فاطمه امینالرعایاتعداد رسانههای دارای مجوز در ایران چقدر است؟ چه کسی باور میکند که حدود 17 هزار رسانه در ایران در حال حاضر مجوز فعالیت دارند؟ آیا همه این رسانهها که شامل رسانههای مکتوب و آنلاین میشوند در امر خبررسانی فعال هستند؟ با وجود این تعداد رسانه آیا باز هم نیاز به ایجاد و تاسیس […]
فاطمه امینالرعایا
تعداد رسانههای دارای مجوز در ایران چقدر است؟ چه کسی باور میکند که حدود 17 هزار رسانه در ایران در حال حاضر مجوز فعالیت دارند؟ آیا همه این رسانهها که شامل رسانههای مکتوب و آنلاین میشوند در امر خبررسانی فعال هستند؟ با وجود این تعداد رسانه آیا باز هم نیاز به ایجاد و تاسیس رسانه جدید احساس میشود؟
باید به سمت بلوک رسانهای برویم
طبق اخبار اعلام شده، در جلسه سوم اردیبهشت هیات نظارت بر مطبوعات با صدور مجوز فعالیت برای ۹۱ رسانه مکتوب و الکترونیک موافقت شد. این موضوع در حالی است که طبق آمار معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا 22 فروردین 1397، 16947 رسانه دارای مجوز فعالیت هستند. اما آیا ما به این تعداد رسانه آن هم در حالی که بسیاری از رسانههای موجود یا فعالیت نمیکنند یا رو به نابودی هستند، توجیهی دارد؟ اکبر نصراللهی، استاد ارتباطات به «ابتکار» میگوید: وجود رسانههای متعدد اتفاق خوبی است و یکی از شاخصهای توسعهیافتگی است اما شاخص توسعهیافتگی، پیشرفت و دموکراسی تنها کثرت رسانهها نیست. در کنار این شاخص باید موارد دیگر را نیز در نظر گرفت. بسیاری از کشورهای توسعهیافته هم از دهه 80 به بعد به سمت بلوکهای رسانهای پیش رفتند. بلوک رسانهای یعنی رسانههایی که با هم ادغام شوند و همبسته و همافزا باشند. شاید این موضوع تنها به رسانهها بازنگردد بلکه افراد باید شرایط جدید را درک کنند و متوجه شوند که اگر قرار است حضور موثر و کارآمدی داشته باشند، حتما باید بلوک رسانهای تشکیل دهند.
او ادامه میدهد: ما با پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطی شاهد «any»های مختلف هستیم مثل «any way»، «any time» و … یعنی هر شخص در هر جا و با هر ابزاری میتواند هر پیامی را برای هر کسی منتشر کند و این ویژگیها که تکنولوژی ارتباطی برای ارتباطات جدید فراهم کرده باعث ایجاد ادغام، همبستگی و همگرایی شده است و در نتیجه تشکیل بلوکهای رسانهای در دستور کار بلوکهای رسانهای موفق و حرفهای قرار گرفته است. به طور مثال از یک برند و اسم، سرویسهای مختلف به زبانهای گوناگون ارائه دهند، مثل بیبیسی و سیانان و … من فکر میکنم در داخل کشور هم رسانهها باید به این رویکرد توجه کنند و به جای آنکه مطبوعات زیاد، ضعیف و ورشکسته داشته باشیم که کارشان را بدون هدف خاصی شروع کنند و ادامه دهند و گاهی هم تعطیل شوند، باید با طراحی ساختار سازمانی ظریف، هدفمند و هوشمند با توجه به محیط پیرامونی و رقبای موجود تشخیص بدهند نیاز مخاطب چیست، اگر خلاء جدیدی وجود دارد، این خلاء حتما پر شود. اگر نیازی وجود ندارد پس دلیلی برای تعدد و کثرت رسانهها نیست. هر جا نیاز جدیدی وجود داشته باشد یا رسانههای موجود باید تغییر رویکرد دهند و به آن پاسخ دهند یا رسانه جدیدی تاسیس شود. ولی به نظر میرسد در راهاندازی رسانههای مختلف از جمله خبرگزاریها، سایتها و روزنامهها تا کنون این مورد دیده نشده است.
او با اشاره به لزوم راهاندازی رسانههای تخصصیتر در شاخههای مختلف توسط یک نام و برند واحد با مطالعات و نظرسنجی قبلی میافزاید: به طور مثال در حالی که نیمی از جمعیت کشور زنان هستند، اگر درباره زنان رسانهای وجود ندارد، با توجه به نیازهای مورد نیاز زنان، خبرگزاری در این زمینه تاسیس شود. اگر رسانههایی که به تازگی مجوز فعالیت گرفتهاند چنین باشند، کشور به آنها نیاز دارد. البته رسانه باید به نیاز موجود هم به خوبی پاسخ دهد یعنی ساز و کار تولید و انتشار پیامهای متناسب با هدف تاسیس طراحی شود. اما گاهی میبینیم که یا نیاز اولیه به درستی تشخیص داده نمیشود و یا بعدها نیاز فراموش میشود. یعنی به جای پاسخگویی به نیاز مورد نظر، رسانه به کار سیاسی رو میآورد.
