گرچه اصولگرایان این روزها هنوز در سکوتی عجیب درباره ائتلاف انتخاباتی شان به سر میبرند اما جبهه مردمی نیروهای انقلاب گویی قرارش را بر حضور پررنگ در انتخابات گذاشته و جدیتر از بقیه پازلهای انتخاباتیاش را می چیند.
ندای گیلان-فاطمه استیری: هر چه قدر که در جناح اصولگرایان در ظاهر اوضاع به کندی پیش می رود گویا در پشت صحنه خبرهایی از تحولات سریع و اتفاقات مهم وجود دارد. نشانه هایی از اینکه تصمیم سازی دیگری در جریان است تا شاید اصولگرایان اینبار قرارشان در انتخابات را متفاوت از رویه های پیشین ساماندهی کنند. شاید زمزمه های آهسته این روزهای اردوگاه راستگرایان به پایان نزدیک است تا بالاخره راستگرایان سیاست سازوکار ورودشان به انتخابات را رونمایی کنند.
جبههای نیمه مخفی؛ ائتلافی چندوجهی
از وقتی جبهه مردمی نیروهای انقلاب تشکیل شده چند نوع مواجهه با آن دیده شده است. در میان اصولگرایان یک بخش به عیان به حمایت از آن پرداخته اند. یک بخش سعی کرده اند ابراز نظر و واکنش را به وقتی دیگر واگذار کنند؛ این گروه نه تخریب کرده اند و نه حمایت. گروه دیگری هم هیچ ابایی نداشته اند از اینکه در مخالفت با این ائتلاف حرف بزنند. طبق معمول این کاراکتر هم اختصاصی یافته است به جبهه پایداری . درست در میانه ای که این پایداری ها در رسانه هایشان لب به اعتراض گشوده اند نامزد دلخواه آنان نیز به صورتی لطیف این جبهه را دچار بحران بی هویتی دانسته است .
آنچنان که سعید جلیلی گفته است« من هم این خبر را از رسانهها شنیدم. آن چیزی که اهمیت دارد این است که کسانی که یک نگاه مشترک مبتنی بر تفکر انقلابی دارند، حتما همافزایی آنها اهمیت دارد. هر چقدر این نگاه همافزا شود، سبب تقویت این نگاه میشود. مهمترین اصل در این موضوع این است که “وحدت گفتمانی” ایجاد کنیم. اینکه افرادی در راستای همافزایی کار کنند، خوب است اما براساس چه گفتمانی؟ شاخص هم در این همافزایی مقام معظم رهبری هستند؛ ما باید بررسی کنیم به چه میزانی توانستهایم با این شاخصهها منطبق باشیم. در این چارچوب هر جریان و گروهی، چه 10 نفر چه 12 نفر که بتوانند به این همافزایی کمک کنند، مفید خواهد بود. اگر عناوین مهمی مانند جمهوری اسلامی از محتوا خالی باشد، دشمن با آن مشکلی ندارد. تفکر انقلابی یک اسم و یا یک تابلو نیست، یک “محتوا و حقیقت” است؛ این تفکر هم در حصر شخص، گروه و یا حزبی نیست و مبنایش باید جذب حداکثری باشد. قرار نیست “وحدت قبیلگی” باشد، قرار ما این است که “وحدت گفتمانی” باشد. در وحدت گفتمانی مسائلی مانند نسبت با جریان اشرافیت، عدالت اجتماعی، مبارزه با آمریکا، مقاومت، رسیدگی به محرومان، توزیع عادلانه فرصتها مورد سئوال و بررسی قرار میگیرد. اگر نگاه ما شکلی باشد و به محتوا توجه نکنیم، هر عنوانی به تنهایی مشکل را حل نخواهد کرد.»
ویترینی بیحاشیه
در چنین وضعیتی خیلی ها به این فکر می کنند که این جبهه مردمی دقیقا چیست و چه کارکردی خواهد داشت. شاید بهتر باشد ابتدا به ویترین آن نگاه کنیم . «حسن رحیمیان، مرضیه وحید دستجردی، مهدی چمران، یحیی آلاسحاق، حمیدرضا حاجیبابایی، رضا روستاآزاد، محمود خسرویوفا، مهدی محمدی، علیرضا مرندی و نادر طالبزاده» ده نفری که به عنوان اعضای هیات موسس معرفی شده اند . یک ترکیب کاملا متفاوت با ائتلاف های اخیر اصولگرایان. به بیان دیگر اگر تا پیش از این تلاش می شد افراد اسم و رسم دار گروه ها و تشکل های اصولگرا را در صدر یک ائتلاف نشانده و با تاکید بر همین وزنه تلاش به جذب نیروهای دیگر کنند این بار اما در تلاشی معکوس افرادی را سیبل حرکتی خود قرار داده اند که هیچ گونه ویژگی اینچنینی ندارند.
