http://www.aftabir.com- شاید بسیاری از روزنامهنگاران، مثل بسیاری از انسانها، از تعطیلی خوششان بیاید، با این حال تعطیلی نوروزی دو هفتهای – و حتی بیشتر – روزنامهها قطعا اتفاق فرخندهای نیست.مدافعان این تعطیلی دلایل فراوانی برای آن قائل هستند؛ نیاز روزنامهنگاران به یک تعطیلی مناسب بعد از یک سال فعالیت فرساینده برای ریکاوری، توجه کمتر مردم […]
http://www.aftabir.com- شاید بسیاری از روزنامهنگاران، مثل بسیاری از انسانها، از تعطیلی خوششان بیاید، با این حال تعطیلی نوروزی دو هفتهای – و حتی بیشتر – روزنامهها قطعا اتفاق فرخندهای نیست.
مدافعان این تعطیلی دلایل فراوانی برای آن قائل هستند؛ نیاز روزنامهنگاران به یک تعطیلی مناسب بعد از یک سال فعالیت فرساینده برای ریکاوری، توجه کمتر مردم به اخبار در ایام نوروز و در نتیجه کاهش فروش، تعطیلی نسبی فرآیند فنی انتشار روزنامه از چاپ تا توزیع، کاهش اخبار به دلیل تعطیل و نیمه تعطیل بودن نهادهای گوناگون و دشواری مصاحبه گرفتن در روزهای تعطیل برای تهیه گزارشها و مصاحبههای تحلیلی از جمله این دلایل به شمار میروند. با این حال میتوان گفت که تمام این موارد حاصل عادت به رسمی دیرپا و غلط است. اگر چاپخانه یا توزیع در این روزها تعطیل و نیمه تعطیل هستند، چون عادت کردهاند که این روزها روزنامهای منتشر نشود. تجربه نشان میدهد که کارشناسان و مسئولان، کمابیش پاسخ خبرنگاران خبرگزاریها را میدهند و اگر روزنامهها هم اضافه بشوند، احتمالا آنها هم به پاسخگویی در ایام نوروز عادت خواهند کرد. درباره مخاطبان هم در روزهای دیگر سال هم آمار مطالعه مطبوعات بالا محسوب نمیشود و آن عدهای که اهل روزنامه هستند، اگر بدانند روزنامهای در کار است، چه بسا عادتشان به این که ایام نوروز، ایام بی روزنامه است بشکند و باز هم پای دکهها بروند. ضمن این که در این روزها روزنامهها میتوانند با تیراژ کمتری زیر چاپ بروند. درباره استراحت روزنامهنگاران و کم شدن اخبار هم سادهترین راه کاهش صفحات روزنامه در روزهای تعطیلات نوروزی است. اگر مثلا صفحات روزنامهای به یک چهارم تقلیل پیدا کند، تنها بخشی از کارکنان روزنامه به صورت شیفت فعال خواهند بود. با توجه به این که از 13 روز تعطیلی روزنامهها نیز تقریبا نصف آن تعطیلات رسمی است که در حالت عادی نیز روزنامهای منتشر نمیشود، عملا تعداد روزهای حضور هر فرد در روزنامه بسته به شکل شیفتبندی میتواند بیش از یک یا دو روز نباشد. حال شاید این نکته مطرح شود که کسی که لالایی بلد است، چرا خودش خوابش نمیبرد. واقعیت این جاست که این عادت چنان همه اجزای موثر در آن را تحت تاثیر قرار داده است که خرق آن نیازمند حرکت جمعی همه اجزای آن است. در واقع چنین رویدادی زمانی رخ خواهد داد که تمام عوامل موثر، از مدیران رسانه، تحریریه، زنجیره چاپ، توزیع و فروش، فرهنگ پاسخگویی مسئولان و کارشناسان و در نهایت فرهنگ مطالعه و احساس نیاز به رسانه در جامعه به طور همزمان فضای مناسب آن را فراهم کنند.
