زن جوان که از ناسزاگویی ها هووی سومش عصبانی شده بود وقتی شوهرش از ساختمان خارج شد به سراغ زن سوم همسرش رفت و در یک درگیری عجیب دست به قتل زد.
به گزارش سرویس حوادث ندای گیلان،یک هفته پس از اتمام تعطیلات نوروزی درسال ٩۵، پلیس مشهد در جریان یک پرونده قتل در خیابان پنجتن قرار گرفت و مأموران کلانتری گلشهر با اعلام این موضوع بههمراه عوامل اورژانس در محل حاضر شدند.
محلی که این جنایت رخ داده بود یک خانه سه طبقه است که دو همسر یک مرد میانسال در طبقه دوم و سوم آن زندگی میکردند. با حضور مأموران و اعلام مرگ یکی از همسران این فرد که در طبقه بالایی زندگی میکرد، بلافاصله موضوع به بازپرس جنایی اعلام شد.
با حضور قاضی ویژه قتل در محل مشخص شد که این خانم جوان ٢۴ساله همسر سوم این مرد بوده است. طبق شواهد موجود مشخص شد که این زن جوان بر اثر خفهشدن با یک طناب به قتل رسیده است.
در بررسیهای اولیه مشخص شد که اولین فردی که جسد را مشاهده کرده، هووی ٣۶ساله او بوده است. او در بیان آنچه دیده بود گفت: دیشب شوهرم در خانه هوویم در طبقه بالا بود و تا ساعت ١٢ امروز خودرویش مقابل خانه پارک بود. دیشب صدای جروبحث شوهرم و همسر جدیدش را میشنیدم که بهخاطر خرید مبل و لوازم خانه با هم دعوا میکردند. امروز ساعت ١۵ بود که صدای گریه بچهاش آمد و حدود یک ساعت ادامه داشت. من که نگران شده بودم بالا رفتم و هوویم را دیدم که روی تخت افتاده و نفس نمیکشد. بعد من بودم که به پلیس زنگ زدم.
در جستوجوی مرد خانواده
با ثبت اظهارات اولیه این زن جوان، تحقیقات کارآگاهان و قاضی پرونده بهسمت همسر این خانم جوان رفت. تمام شواهد همچون آثار خوردن صبحانه دونفری و پاسخندادن به تلفن مأموران، حاکی از آن بود که این فرد همسرش را به قتل رسانده و سپس از آنجا رفته است.
همزمان با اعزام جسد مقتول به پزشکی قانونی برای کشف علت اصلی مرگ، همسر این فرد نیز که در جریان قرار گرفته بود به دادسرا مراجعه میکند و با اعلام اینکه هنگام خروج او از خانه همسرش سالم بوده است، اعلام میکند که او نقشی در کشتن همسرش نداشته است.
با ثبت این اظهارات گره ای کور در این پرونده ایجاد میشود ولی بررسیهای تخصصی نشان میدهد که به جز این سه نفر و کودک خردسال، فرد دیگری در ساختمان نبوده است. به همین دلیل بازجوییهای تخصصی از دو مظنون پرونده، که هر دو دستگیر شده بودند، از سر گرفته میشود.
سه روز بعد هووی متوفی برای بازجویی به دادسرا هدایت میشود. این خانم در جلسه بازپرسی درنهایت به قتل هوویش اعتراف میکند و میگوید: از چند روز قبل هوویم برای من پیامکهای زشتی، حاوی فحش و بد و بیراه، میفرستاد. من هم جواب میدادم که «تو آدم خوبی هستی» و «سرت به زندگی خودت باشد»، اما او دستبردار نبود. شب حادثه هم پیامکبازیاش را شروع کرد و همچنان به من فحش میداد و ساعت ۶:٣٠ صبح هم همین کار را تکرار کرد. به شوهرم پیامک دادم و بعد زنگ زدم، اما او جوابم را نداد. ساعت ١٠ بود که بیرون آمدم و شوهرم ساعت ١٠:٣٠ از خانه بیرون رفت. بعد من برای اینکه ببینم حرفحساب هوویم چیست بالا رفتم. خوابیده بود و پتو رویش انداخته بود. از او پرسیدم هدفش از این پیامکها چیست. بلند شد و نشست و شروع کرد به فحشدادن. وقتی به بچههایم توهین کرد من نفهمیدم چکار میکنم. یک بند قنداق را که کنارش افتاده بود برداشتم و دور گردنش پیچیدم. او مقاومتی نکرد و افتاد سرجایش من هم نشستم روی کمرش و نخ قنداق را دور گلویش فشار دادم و بعد بچهاش را برداشتم و پایین آمدم. من او را کشتم.
