حمله انتحاری به مراسم گرامیداشت سالروز میلاد پیامبر اسلام (ص) ابعاد تازه ای از وضعیت بحرانی در افغانستان را آشکار ساخت که می توان اثرات آن را در صلح و نوع جنگ پیچیده جاری این کشور مشاهده کرد.

به گزارش ندای گیلان، این حمله که در آن دست کم 120 نفر کشته و زخمی شدند نشان داد که در جنگ افغانستان دین، مذهب و قوم جایی نداشته و جنگ جاری فراتر و خطرناک تر از آن است که تاکنون افغان ها تصور می کردند.

بر اساس روایت اهل سنت پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) در دوازدهم ربیع الاول متولد شده است که بر همین اساس شامگاه روزسه شنبه شماری از علما و مردم افغانستان مراسمی را در این رابطه تدارک دیده بودند.
این مراسم توسط علمای اهل سنت برگزار شده بود و اکثریت قاطع آنها هم از علمای همین فرقه اسلامی بود که از سراسر کشور گردهم آمده بودند تا از این روز خجسته و مبارک تجلیل کنند که این حمله بوقوع پیوست و تلفات جانی زیادی در پی داشت.
این حمله سوالات زیادی را در ذهن تحلیلگران تداعی می کند و محور همه این سوالات این است که شیعیان برگزار کننده این مراسم نبودند که داعش با توجه تفکر تکفیری خود آنها را مورد هدف حمله قرار دهند .
سوال مهمتر اینکه مراسم برای شخصیتی برگزار شده بود که در رأس دین قرار دارد و میلاد حضرت محمد (ص) پیامبر رحمت و آخرین فرستاده خداوند موضوع اصلی این نشست بود که به هیچ فرقه مذهبی ربطی نداشت و در ضمن برای خلفای اسلام و امامان دینی و مذهبی هم نبود که آن را به فرقه ای مذهبی پیوند داده و بعد به آن حمله کنند.
این حمله نشان داد که در جنگ افغانستان دین، مذهب، قوم و سمت جای نداشته و جنگ جاری فراتر و خطرناک تر از آنچه است که تاکنون افغان ها تصور می کردند.
در این مراسم که صدها نفر از علما، بزرگان و دانشجویان شرکت کرده بودند هدف حمله انتحاری گرفت و در آن بیش از 120 نفر کشته و یا زخمی شدند.
طالبان ساعتی بعد از این رویداد اعلام کرد که در این حمله دست ندارند و هر گونه حمله به مراسم دینی و غیر نظامی را که در آن شماری از علمای مهم کشور هم کشته شدند، محکوم می کند.
سوال اصلی این است که آیا محکوم کردن این حمله می تواند برائت طالبان را فراهم کند و یا نه این حمله موضوعاتی مهمی را آشکار کرد که باید بدنبال پاسخ آن گشت.
طالبان قبل از این در باره صلح افغانستان اعلام موضع کرده و گفته بودند که هیچ گروهی بیرون از چتر طالبان در این کشور از قدرتی برخوردار نیستند و آنها همه کاره صف مخالفان دولت و خارجی ها را تشکیل می دهند و در صورت توافق صلح توان آن را دارند که همه مخالفان را مدیریت کرده و صلحی به تمام معنا را بوجود آورند.
از طرف دیگر تاکنون مسئولیت این حمله را شخص و یا گروهی بر عهده نگرفته است و امکان آن وجود دارد که مسئولیت این کار ننگین را گروه تکفیری داعش بر عهده گیرد.
بخش بزرگی از افراد داعش که در افغانستان هستند هم از افغان های خود این کشور هستند که از طالبان و یا گروه های تندروی دیگر بریده و به داعش پیوسته است و بخشی از آنها هم از پاکستان و شماری از ازبک های ازبکستان هستند که تعدادی اندکی افراد خارجی دیگر در آن حضور دارند.