2- در روزهای تعطیلات نوروزی رویدادها و اخبار گوناگونی را شاهد بودیم که هر یک جای بررسی خاص خود را دارد. در هنگامه نوروز، سال 97 از سوی رهبر انقلاب اسلامی با عنوان «حمایت از کالای ایرانی» نامگذاری شد. این که یک بار دیگر نام سال، ماهیتی اقتصادی بر خود دارد، نشان میدهد که اقتصاد اصلیترین چالش این روزهای ایران به شمار میآید. در واقع از سال 78 که این شکل از نامگذاری سالها معمول شد، این دهمین و حتی به تعبیری یازدهمین باری است که در نام سال مضمونی اقتصادی دیده میشود. این در حالی است که در یک دهه گذشته نیز به جز یک سال، همه سالها عنوانی اقتصادی داشتهاند و این نشان میدهد که موضوع اقتصاد مهمترین موضوع دهه چهارم انقلاب اسلامی به حساب میآید. چرایی این اهمیت را از یک سو در جامعه میتوان مشاهده کرد. اشتغال اصلیترین خواسته اجتماعی این سالهاست، موضوعاتی مثل یارانه، تورم و قدرت خرید مردم از مورد توجهترین مسائل در نگاه جامعه هستند و عملکرد اقتصادی دولتها و نیز موضوعاتی مثل فسادهای اقتصادی نیز باعث شده است که موضوعات اقتصادی حساستر هم شوند. با این حال چنان که از این روند نامگذاری بر میآید، اهداف این شعارها اغلب چنان که باید و شاید محقق نشدهاند، چراکه اگر میشدند، شاید هنوز این چنین نیاز به تکرار محور اقتصادی در شعار سال نبود. واقعیت این جاست که این شعارها در ساحت اجرا اغلب تنها در سطح ماندهاند. چنان که مشاهده شده است، کلیدواژههای مرتبط با شعار هر سال، به محور اصلی کلام مدیران سطوح مختلف تبدیل میشود، رویدادهای معمول و مختلف همیشگی – از پیادهروی خانوادگی تا جشنوارههای گوناگون – نام و عنوان سال را میگیرند و یا بخش موضوعی ویژهای را به خود اختصاص میدهند و در حوزه اجرا نیز سطح و ظاهرسازی ماجرا پررنگتر از اقدام جدی به چشم میآید. در مورد حمایت از تولید کالای ایرانی نیز باید به برنامهریزیهایی فراتر از راهکارهای دمدستی فکر کرد. راه حمایت از کالای ایرانی تنها از مسیر بستن راه واردات، افزایش تعرفههای واردات و مانند آن نمیگذرد. تولید داخلی و رویکرد بازار به استفاده از محصولات ساخت ایران مسائل مهمتری از جمله کیفیت، قیمت، خدمات پس از فروش، مسئولیتپذیری تولیدکننده، حمایت از تولیدکننده و مصرفکننده، عملکرد مناسب زنجیره تولید و توزیع و …. را به خود میبیند. در تقابل با کالای خارجی نیز باید این نکته را مد نظر قرار داد که آن چه بیش از واردات رسمی به تولید ملی ضربه میزند، قاچاق کالا است و اگر قرار است اقدامی در این زمینه انجام شود، موضوع قاچاق در اولویت اهداف قرار گیرد. در زمینه حمایت از تولید ایرانی باید مراقب بود که نتیجه کار مانند شکل حمایت از خودروسازان داخلی نشود. تجربه حمایت از تولید داخل به صرف گران کردن تعرفه یا جلوگیری از واردات و ایجاد انحصار در بازار در نهایت منجر به گیر کردن ارهای در اقتصاد ملی خواهد شد که از هر سو برود، خواهد برید. نکته دیگر این که هر چند مسائلی مثل استفاده مسئولان از تولیدات و برندهای داخلی میتواند نشانه و الگوسازی مناسبی باشد و آنها را از مصداق «رطب خورده منع رطب کی کند» مبرا سازد، اما باید این زنهار را داد که رسانهها و شبکههای اجتماعی صرفا درگیر این سطح نمانند و در کنار ذرهبین به دست گرفتن و دنبال برند روی وسایل مسئولان در تصاویر گشتن، اولویت خود را بر بهبود زیرساختهای حمایت از تولید ملی قرار دهند.
3- مسائلی مثل انتصابها چهرههای تندروتر در کاخ سفید، باقی ماندن سیاسی در قدرت پس از انتخابات عجیب مصر، رفتارهای جدید کرهشمالی، بحث تکراری فیلترینگ تلگرام و …. از دیگر اخباری هستند که میتوان درباره آنها گفت و نوشت. با این حال در پایان تعطیلات نوروزی شاید ذکر یک نکته مقدم باشد. سفر کردن در تعطیلات نوروزی سخت شده است. ماجرا صرفا مالی نیست. واقعیت این جاست که هر کسی کمی دغدغه محیط زیست یا میراث فرهنگی داشته باشد، از سفرهای نوروزی نصیبی جز درد نخواهد برد. وندالیسم گردشگری در ایران بیداد میکند. زباله همه جا هست. یادگارینویسی همه جا هست. اوج ماجرا آن عکس از نمایش آثار موزه لوور در موزه ملی ایران بود که شهروندی ایرانی، نوزادش را از پشت حصار جداکننده، کنار اثری قدیمی نشانده بود تا از او عکس بگیرد! در شرایطی که توجه به گردشگری از جنبههای مختلف و از جمله موضوع اقتصاد و حتی حمایت از تولید ملی– با توجه به خرید صنایع دستی محلی و داخلی– مهم است، به نظر میرسد فرهنگ گردشگری نیز باید به عنوان یکی از محورهای جدی کشور مورد توجه قرار گیرد.
Saturday, 23 November , 2024