من در لاهیجان کار گروه بانوان فرهنگ و هنر را تشکیل دادم و بسیار از بانوان را تشویق کردم تا مسئولیت مراکز فرهنگی و هنری را بعهده بگیرند و خودشان شخصیت حقوقی پیدا کنند تا جایی که برخی میگویند اداره فرهنگ و هنرلاهیجان زنانه شده است اشکالی ندارد بگذار هر فردی هر جور می‌خواهند فکر کند.

ندای گیلان: در بحبوحه روزمرگی و فراز و نشیب های زندگی و زمانی که ناامیدی و بی‌انگیزگی بر انسان مستولی می شود، دیدن پشتکار و تلاش خستگی ناپذیر افرادی که به رغم همه سختی ها و مشکلات سد های بزرگ جلوی روی خود را کنار زده اند و بر قله موفقیت ایستاده اند، حالتان را خوب می کند! حالا اگر این فرد موفق یک زن باشد که سختی های دوچندان را تحمل کرده تا بهترین خودش باشد موضوع کمی متفاوت تر است.

زنان موفق در جامعه ما کم نیستند که با وجود نگاه های بعضاً خوشایند راه خود را در پیش گرفته اند و حالا پرآوازه شده اند. در ندای گیلان قصد داریم هر هفته سراغ یکی از این زنان موفق برویم و به گفتگو با آنان بپردازیم.

میهمان این هفته گپ و گفت صمیمی ما در “شنبه ها با زنان موفق گیلانی ” می گوید در سن تئاتر احساس قدرت و در کنار هنرمندان احساس امنیت میکنم.

. شرح گفتگو در ادامه آمده است:

 

۱-خودتان را معرفی کنید و از تحصیلات و سوابق شغلی خود بگویید.
نگار نادری هستم .متولد ۱۲ آبان ۱۳۴۸ . کارشناس ارشد ادبیات نمایشی . از سال ۷۱ بعنوان هنرجوی سینمای جوان و تئاتر وارد حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی لاهیجان شدم . سال ۷۷ به صورت حق الزحمه جذب سازمان شدم . ابتدا کارشناس هنری سپس از اواخر سال ۹۴ ریاست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی را بعهده گرفتم .

۲-از کودکی چه هدفی را دنبال می کردید و آیا اکنون در جایگاهی هستید همان شغل مورد نظر کودکی تان است؟

پدرم بسیار اهل مطالعه بود . در خانه ما کتاب خواندن امر بسیار عادی بود . من از کودکی کتاب میخواندم . علاقه زیاد به کارهای هنری داشتم .کلاس پنجم ابتدای یکی از برگزیدگان قطعه ادبی در کیهان بچه ها شدم . فعالیت هنری را دوست داشتم . از اول راهنمایی عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شدم و بعد از مدرسه تمام وقت در کانون مشغول فعالیت بودم. در کانون از روزنامه دیواری تا نمایش تا داستانخوانی و هر کار دیگر فعالیت داشتم . با مربیان رفاقت زیادی داشتم و خیلی ها چون چثه درشتی هم داشتم فکر میکردند منم مربی کانون هستم . بعد از دیپلم در آزمون فیلمسازی سینمای جوان لاهیجان شرکت کردم . دوره فیلمسازی را طی کردم . فیلم های کوتاه ساختم در جشنواره های مختلف شرکت کردم .حتی مدرس تصویربرداری سینمای جوان شدم .در انتهای همه این فعالیت ها در انجمن هنرهای نمایشی لاهیجان ماندگار شدم و تئاتر را دنبال کردم . اکنون هم بعنوان یک رفیق در کنار سایر هنرمندان گرانقدر در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هستم شغلم را همیشه دوست داشتم وبه حرفه ام افتخار میکنم

۳-به عنوان یک زن چه موانعی برای پیشرفت شما وجود داشت و هم اکنون با چه چالش هایی روبه رو هستید؟

