به گزارش‌‌‌‌‌ندای گیلان به نقل از خبرگزاری فارس، نویسندگان و شاعران متولد ازدیبهشت در شهرستان ادب، تولد خود را در برنامه سلام ماه جشن گرفتند. این برنامه که از سال گذشته ماهانه برگزار شده است در این دور میزبان شاعران و نویسندگانی چون عباس براتیپور و غلامرضا طریقی بود.مهدی رضایی نخستین شاعری بود که در […]

به گزارش‌‌‌‌‌ندای گیلان به نقل از خبرگزاری فارس، نویسندگان و شاعران متولد ازدیبهشت در شهرستان ادب، تولد خود را در برنامه سلام ماه جشن گرفتند. این برنامه که از سال گذشته ماهانه برگزار شده است در این دور میزبان شاعران و نویسندگانی چون عباس براتیپور و غلامرضا طریقی بود.مهدی رضایی نخستین شاعری بود که در آغاز جشن از از انتخاب نام خود گفت: تولد من مصادف با نیمه شعبان بود و مادرم میخواست نامم را مهدی بگذارد اما پدرم گفت چون من تنها پسرش هستم باید اسمش را محمد بگذاریم یا حسین و در نهایت نام اصلی من در شناسنامه شد محمدحسین.این شاعر همچنین با شرح اتفاقی که در هفته گذشته برای او افتاده بود گریزی به شیوه انتخاب موضوع در ادبیات زد: هفته پیش دوستی از هلند با من تماس گرفت و خواست تا یک نمایشنامه دفاع مقدسی به او معرفی کنم. تعجب کردم چون تصورم این بود که هلندیها از ما خیلی دور هستند. این دوست به من گفت که مردم در اینجا کاری به اخبار ندارند و هیچ اطلاعی از وقوع جنگ در کشورها ندارند. آنها اصلا اخباری را که ما دنبال میکنیم گوش نمیدهند، مثلا اخبار داعش. با شنیدن این حرف متوجه شدم که هنوز در کشورهای زیادی مردم خبری از موضوعات آزاردهنده زندگی ندارند. این من را مجاب میکند که باز هم از موضوعاتی بنویسم که به نظر آزاردهنده است.او در پایان درباره شهرستان ادب نیز توضیح داد: من تصور نمیکردم شهرستان ادب در نهایت جای متفاوتی بشود اما خیلی زود متوجه شدم که اشتباه میکنم. اینجا به افراد به اندازه فعالیتشان بها میدهند و قدر نویسندگان را میدانند. شهرستان ادب آدمهایی دارد که افراد را زیر نظر میگیرند تا ببیند که آیا در نوشتن و کار ادبی جدی هستند یا خیر. اکثر افرادی که اینجا میبینیم جذب موسسه شدهاند، این نکته مهمی است.در ادامه عباس براتیپور، شاعر مشهور که با کمی تأخیر به جلسه رسیده بود از زندگی خود گفت: من متولد 14 اردیبهشت 1322 در تهران هستم. او در ادامه به جوانان توصیه کرد که قدر سلامتی خود را بدانند: من الان با عصا راه میروم، چشمانم کمسو شده است. قبلا به راحتی کتاب میخواندم الان باید مدام آب به صورتم بزنم تا ساعتی مطالعه کنم. موقعی که جوان بودم از دبیرستان عضو کتابخانه مجلس شورا بودم و کتاب میخواندم تا وقتی که چراغها را خاموش کنند. قدر جوانی را بدانید و بیشتر مطالعه کنید و کار کنید. شعر در جوانی بیشتر سراغ آدم میآید.او همچنین خاطرهای از حسین منزوی تعریف کرد و به علاقهاش به اشعار این شاعر اشاره کرد:قبل از انقلاب کتاب حنجره زخمی تغزل از ایشان را دیدم و خواستم آن را برای خودم تهیه کنم اما هر جا رفتم پیدا نکردم. در نهایت مجبور شدم اشعار او را در دفتری بنویسم تا داشته باشم.