ندای گیلان:-بله،مشغول فیلم برداری فیلم زاپاس بودم که این سریال را به من پیشنهاد دادند.همان لحظه حس کردم این طرح ویژگیهایی دارد که میتوان سریال خوبی را با توجه به آن ساخت. قبل طرح قرعه دو طرح دیگر برای ساخت به من پیشنهاد شد،اما آنها را نپسندیدم.-از همه مهمتر این بود که صیانت به خانواده […]
ندای گیلان:-بله،مشغول فیلم برداری فیلم زاپاس بودم که این سریال را به من پیشنهاد دادند.همان لحظه حس کردم این طرح ویژگیهایی دارد که میتوان سریال خوبی را با توجه به آن ساخت. قبل طرح قرعه دو طرح دیگر برای ساخت به من پیشنهاد شد،اما آنها را نپسندیدم.-از همه مهمتر این بود که صیانت به خانواده در این اثر نیز وجود داشت و دیدم که در راستای کارهای قبلیم است. همیشه خانواده و زندگی شهری برایم دغدغه بوده است،حال در این سریال خانواده در گستره وسیعی نشان داده میشد و آن هم تعداد زیادی از خانوادهها در یک محله بود.-بله،سخت است، اگر اشتباه نکنم حدود 26 بازیگر اصلی داشتیم و در مدت زمان 13 قسمت میبایست تمامی این شخصیتها را جلوی دوربین برده،معرفی کرده و قصه شان را به تصویر بکشیم که همین کار را سخت میکرد اما خب به شکر خدا با تلاش شبانه روزی گروه تولید و بازیگرها این سختی کمتر شد.-نه،زمانیکه متن به من پیشنهاد شد فقط دو قسمت از آن به نگارش درآمده بود و بعد از آن در جلسات با نویسنده ها نظراتمان را به یکدیگر نزدیک کردیم و در ادامه متن نوشته شد.-بله خب همه کارهای مناسبتی ما اغلب در زمان محدود ساخته میشوند، اگر هم ضعفی بوده می پذیرم چراکه خودم قبول کردم تا در این زمان کم کار کنم.-اگر منظورتان نوع کمدی،شخصیتها و بانمک کردن کاراکترها باشد باید بگویم که همیشه سعی داشتم تا در کارهایم نوعی از کمدی که یاد گرفتم را به مخاطب ارائه کنم و زندگی را به قصه به گونهای که بلد هستم، تزریق کنم. در وهله بعدی همیشه به متن پایبند هستم و جانِ هیچکدام از سکانسها را تغییر ندادم، از طرفی با نویسندههایی همکاری میکنم که کاربلد هستند و در این سریال نیز محمد تنابنده و احمد رفیع زاده عزیز زحمتشان را کشیدند و به دلیل اعتمادی که بین ما وجود دارد دست من را باز گذاشتند که بتوانم کار را به ایام نوروز نزدیکتر کرده و شیرینی را به فرم زندگی تزریق کنیم.در قرعه با یک ملودرام اجتماعی طرف هستیم و قرارمان هم این نیست که اگر هر قسمت در چهل دقیقه میگذرد، تمام این چهل دقیقه را بخندیم! نه اینطور نیست و نوع قصه ما مثل زندگیهای عادی و روزمره همه انسانها است که در کنار خنده و شادی، غم و اندوه و امید به آینده نیز در آن دیده میشود.واژه قرعه در فرهنگ ما خیلی امیدوار کننده است و همه میدانیم اگر در قرعه کشی برنده شویم،اتفاقهای خوبی برایمان خواهد افتاد و این همان امید به آینده است.-از همان ابتدا به من گفتند که قرعه را به عید نوروز برسانید و کل سریال المانهای نوروز را دارد.اما اینکه چه تصمیمی گرفته میشود، بعید میدانم که من نوعی شانس مدیریتی حتی در آینده نیز داشته باشم و این موضوع جا به جایی سریالها را من نباید پاسخگو باشم. در مورد بخش دیگر سوالتان نیز باید بگویم که علیرغم کدورتهایی که در بحث مالی برایم پیش آمد، من دودکش را خیلی دوست داشتم و حسین لطیفی نیز یکی از افرادی بود که همکاری با او تجربههای زیادی را به من اضافه کرد و هنوز هم با یکدیگر در ارتباط هستیم،اما اینکه چرا این تغییر صورت گرفت را واقعا نمیدانم.