من یه مطلب نوشتم با عنوان ” دو گانگی اجتماعی و اضطراب های زنانه” در اینترنت جستجو کنید مطلب برای خوانش موجود هست . کار کردن در عصر حاضر سخت هست . هنوز افراد زیادی هستند که پذیرفتن پست های مدیریتی توسط زنان برایشان حل نشده . خیلی ها با مراجعه به اداره میگویند با آقای رییس کار داریم ! یا جایی مرا معرفی میکنند بازم آنها با تعجب دنبال فرد دیگری با همان خصوصیات کلیشه ای ریاست در جامعه ما میگردند و باورشان نمیشود یک زن رییس اداره فرهنگ است . در جلسات معمولا در پایان نظرات بانوان را میپرسند . چون قدرت در دست مردان است .گاهی فضا انقد سنگین هست که نا خودآگاه سکوت را ترجیح میدهم . ارتبا ط زنان و مردان در جامعه ما شکل همان شوخی های کودکی ” دخترها با دخترها پسرها با پسرها” را دارد .من اصلا بلد نیستم به نیروهای قدرت نزدیک شوم .حس خوبی ندارم . در مقاله دوگانگی اجتماعی و اضطراب های زنانه به این موضوع پرداخته ام که” گرچه جامعه به یک آگاهی نسبی نسبت به حضور زنان رسیده اما درد آنجاست که فرد تحصیل کرده فقط پوسته روشنفکری دارد با تفکر پدربزرگ خود ” هنوز تعداد زیادی از افراد در عین حال آنکه دم از حضور زنان می زنند به شدت زن ستیز هستند و این نوع نگاه در یک فرد معمولی مرا کمتر آزار می دهد اما در یک فرد به اصلاح تحصیلکرده فاجعه است که به وفور دیده می شود . از نظر من زیر ساخت ها برای حضور بانوان هنوز آماده نیست و صرفا برای آنکه از جامعه جهانی دور نمانند ومولفه های توسعه فرهنگی که یکی از آنها استفاده از پتانسیل زنان است جامع عمل پوشاند ه شود درصدی از پست های مدیریتی انهم در سطوح پایه را به زنان اختصاص داده اند .دوران گذار را طی میکنیم .امروز برای ما سخت است اما بی شک اینده برای زنان روشن تر خواهد بود

۴- در طول مدت بحران پاندمی کووید ۱۹ چه چالش و مشکلاتی داشتید؟

خانواده هنر بسیار اسیب دیدند . هنر و فرهنگ جز اولین مشاغل بود که اسفند ۹۸ تعطیل شد . سینما ها ، آموزشگاهها و موسسات و نمایشگاهها و تئاتر تعطیل شد و هنوز هم به حالت عادی بر نگشته بعد از کرونا هم تا خودش را دوباره ترمیم کند حتما روزگار سختی را طی خواهیم نمود . سرمایه گزاری در هنر و فرهنگ ریسک است و همانطور که خودتان نیز در این عرصه فعالیت می کنید فقط کار دل است که متاسفانه با این اوضاع نگران کننده شده . شاید خیلی از اهالی فرهنگ و هنر برای غم نان با این عرصه خداحافظی کنند .

۵٫ مختصری از فعالیت های ارزشمندتان و کتابها تون بفرمایید

کارم را بسیار دوست دارم . زمانی که می نویسم بهترین لحظات زندگی من است . در سن تئاتر احساس قدرت و در کنار هنرمندان احساس امنیت میکنم . اولین جایزه نویسندگی را در سال ۷۱ از چهارمین چشنواره تئاتر استان دریافت کردم با نمایشنامه رویای بودن سال ۷۴ مجددا از هفتمین جشنواره تئاتر استانی جایزه نویسندگی اول را برای نمایش دخونکاه دریافت کردم و تا کنون بیش از بیست جایزه از جشنواره های مختلف استانی و کشوری دارم .بیش از پنجاه نمایش کار گردانی کرده ام و به اندازه یک کتاب ۲۰۰ صفحه ای رزومه دارم وتنها دارایی ارزشمند م محسوب میشوند .
اولین نمایشنامه من با عنوان ” پلی از جنس شیشه ” منتخب بیست و هفتمین جشنواره تئاتر فجر و توسط انتشارات نمایش چاپ شد . در سال ۹۵ توسط انتشارات ایلیا دو مجموعه نمایشنامه چاپ کردم .مجموعه بزرگسالان عبارت بود از نمایشنامه :” تکرار پاییز ” “بوی باروت ، مرگ پرنده ” “عاشق شدن به وقت تردید ” و مجموعه دیگر نمایشنامه های ” تی تی ” ” آرزوی قشنگ رعنا ” “به دنبال دوست زیبا “” خواستن ، توانستن است ” با هم ویژه کودکان چاپ شد . در سال ۹۹ دو نمایشنامه در یک مجموعه توسط انتشارات حس آخر چاپ شد با عنوان ” یک جرعه آب ” و ” نخل های کوفه شاعرند “. امسال تصمیم دارم دو نمایشنامه ” گریگور سامسا در خواب راه می رود” و” سمفونی گرگ نر” را هم در یک مجموعه به چاپ برسانم . سه نمایشنامه کودک با عنوان ” پسر کوههای بلند ” افسانه آخ ” و ” افسانه کوکو ” را هم در اینده در کنار بیش از سی نمایشنامه کوتاه حتما چاپ خواهم کرد .

۶٫ نظر خانواده در مورد شغل شما و مسئولیت های شما چیست، ممکن است ساعت های زیادی را مشغول کار و دور از خانواده باشید.

