعارهايي صريح و بيپروا عليه محمد رضا پهلوي نضج يافت؛ نقطه اوج اين تظاهرات، اجتماع ميليوني مردم تهران و ساير نقاط ايران در روز شانزده شهريور بود.
در اين روز شعارهاي شديداللحني بر لبان تظاهركنندگان جاري گشت كه محتواي آن چيزي جز سرنگوني حكومت 37 ساله محمد رضا و تاسيس جمهوري اسلامي نبود.
تظاهرات گسترده و ميليوني مردم تهران در روز شانزده شهريور، دستگاه رژيم پهلوي را به هراس و تكاپو انداخت. جعفر شريف امامي كه به تازگي بر كرسي نخستوزيري جلوس كرده بود و دولت آشتي ملي را هدايت ميكرد، با دستور مافوقش يعني محمد رضا پهلوي در شامگاه روز 16 شهريور 1357 در تهران و يازده شهر ديگر از جمله قم، مشهد، اصفهان و تبريز حكومت نظامي اعلام كرد.
شریف امامی که پنداشته بود با تغییر تاریخ شاهنشاهی به هجری شمسی و بستن چند قمارخانه، مردم و رهبری نهضت را آرام خواهد کرد، بلافاصله بعد از راهپیمایی عید فطر و تظاهرات 16شهريور متوجه شد که سخت در اشتباه است؛ به همین جهت با سرعت عکسالعمل نشان داد و طی اطلاعیهای اعلام کرد:
متأسفانه دستهای پنهان با استفاده از روشهای شناختهشده درصدد سوءاستفاده از این شرایط برآمده و با تشکیل اجتماعات و ترتیب تظاهرات مطالبی را که بر خلاف قوانین کشوری است مطرح میسازند. به منظور تأمین آسایش عموم و جلوگیری از اقدامات خرابکارانه، دولت مقرر میدارد که تشکیل اجتماعات با اجازه شهربانی و فقط در محلهایی که موجب سد معبر نباشد آزاد است و به مسئولان انتظامی دستور داده شده است از تشکیل اجتماعات بدون اجازه در معابر عمومی شدیداً جلوگیری كند.
در تهران كه نسبت به ساير شهرها شرايط حساستري داشت، ارتشبد غلامعلي اويسي بعنوان فرماندار نظامي منصوب شد، اين انتصاب بدليل كارنامه درخشان (البته به زعم رژيم شاه) اويسي در كشتار 15 خرداد 1342 صورت گرفت.
تداركات رژيم براي جمعه خونين
تظاهر كنندگان تهراني كه از روز 13 شهريور، تظاهرات مستمر و دامنهداري را ترتيب داده بودند، در روز جمعه 17 شهريور طبق عادت مالوف به خيابانها آمدند.
ارتشبد اويسي در اين روز نخستين اعلاميه فرمانداري نظامي را صادر كرد، در اين اعلاميه تصريح شده بود كه به منظور ایجاد رفاه مردم و استقرار نظم از ساعت 6 صبح روز 17 شهریور ماه مقررات حکومت نظامی به مدت شش ماه” به اجرا در ميآيد.
اويسي كه به منظور تحكيم سلطه خود در قامت فرماندار نظامي، يگانهايي از گارد جاويدان را به فرمانداري نظامي منتقل كرده بود؛ واحدهاي تحت امر خود را در روز جمعه 17 شهريور در معابر و ميادين تهران بخصوص ميدان ژاله كه در روزهاي گذشته از نقاط ديگر ملتهبتر بود، مستقر كرد.
ساعت نزدیک 7:30 صبح بود که جمعیت در میدان ژاله و خیابانهای منتهی به آن مستقر شدند. یکی از فرماندهان نظامی با بلندگو به مردم اخطار کرد که حکومت نظامی است، چرا تجمع کردهاید؟
یکی از روحانیون مردم را به نشستن دعوت کرد. جمعیت روی زمین نشست، ولی ظواهر امر نشان میداد که نیروهای فرمانداری نظامی قصد متفرق کردن مردم را ندارند. راه عبور را از چهار طرف بر روی مردم بستند. ناگهان صدای رگبار از خیابانهای منتهی به میدان بلند شد و همین که جمعیت از چهار طرف به سوی میدان هجوم آوردند، نیروهای مستقر در میدان نیز از چند سو مردم را به رگبار مسلسل بستند.
در مدت چند ثانیه صدها نفر در خاک و خون غلطیدند. مردم بیمحابا مجروحان و شهدا را بر روی دست به سوی بیمارستانها حمل میکردند. اطاقها، راهروها و حیات بیمارستانها مملو از مجروح و جنازه بود. مردم اطراف بیمارستانها، خانههای خود را برای پذیرش مجروحان مهیا میکردند. هر کس هر چه از لوازم پزشکی، پنبه، پانسمان و ملافه داشت به بیمارستان میآورد. نفرت مردم به اوج خود رسیده بود. خبر قتلعام مردم در میدان ژاله در تهران پیچید و سرتاسر تهران به جنب و جوش در آمد.