غلامرضا طریقی سراینده مجموعه متکلم وحده، که با حسین منزوی نیز مدتها همنشین و مأنوس بوده است، شاعر دیگری بود که در ادامه از نبود امکانات ادبی در شهرستانها و بیتوجهی به اهالی ادب در خارج از پایتخت گلایه کرد و از مشی حسین منزوی نیز گفت: در شهرستان متأسفانه چندان توجهی به شما نمیشود حتی اگر بزرگترین کارها را انجام بدهید. مشی منزوی البته همین بود، او معتقد بود که باید کارت را انجام بدهی و دیگر توجه افراد نباید برایت مهم باشد.این غزلسرا که زبانی نو در سرودن دارد در پاسخ به سوال محمدحسین نعمتی، مجری برنامه، درباره اهمیت مخاطب توضیح داد: دو طیف مخاطب در شعر داریم، یکی نوجوانانی که تا سن ازدواجشان در 25 سالگی عاشق میشوند و شعر میخواندند و گاه شاعری را قهرمان خود میکنند، بدیش این است که آنها وقتی به سراغ زندگی خود میروند آن شاعر را نیز از یاد میبرند و در نهایت نسل دیگری با شاعر دیگری میآید که قهرمانش هم طور دیگری است. طیف دیگری از مخاطب هم داریم که واقعا شیفته ادبیات هستند و از نوجوانی شعر میخوانند و تا آخر عمر هم ادامه میدهند، این عده تعدادشان کمتر است اما مخاطب واقعی ادبیات همین عده هستند. این عده نگاهشان تغییر نمیکند و شاعرانِ خود را فراموش نمیکنند، حتی اگر شاعر محبوبشان مدتی شعر را رها کند. این مخاطب گروه دوم برایم مهم است، چون این عده سختپسند هستند و در حجم عظیم ادبیات ما اگر شما را بپذیرند واقعا خوشا به حال شمای شاعر! او در پایان غزلی با این مطلع خواند: این مهم نیست که دل تازه مسلمان شده است. طریقی همچنین در جشن تولد خود از محبتهای همسر خویش که ایشان نیز در جلسه حضور داشت یاد کرد.افسانه غیاثوند مولف چند مجموعه شعر از جمله باغ وحش از کودکی خود یاد کرد و گفت: با مطالعه کتابهایی از فروغ و مشیری و سپس حافظ در دبیرستان به صورت جدی به سراغ شعر رفتم. آثار شاعران زیادی از سیدحسن حسینی گرفته تا شاملو را میخواندم. او از مجموعه شعر متفاوت خود با عنوان باغ وحش نیز گفت: با اینکه از حیوانات میترسم اما برای آنها شعر سرودم. چون فکر میکنم انسانها حیوانات را آزار میدهند.مجتبی فدایی، متولد چهارم اردیبهشت 1368 در مشهد نیز نویسنده جوانی بود که درباره نام خود توضیح داد: چون تولدم نزدیک تولد امام حسن مجتبی (ع) بود برایم انتخاب کردند. این نویسنده افزود: من در خانوادهای اهل مطالعه بزرگ شدم و بخصوص از کتابخانه پدرم استفاده میکردم. مطالعه این آثار و بخصوص کشکولها، من را به ادبیات علاقمند کرد.فاطمه نانیزاد، شاعر و برگزارکننده همایش ادبی سوختگان وصل نیز در ادامه از اتفاقی که کمی قبل از روز تولد خود برایش افتاده بود گفت: همایش سوختگان وصل امسال همزمان با تولدم برگزار شد و این اتفاق فرخندهای بود. در همایش اخیر، ما بدون اینکه به خانواده شهدا خبر بدهیم از 110 نقاش خواستیم تا چهره شهدا را بکشد. این کار خانوادهها را بسیار خوشحال و شگفتزده کرد. آنها خیلی از نقاشان تشکر کردند و صحنههای زیبایی از منقلب شدن نقاشها نیز خلق شد. این شهدا بر همین نقاشها هم تأثیر زیادی گذاشته بودند.او از دوران کودکی خود نیز یاد کرد و توضیح داد: از خردسالی به واسطه کتابهایی که در خانه بود با ادبیات آشنا شدم. مادرم در این زمینه نقش زیادی داشت. خودم شعر را بیشتر دوست داشتم و از خانواده میخواستم تا کتاب شعر برایم بخرند. اشعار کودکانه شاعران بزرگ کودک به من انگیزه زیادی داد تا خودم نیز به سراغ شعر بروم. از دبیرستان به بعد با محافل ادبی آشنا شدم و کار برایم جدی شد.انتهای پیام/و