خیلی خانواده قشنگی هستیم .شاید این واژه برا خیلی ها خنده دار باشد.همسرم با اینکه اهل هنر نیست اما با دیدن علاقه من به هنر خودش بیشتر نسبت به کارم علاقه نشان می دهد . دخترم ترم آخر موسیقی هست و پسرم پشت کنکوری . همه خانواده پای ثابت کارهای من هستند و مرا تشویق به کار میکنند . حتی اکنون که بعلت مشغله های زیاد از کارگردانی دور شده ام مدام دلشان میخواهد کاری به صحنه ببرم . خانواده بسیار همپا و دوست داشتنی دارم که بخاطر آن خدا را شاکرم . البته کار خودم هم خیلی زیاد است و وقتی خانه می آیم شیفت دوم کارم شروع می شود . گاهی برای آنکه از امورات خانه عقب نمانم سه صبح از خواب بیدار می شوم . هر دو طرف کفه ترازوی خانواده و کار را میزان میکنم .خداوند را شاکرم که توانایی جسمی من عجیب بالاست وگرنه با این حجم کار خانه و اداره حتما از پا می افتادم . یک چیز دیگر در کنار زیاده گویی هایم اینکه مشغله زیاد موجب شده است برنامه ریزی داشته باشم و خیلی قبلتر به فکر همه چیز باشم . زمانی که بچه هایم دانش آموز بودند من اواسط تابستان همه وسایل مدرسه را خریدار ی میکردم . هیچوقت کار خانواده را به دقایق اخر نمی سپارم چون واقعا زمان دست خودم نیست و کار صبح و عصرو شب نمی شناسد. خانواده خودم و همسرم مرا درک می کنند . یادم است بارها بخاطر کار به مهمانی های خانوادگی که حتی از قبل برنامه ریزی کردم نرسیدم . میدانند درگیری هایم زیاد است و مرا همانطور که هستم پذیرفته اند

۷-هدف و شعار شما در زندگی چیست و چه چیزی بیش از همه چیز برای شما مهم است؟

من سالهاست که با خودم عهد کردم صبح ها که از خواب بر میخیرم اول خداوند را شاکرم که یک روز دیگر به من فرصت زندگی کردن را داد و هر روز به خودم میگویم باید تاثیر گذار باشم و تا جایی که میتوانم به دیگران کمک کنم . آمده ام که مفید باشم . خیلی از سرزنش ها را نمی شنوم . به هدفم که تاثیر گذار ی هست فکر می کنم . بارها شده سرزنشم کرده اند که این همه کار می کنی کسی قدر دان تو نیست و یا نامهربانی هایی و بی مهرهای زیادی که شد ،من شاید یک یا چند روز کوتاه افسرده کرده باشد اما دوباره با قدرت بیشتر وارد صحنه کار و فعالیت شدم و در کنار بقیه دوستان اتفاقات قشنگی را رقم زدیم .

۸٫چه توصیه هایی برای بانوان عزیز گیلانی در سال جدید دارید؟

مدافع حقوق زنان هستم و این در حد شعار نیست بلکه در عمل هم نشان داده ام . متاسفانه برخی فقط آدم های پشت تریبون هستند اگر می خواهیم به حقوق خود دست پیدا کنیم باید ابتدا توانایهایمان را ثابت کنیم . کلیشه های جنسیتی را با رفتارهامان از بین ببریم . در کنار هم باشیم . زنان توانایی های بسیار ی دارند که باید وارد میدان شده و نشان دهند . من در لاهیجان کار گروه بانوان فرهنگ و هنر را تشکیل دادم و بسیار از بانوان را تشویق کردم تا مسئولیت مراکز فرهنگی و هنری را بعهده بگیرند و خودشان شخصیت حقوقی پیدا کنند . تا جایی که برخی میگویند اداره فرهنگ و هنرلاهیجان زنانه شده است اشکالی ندارد بگذار هر فردی هر جور میخواهد فکر کند . زنان در کنار زنان لحظات زیبایی می آفرینند . معتقد به شایسته سالاری هستم از هر فعالیت ارزشمندی چه در حوزه فرهنگ و هنر چه غیره استقبال میکنم . ازبانوان گرانقدر میخواهم در کنار خانواده و اهمیتی که خانواده دارد خودشان را فراموش نکنند . یک همسر و مادر قدرتمند و توانمند ارزشمند تر از یک مادر و همسرنگران است چرا که اولی کودکان با عزت نفس بالا به جامعه تحویل میدهد ما اکنون بیش از هر زمان به افراد قوی، تاثیر گذار ، دلسوز و مسئولیت پذیر نیازمندیم.
پایان عرایضم رو با قسمت هایی از شعر زنده یاد قیصر امین پور به پایان می‌برم
ریشه های ما به آب
شاخه های ما به آفتاب می رسد
ما دوباره سبز می شویم !

 

  • نویسنده : نوشین میربلوک