ندای گیلان–نوشین میربلوک: در بحبوحه روزمرگی و فراز و نشیب های زندگی و زمانی که ناامیدی و بیانگیزگی بر انسان مستولی می شود، دیدن پشتکار و تلاش خستگی ناپذیر افرادی که به رغم همه سختی ها و مشکلات سد های بزرگ جلوی روی خود را کنار زده اند و بر قله موفقیت ایستاده اند، حالتان را خوب می کند! حالا اگر این فرد موفق یک زن باشد که سختی های دوچندان را تحمل کرده تا بهترین خودش باشد موضوع کمی متفاوت تر است.
زنان موفق در جامعه ما کم نیستند که با وجود نگاه های بعضاً خوشایند راه خود را در پیش گرفته اند و حالا پرآوازه شده اند. در ندای گیلان قصد داریم هر هفته سراغ یکی از این زنان موفق برویم و به گفتگو با آنان بپردازیم.
میهمان این هفته شنبه های ندای گیلان یک چهره آشنا برای علاقه مندان به حوزه هنر و سینماست.یک نمایش در دوران دبیرستان مسیر زندگی اش را تغییر داد و و موجب شد وارد این حرفه شود.در طی سال های اخیر با درخشش در سریال ها فیلم های مختلف کارنامه موفقی را از خود برجای گذاشته است اما به این مقدار بسنده نکرده و اخیراً دو دفتر شعر را نیز به چاپ رسانده است.به خوش اخلاقی و مهربانی مشهور است و علاقه زیادی به زادگاهش گیلان دارد.
گفتگو با نسرین بابایی، هنرمند ارزنده گیلانی را در ادامه می خوانید:
از چه زمانی به بازیگری علاقهمند شدید و چگونه وارد این حرفه شدید؟
دبیرستانی بودم که به بازی در یک نمایش دانشآموزی دعوت شدم، با همهٔ علاقهای که به پزشکی داشتم مسیرم کاملاً عوض شد. شاید اگر برگردم به روزهای خیلی قبل امروز یک پزشک بازیگر بودم، شاید .
تا کنون در کدام آثار نقشآفرینی کردید؟
در افتخار همکاری با کارگردانهای بسیار خوب و درجه یکی را داشتم آقای بهرنگ توفیقی، آقای محمدعلی طالبی، آقای داریوش یاری، آقای فریدون حسن پور، آقای احمد امینی، آقای مهدی جعفری، آقای مهدی بوستان پرور، آقای سید جمال حاتمی، آقای حسین قناعت، آقای راما قویدل، زندهیاد بهزاد رفیعی، آقای علیرضا داودنژاد، آقای حمیدرضا قربانی، آقای سیروس حسنپور،آیدا پناهنده،آقای احمد کاوری، آقای آهنج، آقای سیروس مقدم، آقای اصغر هاشمی و نتیجه این همکاری سریالهایی شد که بهواسطه آن ارتباطم با مردم عمیقتر شد.
سریالهایی مثل، افرا، وارش، مدینه، کوبار، بیگانهای با من است، در کنار پروانهها، گذر از رنجها، رؤیای گنجشکها، خانهای روی تپه، سرگذشت، محکومین، داستان یک شهر، قصه شهر وبی همگان
و فیلمهای سینمایی، ناهید، ناردون، مغز استخوان، قول، یک روز سرد، سکوت رعنا، پایان رؤیاها، فراری، آیتالله بهجت، سایه، بلوگا، پاییز
کدام اثر خود را بیشتر دوست دارید و چرا؟
هر کاری قطعاً یک آوردهای دارد و ذرهذره باعث ساختن روح یک بازیگر میشود ولی سریال کوبار، فیلم سینمایی ناهید، وارش و افرا بود که بیشتر شناخته شدم
در حال حاضر مشغول نقشآفرینی در چهکارهایی هستید؟
در حال حاضر سرکار سریال بی همگان هستم به تهیهکنندگی مهران مهام و بهرنگ توفیقی که ادامه کار را با اصغر هاشمی دنبال میکنیم باید بگویم که در کار قبلی هم سریال افرا را با آقای توفیقی کارکردم و ممنونم که دوباره به من اعتماد کرد و برای نقش پروین به این کار دعوت شدم.
در شبکه پنج تهران هم در حال حاضر سریال داستانی شهر را برای پخش دارم.
اخیراً دو کتاب به چاپ رساندهاید، از حال و هوای این کتابها برایمان بگویید.
دو کتاب که درواقع دفتر شعر هستند، «لطفاً بیدارم نکنید» و «یک روز هوای سرد است» که واقعاً لطف خدا شامل حال من شد و توانستم آنها در سال ۱۴۰۰ به چاپ برسانم و در سال ۱۴۰۱ از آنها رونمایی کنم.