در پی وقوع حادثه ۱۷ شهریور، فرمانداری نظامی در اطلاعیه شماره ۴ خود ضمن متهم کردن مردم، اعلام کرد در واقعه ۱۷ شهریور، ۵۸ نفر کشته و ۲۰۵ نفر مجروح شدهاند. دو روز بعد دادگستری اعلام کرد تعداد کشتهشدگان به ۹۵ نفر رسید. با این حال بعضی عقیده داشتند باید بررسی کرد که آیا ادعاهای اخیر صحت دارد یا نه. برخی معتقد بودند که در این روز بیش از ۴۰۰۰ نفر کشته شدهاند و تعداد کسانی که تنها در میدان ژاله جان باختهاند ۵۰۰ نفر است.
میشل فوکو فیلسوف فرانسوی که برای پوشش دادن وقایع انقلاب در یک روزنامه ایتالیایی به محل حوادث رفته بود، معتقد است ۴۰۰۰ تن در این روز هدف گلوله قرار گرفتهاند.
پارسونز سفیر وقت انگلیس در تهران تعداد کشتهها را «صدها نفر» ذکر کرد. سولیوان سفیر آمریکا نیز گزارش میکند که در میدان ژاله بیش از دویست نفر از تظاهرکنندگان کشته شده بودند.
پيامدهاي واقعه 17 شهريور
رژيم شاه تا قبل از واقعه 17 شهريور بر اين باور بود كه ايدهي مشاوران امنيتي و اطلاعاتي ساواك مبني بر برقراري حكومت نظامي موثر واقع ميشود و مردم را از اجتماعات و راهپيماييها باز ميدارد، اما قيام 17 شهريور براي دربار يك پيام آشكار را بدنبال داشت و آن اينكه مدل سركوب و سازش به بنبست رسيده است و خواسته مردم چيزي جز سرنگوني رژيم فاسد پهلوي نيست.
پس از واقعه 17 شهريور محمد رضا شاه كه حكومت 37 ساله ي خود را در حال غرق شدن در در ياي خشم مردم مسلمان ايران ميديد، به نسخهاي روي آورد كه از سوي كاخ سفيد تجويز شده بود و آن چيزي جز استمرار سركوب نبود، لذا پس از واقعه 17 شهريور، كابينه نظامي ارتشبد ازهاري، عنان كار را بدست گرفت.
حوادث 17شهریور و ادامه حکومت نظامی، انسجام ارتش را متزلزل و اراده آن را با تردید مواجه ساخت. استقرار طولانی مدت ارتش در میدانها و مراکز مهم شهر که میبایست همانند نیروهای انتظامی با انقلابیون مقابله کند، از کارآمدی ارتش و توان آن کاست. چرا که ارتش اساسا به منظور حفظ امنیت مرزها و پاسداری از کشور در برابر تهدیدات خارجی به وجود آمده بود. اما اکنون ارتش میبایست تحت فرمان فرمانداریهای نظامی شورای امنیت استان عمل کند که خواه ناخواه با هیات دولت و سایر مراکز قدرت در نحوه و اجرای فرامین حکومت نظامی اختلاف نظر مییافت.
این واقعیت با توجه به ساختار ارتش شاهنشاهی که شکاف عمیقی میان کادر فرماندهی با نیروهای مسلح از نقطه نظر گرایشهای سیاسی و تمایلات ملی و مذهبی وجود داشت موضع ارتش را به عنوان سرکوبگر مخالفان سخت تضعیف میکرد.
بدنه ارتش در برابر شعارهای انقلابیون از اقدام به خشونت اجتناب میورزید و گاه با فرار از پادگانها دسته به دسته به تظاهرکنندگان میپیوست. این الگوی برخورد سربازان با مردم مورد توجه برخی از سران ارتش قرار گرفت و آنان خواستار لغو فوری حکومت نظامی در همه شهرها شدند. به عنوان نمونه فردوست و اویسی این گونه میاندیشیدند و اظهار میداشتند:
«تظاهرات رنگ مذهبی دارد و سربازان هم مذهبی هستند و برخوردشان با مردم تظاهرکننده دوستانه است» اما از آنجا که شاه صریحاً از حکومت نظامی پشتیبانی کرده بود، ارتش به عنوان قویترین پایگاه حکومتی رژیم، مدتهای مدیدی در سطح شهر به مأموریت خویش ادامه داد، در نتیجه، این روند سبب شد تا ارتش هر چه بیشتر با ملت معترض خو بگیرد.
امام خمینی یک روز پس از 17 شهریور در اعلامیه ای در نجف خطاب به ملت ایران، شاه را دستوردهنده اعلان حکومت نظامی و مسئول مستقیم کشتار مردم دانست و به ارتشیان هشدار دادند تا در کنار ملت قرار گیرند و از همین زمان با تلاش رهبران محلی انقلاب، بسیاری از ارتشیان به ملت پیوستند.
واقعه 17 شهريور اگرچه در ابعاد داخلي، رويارويي و تقابل ملت با رژيم شاه را به صورت علني به تصوير كشيد، اما بررسي ابعاد خارجي اين واقعه ما را به نكات حايز اهميتي رهنمون ميسازد. پس از 17 شهريور 57، اگرچه كارتر رئيس جمهور آمريكا طي تماسي تلفني با شاه او را از هر جهت مطمئن ميسازد اما استراتژيستهاي كاخ سفيد در طرحهاي خود براي حمايت از رژيم شاه تجديد نظر ميكنند. به گونهاي كه چند ماه بعد در كنفرانس گوادالوپ، كارتر در كنار رهبران ساير قدرتهاي جهاني به صراحت اعلام ميدارد: محمد رضا پهلوي بايد حكومت را رها كند.
Saturday, 23 November , 2024