به گزارش ندای گیلان،زن خیانتکار در بازجویی پلیس گفت:اگر چه سال هاست با همسر و تنها فرزندم زیر یک سقف زندگی می کنم، اما از نظر عاطفی از شوهرم طلاق گرفته ام چرا که هیچ گونه مهر و محبتی را بین خودمان احساس نمی کنم و تنها چیزی که در زندگی سیاه من نمود بیشتری دارد تحقیر و بی توجهی به یکدیگر است.
همین موضوع سبب شد تا به فردی گوشه گیر تبدیل شوم و در شبکه های اجتماعی در جست و جوی همدم و هم صحبت باشم که در آخر هم اغفال شدم و زندگی ام نابود شد البته جدا از مشکلات زندگی، خودم در حاد شدن شرایط مقصر بودم.
میترا زن 35 ساله که همراه یک جوان غریبه دستگیر شده است در حالی که مدعی است اغفال شده و فریب چرب زبانی های مرد جوان را خورده است، گفت: 18 ساله بودم که رضا به خواستگاری ام آمد. آن روزها تازه دیپلم گرفته بودم و قصد داشتم با شرکت در کنکور به تحصیلاتم ادامه دهم، اما وقتی مراسم نامزدی ما برگزار شد و به عقد رضا درآمدم دیگر همه چیز را فراموش کردم و فقط به یک زندگی رویایی با همسرم میاندیشیدم ولی خیلی زود کاخ آرزوهایم فرو ریخت.
بیشتر از حوادث بخوانید:
او در یک شرکت کار می کرد و تا دیر وقت مشغول کار بود. از بی توجهی و تحقیرهای او خسته شده بودم تا این که برای پر کردن خلاءهای عاطفی و گریز از تنهایی به شبکه های اجتماعی روی آوردم و در این میان با جوان 38 ساله ای آشنا شدم. روابط تلفنی ما ادامه داشت و من مشکلات زندگی خصوصی ام را برایش بازگو کردم تا این که با همدیگر در فضای حقیقی قرار گذاشتیم و از من خواست برای گفت وگو درباره چگونگی رفع مشکلاتم به منزلش بروم اما همسرم که متوجه موضوع شده بود به همراه ماموران انتظامی از راه رسید و دستگیر شدیم. آن جا بود که فهمیدم جوان 38 ساله بیکار و ساکن یکی از استان های همجوار است و با سوء استفاده از مشکلات زندگی خصوصی ام مرا اغفال کرده و فریب داده است.حالا شوهرم از من شاکی شده است و با این که چندین نوبت نزد مشاور رفته ایم اما فایده ای ندارد و او قصد دارد فرزندم را از من بگیرد و جدا شود.
Friday, 22 November , 2024