- خانم غفوری از همان ابتدا مدیر پروژه این سریال بودند و حضورشان پشتوانه محکمی برای ما است و از راهنماییهایشان استفاده میکنیم.-نه، آنهم به این دلیل که در حال حاضر دیگر این سبک خانهها کم است، در دردسرهای عظیم هم چنین چیزی ندیدیم و اگر دو خانواده کنار هم زندگی میکردند،اساسا قصه به این شکل بود. بلد نیستم چیزی رااز آسمان وارد قصههایم کنم،از طرفی هم به این دلیل که گواهینامه ندارم همیشه با وسائل نقلیه عمومی تردد میکنم و همین امر امکان شنیدن بازخوردهای مردم را به من میدهد و از اینکه تکه کلامهای شخصیتهای سریال را مدام تکرار میکنند متوجه میشوم که سریالم دیده شده است.-بله، در اینجا نوعی از دیالوگهایی که بار کمدی اثر را بالا میبرد استفاده کردیم. قرار نیست اینها مخاطب را به خنده بیندازد بلکه میخواهیم حال او را خوب کند. اغلب ما آدمها تیک داریم، منظور از تیک،تیک رفتاری و کلامی است. در قرعه نیز تکه کلامهایی وجود دارد که در بین آدمها پیدایشان کردم.-شاید باور نکنید اما هنوز که هنوز است،هر روز که در مسیر رسیدن به لوکیشن هستم، از نگاه مخاطبان میترسم. اولین وظیفه شما به عنوان کارگردان این است که به مخاطب دروغ نگویی تا تو را باور کنند،از طرفی همیشه در کارهایم همه اتفاقهای مهم اجتماعی را گنجاندم و از این لحاظ خلاای در آثارم دیده نمیشود. به طور کلی ما در جامعهای زندگی میکنیم و مردمی داریم که در هیچ جای دنیا چنین مردمی با چنین پیشینه ادبیات وجود ندارند. واقعه به شدت غم انگیز منا اتفاق افتاد(از همین جا عید اولشان را تبریک میگویم) و تا مدتها همه کشور متاثر بودند،اما همین مردم ما بعد از گذشت چند روز برای این واقعه دردناک لطیفه درست کردند! ما کشور غریبی از لحاظ ادبیات طنز هستیم و بخشی از اعتراضهایمان را با لطیفه بیان میکنیم.مردم ما از لحاظ ادبیات غنی هستند و نمیتوان به راحتی از این بخش گذشت.-هر باکسی که مردم کار ما را در آن ببینند.معتقدم که زمان پخش در بدست آوردن مخاطب بسیار مهم و تاثیر گذار است.البته این را هم نباید نادیده گرفت که خداراشکر تا الان هر کاری که در تلویزیون ساختهام با استقبال خوبی از جانب مخاطب مواجه شده است.از نظر مخاطب باکس ماه رمضان زمان مناسبتری برای دیدن سریالها است، چراکه حال و هوای مردم با سایر ماههای سال فرق دارد و در این ماه فراغ بال بیشتری دارند تا در کنار خانواده به تماشای سریالی بنشینند. اما در نوروز این موضوع برعکس میشود و مردم مدام در رفت و آمد و دید و بازدیدهای عید هستند و اغلب فرصت تماشای سریال را از دست میدهند.در کل دوست دارم بگویم باکس مورد علاقه ما نگاه و دلِ مردم است.-تا الان در بازخوردها دیده و شنیدهام که مردم این سریال را دوست دارند.من در ساخت قرعه با گروهی کار کردم که دل،انرژی و فکرشان را در جهت خوب شدن اثر گذاشتند و مطمئنم حرفی که از دل بیاید،بر دل خواهد نشست.همگی ما تمام تلاشمان را به کار بستیم و در اینجا هم نمیخواهم سریالمان را با سایر سریالهای نوروزی قیاس کنم چراکه همه میدانند که ما با هم دوستیم و آنقدر همگی به هم نزدیک هستیم که به برخی از بازیگران دیگر سریالها پیشنهاد حضور در قرعه را دادم و گفتند که با آن سریال قرارداد بستند.سریال قرعه به کارگردانی برزو نیک نژاد و تهیه کنندگی محمود اتحادی در ایام نوروز هر شب از شبکه سه سیما بروی آنتن میرود.انتهای پیام/
Saturday, 23 November , 2024