«امرالله صالح» رئیس سابق اداره امنیت ملی افغانستان پیش از این گفته بود که افراد داعش همان اعضای شبکه «حقانی» است که در پاکستان پناهگاه دارند و بخش تندرو طالبان را تشکیل می دهد.
وی افزوده بود که داعش در افغانستان تنها پرچم مبدل طالبان است که پرچم سفید خود را به سیاه تغییر داده و مسئولیت حملات به غیر نظامیان، مساجد و مراکز آموزشی را برعهده می گیرند.
اگر واقعیت همین باشد که رئیس سابق اداره امنیت ملی افغانستان گفته بود، حمله به چنین مراسم چه توجیهی می تواند داشته باشد، زیرا این مراسم برای شخصی بود که اسلام بدون آن نمی تواند تعریفی داشته باشد و هیچ اندیشه و ریشه اسلامی بدون پیامبر اسلام مفهومی ندارد.
موضوع دیگری هم مورد بحث است که در این روزها در افغانستان و جهان در باره آن رایزنی می شود صلح با طالبان است و آمریکا بعنوان یکی از طرف ها بطور جدی آنرا دنبال می کند و خوشبینی هایی هم از پیشرفت ها در این روند حکایت دارد و با وقوع این رویداد سوالات و ابهاماتی مطرح می شود.
اینکه آیا واقعا طالبان یک دست و بدور از اختلافات درونی بوده و می تواند پس از صلح امنیت واقعی را تأمین کنند و دامن گروه های دیگر برچیده شده و افغان ها به صلح برسند که هنوز این ابعاد هم پوشیده مانده است.
در نشست مسکو هم برخی از گوشه های اختلافات درونی طالبان آشکار شد که می تواند در آینده خود را بیشتر نمایان کند.
روسیه در نهم نوامبر ماه جاری نشستی صلحی را میزبانی کرد که برای اولین بار در آن نمایندگان کشورهای منطقه، شورای عالی صلح افغانستان، گروه طالبان و آمریکا هم شرکت کرده بودند.
با پایان یافتن این نشست و کنفرانس مطبوعاتی طالبان با حضور خبرنگاران در روسیه در این برنامه در داخل افغانستان بازتاب وسیع داشت و با انتقادها و امیدواری های به آن واکنش نشان داده شد.
هرچند نشست صلح مسکو نتیجه ملموسی در پی نداشت و همه طرف های شرکت کننده در این نشست تنها به تشریح مواضع خود پرداختند که می توان آن را نوعی پیش درآمدی برای صلح دانست اما برگزاری این نشست چند دستگی طالبان را هم آشکار کرد.
«عبدالمنان نیازی» سخنگوی یکی از شاخه های انشعابی طالبان افغانستان در واکنش به نشست مسکو آن را دروغین عنوان کرد و گفت: نشست مسکو جزء فریب دادن مردم افغانستان چیزی دیگری نیست.
وی افزود که نشست مسکو مانند نشست‌های دیگر دولت افغانستان همه دروغ‌ های محض هستند و مردم بیچاره این کشور را فریب می ‌دهند و یک مرهم زهرآلود را بر زخم جنگ مردم افغانستان می ‌ریزند.
این اظهارات از شاخه های انشعابی طالبان بیانگر آن است که روند صلح افغانستان با چند دستگی مواجه بوده و این وضعیت مشکل جدی برای آمریکا در گفت وگوی صلح بین طالبان و دولت افغانستان هم بوجود خواهد آورد.
زیرا چنانچه شاخه طالبان به رهبری «ملامحمدرسول» که در زندان دولت پاکستان بسر می برد، با این نشست مخالفت کرده و انتظار می رود که برخی از شاخه های دیگر در این گروه نیز با مداخله آمریکا در این روند مخالفت نشان دهد که خود می تواند صلح جامع و پایدار را تهدید کند.
چنین اظهاراتی می تواند بر نگرانی های رئیس جمهوری افغانستان صحه بگذارد که در گذشته بارها تکرار کرده بود، صلحی در افغانستان می خواهد که ادامه جنگی دیگری را در قبال نداشته باشد.

ایرنا