نزدیکتر مقصد نیست. می توان «نزدیکتر» را یکی از پله های علی سلیمانی جوان دانست. پله ای بعد از پله هایی که با موفقیت پشت سر گذاشته، و پله ای قبل از آنچه که برای رسیدن به نهایت، پیش رو دارد.

ندای گیلان به نقل از خبرگزاری فارس- ادبیات انقلاب اسلامی: شکل گیری هرقالب شعری، دلیلی دارد، و برآمده از جهان بینی و فلسفه ای خاص است. غزل هم به عنوان معروف ترین و رایجترین قالب شعر فارسی، از این قاعده مستثنی نیست. وقتی در عصر ما غزل سرایی دست به قلم می برد، باید اصولی را در سرایش رعایت کند، که حاصل تجربه ی قرن هاست. تجربه هایی که به صورت فرم و محتوا، ساختار غزل را شکل داده اند و به عنوان میراث، به شاعران امروزی رسیده.

غزل در همواره ی تاریخ ادبیات ما، جایگاه عشق ورزی و بیان عواطف شخصی بوده و تنگناییست که ظاهر و بیانی، مُعَرِّف و معلوم دارد. همه غزل سرایان ناچار به پیروی از این اصول ظاهری هستند،بحثی هم در آن نیست و به صورت یک اصل بدیهی، پذیرفته شده. اما قرن ها غزل سرایی در یک لباس، که همان صحبت از مفاهیم عاشقانه و بیان عواطف است، باعث شده که غزل، مفهوم تغزل، به خود بگیرد و اکثرعاشقانه ها دراین قالب سروده شود. از همین راه اغلب مردم، تغزل و غزل را دو واژه ی هم معنا می دانند. چه این که غزل یک قالب شعری، و تغزل، به معنی عشق ورزی و بیان احساس قلبی به معشوق است. دو واژه که مکمل یکدیگرند اما در مفهوم متفاوتند، و با هم یک رابطه ی عموم و خصوص مطلق را شکل داده اند. به این صورت که هر غزلی ممکن است از مفاهیم تغزلی بهره مند شود، اما هر تغزلی لزومن غزل نیست که محدود به قالب و شکلی خاص باشد.

این سابقه ی طولانی در همنشینی این دو مفهوم، باعث شده شاعران بسیاری با وجود توانمندی چشمگیر و  پدید آوردن غزل های بسیار زیبا، نتوانند پیشنهاد جدیدی برای خلق فضایی تازه در این قالب داشته باشند و همان  حرف پیشینیان خود را که ستایش معشوق،گله از بی وفایی و امید وصل بوده را، با واژه های دیگری تکرار کنند.

شاعر جوان ما علی سلیمانی هم در مجموعه ی نزدیکتر، مانند شاعران پیش از خود، همین مسیر را قدم زده. چنان که خودش به این مساله اشاره می کند: 

مجنونم و فرهادم و رامینم و وامق    
بیگانه ام با عاقلان، بیگانه ای دیگر  
(نزدیکتر- ص 14)

مجموعه نزدیکتر شامل 35 غزل عاشقانه است، که عموما حاصل دوره نوجوانی سلیمانی است و در آن ها از وزن، قافیه و ردیف های متنوعی بهره برده. همین امر سبب شده از یک سو، سهم کوشش، در سرایش این شعرها از جوشش، بیشتر به نظر برسد و تا حدودی، مصنوع بودن آن ها را بیشتر جلوه دهد تا مخاطب بر این گمان هدایت شود که شاعر تعمدن دست به چنین کاری زده. اما از دیدگاه دیگر این مساله نشانگر توانمندی شاعر و شناخت بالای او از قالب غزل و ظرفیت های آن است، که توانسته از این رهگذر، در چنان سن و سالی به چنین تجربه ی بالای شعری دست بیابد و دانسته های خود را به رخ دیگران بکشد.

سلیمانی غزل را سلامت می سراید و مخاطب در این مجموعه با شعرهای خوبی مواجه می شود.تمام غزل های نزدیکتر در یک فضا خلق شده اند که حاصل همان نگرش سنتی شاعر به شعر است و نیز چنان که روی جلد کتاب درج شده، شعرها ی این مجموعه عاشقانه هستند و این کاملن طبیعیست که شاعر در سنین نوجوانی چنین دغدغه ای داشته باشد. پس نمی توان خرده ای بر او گرفت.

اما چنان که ذکر شد، شاعر در این مسیر،فقط از همان ظرفیت های پیشین استفاده کرده و به توصیف معشوقه پرداخته. نیز عمده ی تلاش او صرف نشان دادن توانمندی هایش در فرم و استفاده از اوزان گوناگون شده، و کمتر به دنبال طرح و ایجاد یک فضای جدید و مختص به خود بوده، که ناشی از تفکرات و سبک زندگی عاشقانه اش باشد. به استثنای معدود مواردی که شاعر در آن ها به خودش پرداخته و چهره ای از زندگیش نمایش داده که اتفاقن از شعرهای موفق این مجموعه هستند. مانند این شعر:       

همدان دوست دارمت، هرچند، از زمستان سرد بیزارم     
حرف دارم ولی نمی گویم، بغض دارم ولی نمی بارم      
(نزدیکتر- ص 58)

نزدیکتر مقصد نیست. می توان نزدیک تر را یکی از پله های علی سلیمانی جوان دانست. پله ای بعد از پله هایی که با موفقیت پشت سر گذاشته، و پله ای قبل از آنچه که برای رسیدن به نهایت، پیش رو دارد. در این مسیر برای او آرزوی موفقیت داریم.

سورنا جوکار
بهمن 94- همدان

انتهای پیام/و

http://fna.ir/EIK6RB