مهسا فولادوند – دقت کرده‌اید که افراد با اعتماد به نفس مشکلی برای «نه» گفتن به کاری که خوش‌شان نمی‌آید انجام دهند، ندارند؟ آنها خشمگین نیستند و نه گفتن برای‌شان کار سختی به نظر نمی‌آید. شما چند وقت یک بار «نه» می‌گویید؟
سخت بودن نپذیرفتن یک درخواست از سوی دیگران می‌تواند چندین دلیل داشته باشد. آیا این موارد درباره شما صدق می کند؟ نمی خواهید دیگران را ناراحت کنید؛ شما می‌خواهید که دوست داشته شوید و «نه» گفتن ممکن است شما را بدنام کند. ترس از شکست خوردن یا ناتوان به نظر رسیدن دارید. با «نه» گفتن احساس گناه خواهید کرد.
شخص مقابل شما همه منفعت را دریافت می‌کند و شما در حاشیه قرار خواهید گرفت. شما باید چند استراتژی را یاد بگیرید تا «نه» گفتن در شرایط مناسب به بخشی از حالت طبیعی اعتماد‌ به ‌نفس‌تان تبدیل شود. پیشنهادات زیر ابزاری است که شما می‌توانید از آنها استفاده کنید، صرف نظر از اینکه چه چیزی شما را بیشتر اوقات مجبور به «بله» گفتن می‌کند.
افراد بسیاری هستند که می‌توانند شما را از حالت تعادل خارج کنند. انرژی آنها مثل یک نیروی قوی است که شما نمی‌توانید در برابر آن مقاومت کنید. لازم نیست که آنها خیلی نیرومند باشند. بیشتر افراد متقاعدکننده خیلی آرام و ساکت هستند اما به وضوح قصد آنها به صورت یک نیروی غیر‌قابل توقیف به سمت شما می‌آید. حفظ کردن اعتماد به نفس در مقابله با این شرایط می‌تواند سخت باشد.
یک تکنیک ساده آن است که بدن‌تان را به زمین متصل کنید. در حالت طبیعی اعتماد به نفس خود بنشینید یا بایستید و وزن‌تان را مساوی روی دو پا قرار دهید. به خاطر داشته باشید که انرژی‌تان سنگین و سخت است. بعد تصور کنید که ریشه‌ای از کف پاهای‌تان رشد می‌کند و شما را محکم روی زمین نگه می‌دارد. فرقی نمی‌کند که چه نیرویی شما را به عقب هل می‌دهد، شما به زمین نخواهید افتاد به این دلیل که ریشه‌تان همیشه شما را محکم روی پاهای‌تان نگه خواهد داشت. اگر فردی با رفتارش شما را بمباران کرد، به راحتی آن ریشه‌ها را تصور کنید. اگر می‌خواهید آنها را پهن و بلند تصور کنید و آنها را در هسته زمین فرو ببرید.
تماس چشمی‌تان را با طرف مقابل حفظ کنید. منظورم این نیست که به آنها زل بزنید، اما نگاه‌تان را هم از آنها ندزدید. نگاه کردن در چشمان دیگران می‌تواند خیلی مفید باشد، چون چشم‌ها هیچ وقت دروغ نمی‌گویند، دقت کنید که واقعاً چه اتفاقی می‌افتد. آیا آنها ترسیده‌اند؟ آیا برای آنها سخت است که به چشمان شما نگاه کنند؟ آیا آنها پریشان شده‌اند؟ از این زمان استفاده کنید تا آنها را بیشتر بشناسید.
شاید بخواهید بخشی از انرژی‌شان را به سمت خودشان منحرف کنند. خودتان را در یک زره براق تصور کنید که آنها نمی‌توانند به آن نفوذ کنند. به تاثیر زره تخیلی خود بر آنها توجه کنید. وقتی به آنها جواب می‌دهید به ژست آنها توجه کنید. از همدلی استفاده کرده و به نگرانی آنها آگاه باشید. نگرانی آنها را تایید کنید بدون اینکه اجازه دهید بر شما تاثیری بگذارد. به خاطر داشته باشید که شما زره‌ای دارید که اجازه ورود انرژی آنها را به درون شما نمی‌دهد. شما انرژی خودتان را دارید و به انرژی آنها نیازی ندارید.
حالا دلیل «نه» گفتن خود را پیدا کنید. چرا عادلانه است؟ دلایل معقول برای رد آن چیست؟ آنها را مشخص کنید. ممکن است آنچه می‌گویید شما را به عقب هل دهد بنابراین آماده باشید تا آنها را دوباره تکرار کنید. همانطور که این کار را انجام می‌دهید، با نماد اعتماد به نفس خود در ارتباط باشید. دلایل خوب و قانع‌کننده‌ای برای «نه» گفتن شما وجود دارد. آنها را مشخص کنید. موقعیت طرف مقابل‌تان را در نظر بگیرید و در آخر به موقعیت خودتان توجه کنید.
اگر در طول تعامل با طرف مقابل خود احساس کردید که تصمیم تان سست شده، نه به این خاطر که با آنچه طرف مقابل‌تان می گوید موافقید بلکه به این دلیل که برای آنها احساس تاسف می‌کنید یا به خاطر نه گفتن احساس گناه می‌کنید، یک نفس عمیق بکشید. با نماد درونی اعتماد به نفس خود ارتباط برقرار کنید. حواس‌تان باشد که به جای یک دلیل خوب، غرق مسائل نامربوط نشوید. بر نفس کشیدن عمیق‌تان تمرکز کنید. درخشش و رشد نماد اعتماد به نفس در خودتان را احساس کنید. به خاطر داشته باشید مشکلی نیست اگر باعث دلسرد کردن طرف مقابل‌تان شوید، مشکل زمانی است که ارتباط‌تان را با حالت اعتماد به نفس ذاتی خود از دست بدهید و به آدمی که شما نیست تبدیل بشوید.
معقول بودن به این معنی است که نیازهای خود و همچنین دیگران را تنظیم کنیم، درحالی که در ارتباط با نماد درونی اعتماد به نفس خود هستید، مهم است که بدانید «نه» گفتن با داشتن دلایل درست به معنی متکبر بودن نیست. و من دوست دارم از کلمه «واقعی» برای تمرکز بر آن استفاده کنم، به این دلیل که با اعتماد به نفس بودن به معنی واقعی بودن است. من متوجه هستم که انجام این اعمال در ابتدا ممکن است برای شما آسان نباشد، به خصوص برای شخصی که بیشتر زندگی خود را با «بله» گفتن به دیگران سپری کرده است.
تغییر دادن هر عادت ریشه داری به زمان و استقامت نیاز دارد. بنابراین اگر همیشه گرفتار «بله» گفتن به دیگران می‌شوید، اینجا برای شما یک چالش دارم. هر روز یک چیز را پیدا کنید و به آن «نه» بگویید. در ابتدا لازم نیست که یک مسئله مهم و خاص باشد. می‌تواند به سادگی نپذیرفتن یک نوشیدنی که به آن تمایل ندارید باشد. وقتی از اینکه چطور به همه چیز «بله» می‌گویید آگاه شوید، پیدا کردن یک زمان برای «نه» گفتن برای شما آسان‌تر خواهد شد.
*مترجم