با ثبت اظهارات این زن جوان و تطابق آن با نتیجهای که پزشکی قانونی اعلام کرده بود، مشخص شد که این خانم جوان با وسیلهای همچون طناب و بر اثر پیچاندهشدن دور گردن خفه شده است.
چند روز پس از اعترافات متهم، او آنچه را که رخ داده بود، مقابل دوربین قوه قضائیه بازسازی کرد و به قتل هوویش اعتراف کرد.
اظهارات جدید متهم
این پرونده روند قضایی خود را طی میکرد که متهم در اظهاراتی جدید به کارآگاهان پلیس آگاهی اعلام کرد که همسرش او را وادار کرده موضوع قتل را به گردن بگیرد. با مطرحشدن این موضوع، پرونده وارد مرحله بررسیهای دقیقتر شد و بازپرس جنایی دوباره متهم را احضار کرد. او با مشاهده شواهد مستدل، ادعاهای جدیدش را تکذیب کرد و گفت: اگر گفتم کار من نبوده، بهخاطر فضای روحی و روانی داخل زندان بود. میخواستم با این حرفم از زندان نجات پیدا کنم، ولی قتل را خودم انجام دادم و به همسرم ربطی ندارد.
با این وجود بازپرس جنایی بررسی پرونده را یکبار دیگر از صفر تا صد آغاز کرد. گزارش پزشکی قانونی -مبنیبر اینکه علت تامه قتل، فشار جسم خارجی بر عناصر حیاتی گردن بوده است- و همچنین نظریه کمیسیون روانشناسی که نشان از سلامت متهم داشت، مشخص کرد که او در اصل این قتل را انجام داده است.
درخواست قصاص برای متهم
این پرونده پس از تکمیل تحقیقات برای صدور کیفرخواست به دایره اظهارنظر دادسرای ناحیه ۲ ارسال شد که پدر کودک مقتول از قصاص گذشت کرد؛ ولی پدر و مادرمقتول با حضور در دادسرا تقاضای قصاص متهم را داشتند. پیگیریهای چندباره قاضی امانی نشان داد که باتوجهبه اعترافات متهم، کشف بند قنداق در محل وقوع قتل، نظریه پزشکی قانونی و کمیسیون روانشناسی، بررسی پیامکهای ردوبدلشده میان متهم و مقتول، و همچنین اظهارات والدین مقتول که اعلام کردند در جریان مشکلات آنها بودهاند، ثابت شد که این قتل را متهم انجام داده است.
پس از بررسیهای همهجانبه کیفرخواست قصاص بر اساس بند الف ماده ٢٩٠ و ماده ۶١٢ قانون مجازات اسلامی درخواست اشد مجازات برای متهم صادر شد. این کیفرخواست درحالی به دادگاه کیفری یک مشهد ارسال شد که متهم از لحاظ جنبه عمومی به سه تا ١٠سال حبس نیز محکوم خواهد شد.
دادیار اظهارنظر دادسرای ناحیه ٢ مشهد در خصوص این پرونده گفت: اساس تفکر اسلامی بر تحکیم خانواده بنا شده و چند همسری در صورتی است که انسان عدالت را رعایت نماید و الا این مشکلات دامن گیر افراد میشود و فشار روانی در برابر این مشکلات انسان را از پای در میآورد.
قاضی مهدی امانی افزود: اقداماتی برای کسب رضایت از خانواده مقتول انجام شده است که امیدواریم با توجه به اینکه متهم دارای چند فرزند است، این تلاشها به نتیجه برسد
Saturday, 23 November , 2024