تاسیس رسانه ضعیف بدون هدف دراز مدت اشتباه است
نصراللهی با تاکید بر هدف رسانه جدید که همان حضور موثر است، میگوید: ما باید افق را در تاسیس رسانه در نظر بگیرم. ما در چند ماه گذشته رسانههایی را دیدیم که عمرشان حتی به چندین ماه هم نکشید و تعطیل شد. این موضوع نشاندهنده وجود یک مشکل است، یا رسانه برآورد صحیحی از نیاز مخاطب نداشته است یا به اقتصاد رسانه توجهی نداشته است.
این استاد دانشگاه میافزاید: تاسیس رسانه ضعیف بدون پشتوانه و وجود هدف دراز مدت و همچنین در نظر گرفتن راهبرد مشخص و اطمینان از حضور موثر در فضای رقابتی و جلب نظر مخاطب، کار بسیار اشتباهی است. ممکن است افرادی که رسانهای را تاسیس میکنند سیاسی باشند و به دنبال دستیابی به هدف مشخص فصلی و کوتاهمدت رسانهای را راهاندازی کنند و بعد از دستیابی به آن کنار بکشند ولی مطمئنا روزنامهنگارانی که جذب این رسانهها میشوند و شاهد چنین برخوردی هستند دچار افسردگی میشوند و در معیشتشان اثر میگذارد و دچار آسیبهای جدی میشوند. بنابراین در تاسیس رسانه باید به خبرنگاران هم توجه شود که متاسفانه چنین نیست.
کمیت یا کیفیت؟
اما دولت در این زمینه چه وظایفی دارد؟ رسانهها از سوی دولت مورد حمایتهای گوناگون قرار میگیرند، آیا تعدد رسانههای ضعیف و بعضا بدون فعالیت به نوعی هدر رفتن منابع دولتی به حساب نمیآید؟ آیا راهی برای توجه به کیفیت به جای کمیت وجود ندارد؟ نصراللهی میگوید: گاهی معاونتها، یا بخشهای مختلف و نهادهای گوناگون به دنبال تعدد رسانه برای گزارشهای عملکرد خود هستند، این موضوع حداقل وظیفه یک نهاد است و در جای خودش قابل تقدیر و قدردانی است. اما از سوی دیگر محل انتقاد جدی است. وظیفه حاکمیت و دولت تنها صدور مجوز نیست بلکه وظیفه هدایتی، رهبری و به نوعی سیاستگذاری را نیز بر عهده دارد. رسانهای تاسیس و در مدت کوتاهی تعطیل میشود و تعداد قابل توجهی از روزنامهنگاران بیکار میشوند، توجه به این مسائل هم وظیفه دولت و حاکمیت است. از سوی دیگر هزینهها و حمایتها برای تاسیس رسانهها، در شرایطی که در مدت کوتاهی فعالیتشان متوقف میشود نیز کاملا بینتیجه بوده است.
او ادامه میدهد: به نظر من به جای کارهای تکراری و پا جای گذشتگان گذاشتن بهتر است در حال حاضر با تغییری که در معاونت مطبوعاتی ایجاد شد و تغییرات در آرایش رسانهای و وجود رقبای جدید حتما باید تغییر رویکرد داده شود. ضمن اینکه باید بدانیم از این تعداد رسانه چقدر خبرگزاری هستند یا سایت و … ضمن اینکه وزارت ارشاد و معاونت مطبوعاتی به صورت مشخص باید به این سوال پاسخ دهد که در شرایطی که مطبوعات رو به مرگ تدریجی هستند و در رقابت با فضای مجازی به دلایل مختلف نتوانستند موفق باشند، چه سیاست جدید اتخاذ کرده است و چه کمکهای فکری و غیرفکری به رسانهها میکند تا رسانهها بتوانند از بحران وجود نجات پیدا کنند. امروز مخاطبان نیازهای جدید دارند، ذائقهشان تغییر پیدا کرده و منابع خبری آنها عوض شده ولی مطبوعات و خبرگزاریهای ما همان روال پیشین را ادامه میدهند. در حال حاضر مسئولان باید ببینند آیا باید مجوزهای جدید صادر شود یا باید به رسانههای موجود کمک شود که دچار مرگ زودرس نشوند و از این بحران نجات پیدا کنند. البته باید این موضوع را هم منصفانه بگوییم که در یک جامعه فرهنگی و آگاه نمیتوانیم دادن مجوز را هم متوقف کنیم. از نهادهای ذیربط به عنوان نهاد ذیربط انتظار میرود در مقابل درخواست مجوز در صورت وجود صلاحیت اقدام مناسب انجام دهند، در حقیقت چارهای جز صدور مجوز وجود ندارد. ما حق نداریم جلو فعالیت کسی را بگیریم. اما میشود با برگزاری همایشها و نشستها هماندیشی کرد تا به رسانهها مسیر درست را نشان داد تا به حیاتشان ادامه دهند اما ما در این زمینه تا به حال ندیدهایم که اقدام جدی صورت بگیرد.
Wednesday, 27 November , 2024