یادداشت ندای گیلان-نسیم طواف زاده:مشکلات محیط زیستی دریای خزر به چند دسته تقسیم میشوند که عبارتند از کاهش سطح آب دریا، کاهش ورودی رودخانه ولگا تا 60 درصد به سمت دریای خزر و کاهش ورودی رودخانههای داخلی به این دریا. همچنین ورود فاضلابها، پسابها و دیگر آلودگیهای محیط زیستی را میتوان به عنوان بخش دیگری از مخاطرات دریا مورد بررسی قرار داد. باید دانست که مخاطرات در این باره به چند سطح تقسیم میشوند که عبارتند از فاضلابهای خانگی و فاضلابهای کشاورزی که بیشتر از سوی ایران وارد دریا میشوند. دومین دسته از آلودگیها نیز شامل صنایع است که از سوی فدراسیون روسیه وارد دریا میشوند. همچنین کوههای نفتی در بخشهای آذربایجان نیز آلودگیها را به دریا وارد میکنند. از دیگر مخاطرات میتوان به کاهش میزان آبزیان دریای خزر اشاره کرد. برای مثال هم اکنون در این دریاچه میزان کیلکاها کاهش یافته و همچنین از میزان تخمگذاری ماهیها نیز کاسته شده است. درضمن میزان فک خزر نیز کاهش یافته است. از دیگر مسائل مهم فرادستی مقوله تغییرات آب و هوایی، تاثیرات و تبعات آن روی محیط زیست دریای خزر است. برای مثال تکه تکه شدن یخها در سیبری باعث کاهش جمعیت فکها شده است. دریای کاسپین یک دریاچه بسته است و هر گونه تاثیرات در حرکت آب را میتوان در خلیج گرگان مشاهده کرد. برای مثال چندی قبل در این خلیج لکههای نفتی ناشی از فعالیتهای نفتی کشور آذربایجان مشاهده شد. بنابراین تاثیرات و تبعات هر گونه اقدام غیر محیط زیستی را در نوار ساحلی کشور شاهد هستیم.
کنوانسیونی برای حفاظت از دریای کاسپین
کنوانسیون تهران یا کنواسیون حفاظت محیط زیست خزر از دیرباز یک کنوانسیون مناسب در زمینه محیط زیست بوده و آن را در اولویت توجه به این دریاچه قرار داده است. همچنین در طول دوران در این کنوانسیون پروتکلهای مناسبی تعریف و تدوین شده است. یکی از مسائل در تمامی این کنوانسیونها الزامات سیاسی است. در گذشته این چند کشور تحت عنوان یک کشور بوده و مشترکات فراوان از جمله زبان مادری دارند. این مشترکات روی پیگیریها و مسائل مختلف دریا تاثیرگذار است. از مهمترین مسائل در کنوانسیون تهران این بود که بتوان سندی تهیه کرد که در آن هر کشوری که خواستار شکلدهی به دریاست را مستلزم مدیریت بدانند. از دیگر مخاطرات دریای خزر میتوان به زبالههای رها شده در دریا اشاره کرد. برای مثال از سوی کشور قزاقستان شاهد ورود مراکز دفن زباله و پسماند هستیم. همچنین در بخش دریا شاهد جزیرهسازی از سوی کشور ترکمنستان هستیم که این موضوع مورد بحث در اجلاس گذشته بود، چون اقداماتی همچون جزیره سازی جهت دریا را تغییر میدهد. اگر کشورها مجبور شوند که در فرآیند مسائل مطرح شده برای صیانت دریای خزر را به روز کنند، این اقدامات میتواند نتیجه بخش باشد. برای اینکه این سند کارکرد داشته باشد، میتوان علاوه بر دولتها تشکلها و نظام مدنی را در بستر این گفتمان قرار داده تا بتوان این فرآیند را ایجاد کرد، طبیعتا با این اقدامات افراد و تشکلها بهجای دولتها مسائل مربوطه را پیگیری کرده و در این فرآیند مسئولان را مسئولیتپذیر تربیت میکنند. این سند باید به نحوی تنظیم شود که هم واقعیتها را ابراز کرده و هم شخصیتها را مدنظر قرار دهد. بنابراین نحوه نگارش و توجه به این امر از اهمیت ویژهای برخوردار است. بنده امیدوارم کشور ما بتواند در این زمینه پیش قدم شده و به شکلگیری سند مذکور کمک کند، چون به نظر میرسد کشور ایران یکی از بزرگترین خسارت دیدگان این دریاچه است. آن هم به این دلیل که هر گونه فعالیت در این دریا به سمت ایران بر میشود.
دریاچه خزر نیازمند توجه تمامی کشورهای همسایه
کنوانسیون رژیم حقوقی از آوردهای مناسبی برخوردار است، چون این کنوانسیون هر گونه بهره برداری را مختص به پنج کشور کرده و مقوله مشاعات را مطرح کرده است. برای مثال این اقدام همچون این است که شما صاحب یک آپارتمان هستید، اما در مشاعات ساختمان همگان مسئول هستند، اما مشاعات جزو دارایی فرد خاصی محسوب نمیشود. در مساله دریای خزر مقوله مشاعات از اهمیت ویژه برخوردار است. برای مثال کشور ما شاید هزارکیلو متر مرز ساحلی دارد، اما دیگر کشورها در مقایسه با ایران از نوار ساحلی بیشتری برخوردار هستند. بنابراین تعریف مشاعات باعث میشود تا نوار ساحلی در کشورها کمترین زیان را ببینند و رژیم حقوقی نیز در این باره رعایت شود. از دیگر خواستهها عدم بهره برداری دیگر کشورها از آبهای مرزی خزر در بخش ایران است. با توجه به نزدیکی اروپا به آذربایجان و سرمایه گذاریها در این باره به نظر میرسد که این مهم در سرمایه گذاریها از اهمیت ویژهای برخوردار است و بحران بهرهبرداری منابع خزر را افزایش داده و در توازن منطقه تاثیرگذار است. همچنین این امر باعث کاهش ماهیها و افزایش آلودگیهای محیط زیستی میشود. هر چند که آنها متعهد به الزامات محیط زیستی هستند و انتظار میرود کشورهای حاشیهای بهدلیل کسب منابع این الزامات را رعایت کنند، بنابراین ترجیح میدهیم که این زمان آرامتر جلو رفته و در مرحله بعد به بهرهبرداری بپردازند.
دریاچه محصور کاسپین نیازمند مدیریت
بر اساس نمودارهای منتشر شده از وضعیت محیط زیستی دریای خزر باید گفت که آلودگی نفتی، فسفات، نیتروژن، فسفات و اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی(BOD) نشان دهنده میزان پایین هر سه در سواحل ایران است. برای مثال نیتروژن در آبهای روسیه بیش از سایر کشورها است و در ایران بین چهار پارامتر یاد شده BOD که نشان دهنده میزان بالای مواد آلی در آب بیشتر است. البته باید توجه داشت که نباید اسیر این بررسیها شد، چون کاسپین، یک دریاچه محصور و بسته است و برای ادامه حیات خود و جاندارانش به مدیریت صحیح وابسته است.
* کارشناس محیط زیست
- نویسنده : نسیم طواف زاده
Thursday, 23 January , 2025