سخنگوی این ائتلاف ماجرا را اینگونه شرح داده است :« با ترکیبی که امروز در جمع اعضای 10 نفره هیئت مؤسس جبهه مردمی انقلاب اسلامی مشاهده میکنید میبینید که این ترکیب صفوف و صفبندیهای رایج و سنتی سیاسی کشور را پاره و از آن عبور کرده است. در این ترکیب تحلیلگران سیاسی، اهل نظر، اصحاب هنر، اساتید دانشگاه، پزشکان، افراد اجرایی کشور و روحانیت حضور دارند ما بنا داریم یک جمع چندصدایی باشیم و میخواهیم صدای همه اقشار مردم را بلند کنیم. همه ما از جبههبندیهای رایج و سنتی خسته شدهایم. میخواهیم این مرزها را درنوردیم و مردم حاکم شوند، به عبارتی میخواهیم امور به دست مردم رقمزده شود، سرنوشت آنان تعیین شود و مردم درصحنه حضورداشته باشند.»
اما به نظر می رسد که اوضاع به این سادگی هم نباشد . محمد رضا باهنر امروز مصاحبه ای با یک رسانه اصلاح طلب داشته و در ضمن چالش درباره هویت سیاسی این ده نفر گفته است « حداقل این 10 نفری که تابلو جبهه مردمی نیروهای انقلاب را بالا بردهاند نمیشود تندرو دانست. اصولا شما اصلاح طلبان شگردی غیر از اینکه رقبای خودتان را متهم به تندروی کنید، ندارید. چون راهحل دیگر ی ندارید. اما به شما میگویم باید این 10 نفر را خارج از برنامه جناحی و سیاسی بررسی کنید. اینها تندرو نیستند.»
شاید همین قسم موضع گیری هاست که می گوید می توان اینگونه تحلیل کرد که اصولگرایان به مدل آبادگران رسیده اند. آنها در زمان تشکیل آن ائتلاف دنیز چهره های نا آشنا و کسانی که واکنش برانگیز نبودند را در صدر کار خود قرار دادند . به دیگر سخن اینکه این بار اصولگرایان خواسته اند سطح دعوا را نه در شکل و ویترین ائتلاف که به جای دیگری ببرند.
آنچه که به وقوع پیوسته این است که اصولگرایان روی ویترین خود افرادی تقریبا آرام و غیر قابل اعتراض را برگزیده اند اما چالش های انتخاباتی را به اتاق های دربسته برده اند. این امر آنجا بیشتر نمود پیدا می کند که گریزی به ادوار گذشته ائتلاف اصولگرایان بزنیم همان دفعاتی که گاهی بحث های زیادی در این مورد صورت می گرفت که چرا افراد اصلی ائتلاف که انتخاب و معرفی شده اند از یک بخش بیشتر و از یک بخش دیگر کمتر هستند.
این مساله هم محل جدال داخلی بود و هم محل تحلیل بر سر اینکه با توجه به ترکیب هیات اصلی، خروجی چه کسی یا کسانی خواهند بود. این بار اما وضعیت تغییر کرده است . در چنین وضعیتی کار برای کسانی که می پرسند این جبهه در نهایت به چه کسی خواهد رسید یا اینکه این جبهه به کدام گرایش از اصولگرایان نزدیک است خیلی سخت جلوه می کند.
از سوی دیگر به نظر می رسد گویا قرار نیست ائتلاف در قالب این جبهه گویا فعلا پررنگ شود، به نظر می رسد با گذر زمان این رویه در حال تغییر است. چه اینکه غلامعلی حداد عادل بعد از مدتی سکوت درباره این ائتلاف گفته است :« جبهه مردمی نیروهای انقلاب به عنوان محور فعالیتهای اصولگرایان برای انتخابات است و بقیه گروههای اصولگرایی به آن خواهند پیوست. »
یا در سخنانی دیگر محمد رضا باهنر درباره پیوستن به این ائتلاف گفته است :«باید رای بگیریم! این طور نیست که من تصمیم بگیرم، از امروز به این جبهه بپیوندیم. به هر حال جبهه پیروان یک تشکیلات با 17، 18 گروه است. در این جبهه، شورای مرکزی و سیاست راهبردی داریم. اما میگویم که جبهه پیروان با نظر مثبت، جبهه مردمی نیروهای انقلاب را بررسی میکند و جبهه نیروهای انقلاب را هم جزء پایداری نمیدانیم. امیدواریم این جریانی که جدیدا راه افتاده است جریانی باشد که انشاءالله همه در آن قرار بگیرند. حتی پایداریها نیز باید در آن حضور داشته باشند. امیدمان این است تا شرایطی به وجود بیاید که همه آن طیف صف طولانی اصولگرا که مجموعهای از تندروها و محافظهکاران اصولگرا هستند، در زیر چتری مشترک قرار بگیرند.»
آنچه به نظر می رسد در درستی این گزاره که مدل ائتلاف 96 اصولگرایان دقیقا شبیه کارهای آنها در زمان تشکیل آبادگران است کمتر می توان شک کرد. در آن زمان البته شکل آرایش اصولگرایان با شرایطی که امروز در آن هستند بسیار متفاوت بود . آنها آن روزها مساله مهمی به نام جبهه پایداری نداشتند . یک بخش از جناح که خود تبدیل به یک قطب مخالف شده و کارویژه ای جداگانه می طلبد .
برخی می گویند با توجه به سابقه رفتاری پایداری ها و البته سخنان این روزهای آنها تنها یک احتمال برای پیوستن شان به ائتلاف وجود دارد . آنها یک تضمین ویژه می خواهند :«خروجی جبهه همان نامزد مورد نظر ما باشد» .
Saturday, 23 November , 2024