با رهنمایی دکتر علی امیری که محقق و پژوهشگر است و همچنین فرامرز طالبی، نمایشنامهنویس و محقق در منزل ایشان از کتابها رونمایی شد با حضور دکتر موسوی، استاد پور شهید عباسی، استاد محمود طیاری و طراح جلد کتاب، هدی رسولی که جمعی بسیار خودمانی بود و برای من بسیار ارزشمند بود.
البته دوستان زیادی پرسیدند که چرا در سالن و جمع بیشتری از کتابهایم رونمایی نکردم این را هم بگویم جای خیلی از عزیزان و دوستان خوب من خالی بود ولی خب ترجیح من رونمایی بهدور از شلوغی بود.
اینجا فرصتی شد تا تبریکی بگویم به سهند خداخواه که این کتاب را ترجمه کرد (کتاب دوزبانه است) ایشان مترجم دفتر شعر لطفاً بیدارم نکنید هستند.
در سالهای اخیر انتقادات زیادی از سوی مردم و فعالین اجتماعی گیلان نسبت به آنچه توهین به شمالیها در فیلمها و سریالها انگاشته شده بود، مطرح شد، نظر شما دراینخصوص چیست؟
هراستانی، هر قومی فرنگ، رسوم و آداب خاص خودش را دارد که بسیار قابل احترام است در مواجهه با این مقوله در سریالها باید با وسواس و نگاه درست پیش رفت، چون بههرحال از رسانهای استفاده میکنیم برای معرفی و شناساندن علایق، ساختار فرهنگی، هنری، سیاسی و اجتماعی خودمان که اگر بادقت نظر انجام شود، قطعاً این تصاویر و معرفیها بهتر اتفاق خواهد افتاد.
بی شک من نمیپذیرم، شاید باور نکنید سریالهای بوده است که من از گفتن خیلی از دیالوگها خودداری کردم و حتی برخی از دیالوگها را نقد کردم. البته در سریالهای اخیر نقش گیلانی نداشتم ولی سعی کردم بهعنوان یک زن گیلانی در یک قاب کاملاً درست حضور پیدا کنم و بتوانم آنچه را که شایسته و درخور مردم گیلان است، پیش ببرم. دوست دارم هم استانیهای عزیزم به من کمک کنند و اتفاقات خوبی در حوزه بازیگری من و همه همکاران گیلانی عزیزم رخ دهد.
بیانیه اخیر جمعی از زنان بازیگر ایران در خصوص تعرض به آنها توسط برخی از چهرههای شناخته شده سینما موجب شده تا منتقدان فرهنگی و سیاسی از فرصت استفاده کنند و سینمای ایران را بیمار و آلوده معرفی کنند، نظر شما دراینخصوص چیست؟
درمورد سینما و اتفاقی که این روزها افتاده است، سینما برای هر کشوری، نقطه روشن و درخشان آن کشور است درواقع پل ارتباطی است که مرز نمیشناسد، سینما زبان ملی یک کشور است، اتفاقاتی که این مدت شکل گرفت متأسفانه این چاکراها را کور کرد، انگار هدایت شده بود و قبلاً برای آن نقشه و طرح داشتند. ما در هر حوزهای که کارکنیم فرقی ندارد اگر واقعبینانه نگاه کنیم در تمام حوزهها این چالشها وجود دارد و ممکن است اتفاق بیفتد. این دست اتفاقات و حواشی را نمیپسندم و ترجیح میدهم همیشه باعقل و درایت در کارهایم جلو برم. امیدوارم در سینما کمی همسوتر گام بردارند که این اتفاقاً اصلاً برازنده سینما نبود و نیست دیگر رخ ندهد.
بزرگترین هدف و آرزوی (غیرخصوصی شما) در زندگی چیست؟
با توجه نگاهی که دارم به نظرم نمیتوانم چیزی را بهعنوان آرزو معرفی کنم. هر انسانی برای آیندهاش برنامهریزی دارد و این در هر لحظه باتوجهبه شرایط و ذائقه انسانها ممکن است تغییر کند، شاید تلاش برای بهترشدن یا شاید اتفاقی که حال امروز هستی را خوب کند. اگر هرکدام از ما بتوانیم یک حرکت درست داشته باشیم کلی اتفاقات خوب و روشن در پیرامون ما رخ خواهد داد.
اوقاتی که حالتان خوب نیست، چهکار میکنید؟
اوقاتی که حالم خوب نیست شعر میخوانم و یا با دخترم قدم میزنم گاهی ساز میزنم و البته چای را هم توصیه میکنم.
زندگی اصلاً چیز عجیبوغریبی نیست و همین لحظههایی است که باهم در ارتباطیم مثلاً همین مصاحبه و گفتگوی من و شما، آن را سخت نگیریم.
گالری عکس های نسرین بابایی
Monday, 25 November , 2024